تأثیر قرائت پیامبر اسلام(ص) بر شنوندگان
پیامبر گرامی اسلام(ص) به گونه ای قرآن را تلاوت می کردند که بر شنوندگان تأثیرگذار بوده است. این تأثیر می تواند تأثیر احساسی و عاطفی نیز باشد. در این قسمت به شواهدی از تأثیر احساسی قرآن بر شنوندگان که یکی از عوامل مهم آن آوای قرائت است اشاره می کنیم.
1 – { وَإِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ }[1] و هر زمانی آیاتی را که بر پیامبر اسلام(ص) نازل شده بشنوند، چشم های آنان را می بینی که از شوق اشک می ریزند، بخاطر حقیقتی که دریافته اند. دریافت حقیقت می تواند از طریق اقناع فکری و یا از طریق دریافت قلبی با تأثیر بر احساسات باشد. همچنان در عصر حاضر نیز دانشمندان مسیحی اعتراف کرده اند که مسیحیان تنها در اثر شنیدن آهنگ قرائت قرآن نسبت به آن احساس پیوند قلبی کرده و مجذوب می شوند.
2 – { ثُمَّ نَظَرَ * ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ * ثُمَّ أَدْبَرَ وَاسْتَكْبَرَ * فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ يُؤْثَرُ }[2] سپس نگاهی افکند، چهره در هم کشید و عجولانه دست به کار شد. سپس پشت به حق کرد و تکبر ورزید و سرانجام گفت این قرآن چیزی جز افسون و سحری همچون سحرهای پیشینیان نیست. یک جنبه از زیبایی و گیرایی و افسونگری قرآن در محتوا، الفاظ و آهنگ آن است که ولید بن مغیره را واداشت که بگوید به خدا سوگند که گفتار محمد(صلوات الله علیه و آله) شیرین است و درخشنده و تنومند و پربار.
3 – { وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ }[3] کافران گفتند گوش به این قرآن ندهید و به هنگام تلاوت آن جنجال کنید شاید پیروز شوید. به جهت تشابه ابزار مقابله به مثل و برای کم کردن تأثیر قرائت قرآن، از سر و صدا استفاده می کردند تا تأثیر آهنگ دلنشین قرائت قرآن را تحت الشعاع قرار دهند. همچنانکه در برابر استدلال قرآن استدلال می آوردند و در برابر قصه های قرآن افسانه سرایی می کرند و در برابر نظم و وزن قرآن، گفتار موزون و مسجع می ساختند.
4 – { أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ }[4]. آیا وقت آن نرسیده است که دلهای مؤمنان در برابر ذکر خدا و آنچه از حق نازل کرده است خاشع گردد؟ و مانند کسانی نباشند که در گذشته به آنها کتاب آسمانی داده شد سپس زمانی طولانی بر آنها گذشت و قلبهایشان قساوت پیدا کرد و بسیاری از آنها گناهکارند. فروتنی و تسلیم دل می تواند از طریق کیفیت ادای گفتار نیز باشد چنانچه در موعظه بکار می آید پس با آهنگ قرائت به ویژه با تأکیدی که بر خواندن محزون قرآن شده است می توان خضوع دلها را موجب شد. در این آیه بین خشوع دلها و نزول قرآن مقصود مرحله قرائت قرآن است. پس قرائت محزون قرآن کریم یکی از مصادیق امتثال این آیه شریفه می باشد.
یکی از مصادیق ایجاد خشوع و خشیت الهی، قرائت زیبا و محزون و معنادار است گرچه ممکن است خود خواندن و مطالعه آیات و تصور مفاهیم آنها نیز موجب تحریک احساسات و آثار برونی آن گردد اما تأثیر قرائت ظاهری بر عامه مردم بیشتر است. با عنایت به مطالبی که در فوق اشاره شد، در یک کلام می توان گفت شیوه تلاوت پیامبر اکرم(ص) عبارت بود از ترتیل آیات قرآن. حضرت بر مبنای آیه { وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا }[5]، آیات را به شیوه ترتیل می خواندند. اما ترتیل در مکتب پیامبر اکرم(ص) معنای خاصی دارد که با آنچه ما امروزه به عنوان تلاوت ترتیل می شناسیم متفاوت است. در روایات آمده است که پیامبراکرم(ص) قرآن را بسیار زیبا، واضح، آرام و آهسته می خواندند به گونه ای که گویی تلاوت یک سوره متوسط به اندازه خواندن یک سوره بلند به طول می انجامید[6]. برخی اصحاب، تلاوت ایشان را کشیده و همراه با مد توصیف کرده اند. این آرام خواندن و پرهیز از عجله در تلاوت آیات، مجالی را فراهم آورد تا صحابه همه حروف و کلمات و حرکات را کاملاً آشکار و واضح بفهمند و تلاوت کنند به گونه ای که هر شنونده ای بتواند به آسانی و به طور کامل، حروف، حرکات و کلمات را بشناسد و حتی بشمرد و اگر خواست تکرار کند و بخاطر سپارد. این تلاوت، حرف به حرف و کلمه به کلمه، بسیار ساده و حتی از آهنگ و نغمه نیز پیراسته بود. حضرت بر سر همه آیات وقف و مکث می کردند. تلاوت ایشان لبریز از خشیت الهی بود و هر شنونده ای را متوجه کلام الله بودن قرآن می نمود. گاهی نیز در خلوت و در جایی که مقام تعلیم و ترویج قرآن مطرح نبود مانند نیمه شب و در منزل خود و یا در سفر و بر مرکب خویش، آیات را با آهنگی ساده و متناسب با شأن کلام خدا می خواندند. نوع آموزش و یاددهی این معلم اول و این مشوق خستگی ناپذیر فراگیری و آموختن، از نوع آموزش بزرگسالان و اکابر بود چنان قرآن، علم و حکمت را تعلیم میداد که گویی به کودکان در مکتب خانه ها تعلیم می دهد. آموزش قرآن، سنگ بنای تمامی تعالیم حضرت و در نقطه کانونی آنها بود. آنچه او می آموخت و نیز شیوه آموختن او تا قرن ها مورد توجه امت در سراسر جامعه اسلامی قرار داشت. برای تبیین بهتر کیفیت تلاوت رسول اکرم(ص)، روایات فراوان وارد شده است که در این باب به چند مورد اشاره می کنیم:
1 – دسته ای از روایات که تلاوت آن حضرت را تلاوتی با بیان واضح و روشن حروف و کلمات معرفی می کنند به نحوی که هر شنونده ای می توانست تک تک حروف و کلمات قرآن را به طور کامل تشخیص دهد و حتی آنها را بشمارد. به این حالت، قرائت مفسره اطلاق می شود. قرائت مفسره یعنی قرائتی که حروف در آن روشن و آشکار است و هیچگونه پیچیدگی و در هم رفتن آوای حروف در آن دیده نمی شود. از سوی دیگر ایشان همیشه به صورت قولی و عملی تشویق می کردند که همگان قرآن را همینگونه آرام و شمرده تلاوت کنند. حضرت از کسانی که قرآن را اینگونه می خواندند تجلیل می کردند تا الگویی برای دیگر صحابه باشند. آن حضرت اینگونه قرآن خواندن را خواندنی توصیف می کردند که کاملاً تر و تازه است گویی هم اینک به قاری نازل می شود. یکی از این افراد مورد اشاره عبدالله بن مسعود است.
2 – دسته ای دیگر که تلاوت آن حضرت را تلاوتی کشیده و بسیار آرام وصف کرده اند به گونه ای که همه کلمات با مد به نظر می رسیدند. برای مثال در خواندن بسمله، کلمات الرحمن و الرحیم را می کشیدند.
3 – دسته دیگر از روایات که تلاوت نبوی را از جهت بالایی و پایینی صوت، حد وسط میان فریاد زدن و نجوا بیان کرده اند.
4 – دسته ای از روایات که می گویند حضرت در آخر آیات مکث و وقف می کردند {یَقطَعُ قِرائَتَهُ آیَهً آیَهً}. حضرت تنها به وقف خود بر سر آیات اکتفا نمی کردند بلکه تعلیم این موضوع مهم یکی از ارکان تعلیم قرآن از رؤوس ایشان بوده است. در روایتی از بعضی اصحاب آمده است {کُنّا نَتَعَلَّمُ الوُقوفَ کَمَا نَتَعَلَّمُ القُرآن}. پس از حضرت رسول اکرم(ص)، امیرالمؤمنین(ع) حفظ وقوف را یکی از دو رکن ترتیل به معنی قرآنی آن دانسته و فرمودند {الترتیل تجوید الحروف و حفظ الوقوف}{الترتیل معرفه الوقوف و تجوید الحروف}
5 – روایاتی که حاکی از تأثر، حزن و تحزن آن حضرت به هنگام تلاوت قرآن است.
6 – روایاتی که تلاوت معصوم را به گونه ای تبیین می نمایند که گویی کسی را مخاطب قرار می داده و گویی پیامی را به کسی می رسانده است.
7 – دسته ای از روایات که تلاوت مددار و کشیده آن حضرت را خالی از ترجیع و تطریب بیان می کنند.
8 – دسته ای اروایات که صوت آن حضرت را صوتی حسن معرفی می کنند.
9 – روایاتی که در تلاوت آن حضرت را با ترجیع برمی شمارند.
اما مقصود از صوت حسن چیست؟ اگر به روایات و سیره نبوی مراجعه نماییم و تفسیر صوت حسن و معنای زیبایی در تلاوت قرآن را نیز از مکتب نبوی جویا شویم به بیان های روشن و واضحی از صوت حسن برخواهیم خورد که ملاک و معیار صوت نیکو را در قرائت قرآن بیان کرده اند.