اساسی ترین عناصر که در دوره تقلید باید فراگرفته شود
اما به طور خلاصه در دوره تقلید، مهارتهای متعددی توسط متعلم فراگرفته می شود که در این قسمت به چند مورد مهم آن اشاره می کنیم:
1): خط ملودی
در دوره تقلید، متعلم در وحله اول باید خط ملودی را فرا بگیرد. به زبان ساده خط ملودی عبارت است از توالی درجات متعدد صوتی که موجب ایجاد یک بافت موسیقایی خاص گشته و احساسات خاصی را در شنونده ایجاد می کند اطلاق می گردد. در واقع خط ملودی دارای نگرش های خاص موسیقایی و محتویات خاص فنی می باشد و این رویه منجر به ایجاد شکل خاصی از ملودی می شود که ما آن را گاهاً با عنوان سبک اجرایی فلان شخص می شناسیم. خط ملودی بیانگر توانمندی ها و نگرش های موسیقایی افراد می باشد. لذا یکی از اهداف مهم دوره تقلید، فراگیری خطوط مختلف ملودی است که توسط متعلم فراگرفته می شود. خط ملودی دارای اصول و ضوابطی خاص و حاوی محتویات فنی، موسیقایی، بیانی، احساسی و نگرش های صوتی است و در سبک های مختلف تلاوت نیز این موضوع در تلاوت قراء مشخص و آشکار است.
پس از فراگیری اولیه خط ملودی که غالباً در چند تلاوت ابتدایی رخ می دهد، فراگیری و توجه به کیفیت پردازش صدا در دستور کار متعلم قرار خواهد گرفت. در اجرای خط ملودی نیز قاریان صاحب سبک به شیوه های مختلفی عمل کرده اند. برای مثال به لحاظ میزان استفاده از تحریرها به دسته هایی همچون خیلی پرتحریر، پرتحریر، متوسط التحریر، کم تحریر و یا بی تحریر قابل تقسیم می گردند و یا به لحاظ قدرت تنغیم، سه بافت موسیقایی تنغیم جاف، تنغیم منغم یا تئوماتیک و تنغیم پر نت، پرآهنگ و یا ملیسماتیک تقسیم می شوند. همچنین به لحاظ میزان استفاده از مقامات، قاریان به دسته های همچون قاریان متوغل و قاریان محذر تقسیم می شوند.
خط ملودی قابل پیش بینی و غیرقابل پیش بینی
به لحاظ کیفیت آهنگ پردازی و بخصوص نحوه بکارگیری قفلات در اجرای خط ملودی نیز قاریان به دو دسته کلی تقسیم می شوند:
الف): قاریانی که اجرای خط ملودی در سبکشان غالباً قابل پیش بینی است مانند استاد عبدالباسط، منشاوی و …
ب): قاریانی که اجرای خط ملودی در سبکشان غالباً قابل پیش بینی نیست که این قابلیت هنری تحت عنوان عنصر مفاجئه نیز شناخته می شود. عنصر مفاجئه در تلاوت اساتیدی همچون استاد عبدالفتاح شعشاعی، عبدالعزیز حصان، علی محمود و محمد عمران بسیار دیده می شود.
با عنایت به شیوه های صحیح یادگیری، فراگیری خط ملودی از حالت ساده به پیچیده مورد تأیید و تأکید است و لازم است متعلمین هنر تلاوت برای یادگیری مهارتهای این هنر از حالت ساده، آغاز کرده و سپس با راهنمایی استاد و در زمان مقرر، کیفیت اجرای خط ملودی را پیچیده تر نمایند. قابل پیش بینی بودن خط ملودی یکی از موضوعاتی است که موجب پیشرفت یادگیری در متعلمین می گردد. منظور از قابل پیش بینی بودن آن است که شنونده می تواند کلیت چگونگی نغمه پردازی و پایان دادن به اجرای نغمه (کادانس – قفله) را در ذهن خود پیش بینی نموده و حدس بزند.
قابل پیش بینی بودن اجرای خط ملودی فارغ از هرگونه حسنات فنی که برای آن متصور است، از یک نظر بسیار حائز اهمیت است و آن، پیشرفت هوش در تلاوت است. طبق تعریف دیوید وکسلر دانشمند و روانشناس آمریکایی، هوش یعنی تفکر عاقلانه، عمل منطقی و رفتار مؤثر. بر همین اساس زمانی می توان به یک قاری، خواننده باهوش اطلاق کرد که در شرایط مختلف، استراتژی های موسیقایی همان شرایط را برای خود اتخاذ کند. در واقع بر اساس اندوخته ها و دانش علمی قبلی، بهترین و صحیح ترین روش را به صورت سریع انتخاب و اجرا نماید. تقلید به عنوان ابزار یادگیری این مقوله، بسیار مهم است. لذا یکی از مسائلی که در دوره تقلید باید توسط معلم به متعلم منتقل شود، روش های توجه و شناخت شرایط صوتی و انطابق آن با شرایط اجرا می باشد که نیازمند اجراهای صحنه ای در حضور استاد دارد.
این رویه در موسیقی تحت عنوان قانون مُرس یا قانون مجاورت شناخته می شود. این قانون در موسیقی، گروهی از اصوات به شکلی که از قرارگرفتن در کنار یکدیگر، درک مشخص و رویه قابل پیش بینی ای را برای شنونده ایجاد نمایند صحبت می کند. همچنین از قوانینی همچون قانون بستن و تکمیل کردن، سادگی، شکل و زمینه، شمول اشتقاقی، شمول همبستگی و یادگیری معنادار نیز استفاده می شود.