عنصر «وثوق» در تقلید
تقلید در جایى ارزش دارد که انسان نسبت به تقلیدشونده اعتماد و وثوق داشته و باعث رفع نیازمندى وى گردد، و آیاتى از قبیل{ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ }[1] را مىتوان ناظر بر همین معنا دانست، بنابراین براى مقلد و پرسشکننده باید یک نوع وثوق و اعتماد حاصل شود تا بتواند مثلاً از طبیب نسخهاى دریافت کرده و یا از فقیه استفتائى بنماید و به تعبیر فقهاء تقلید باید «ولید الاجتهاد» و مفید وثوق باشد. برای مثال اگر شخص جاهل، اطمینان داشته باشد که مجتهدش هیچگاه بدون حجت و دلیل، فتوایى صادر نمىکند، در این صورت از نظر عقلا، عمل به فتواى چنین مجتهدى، نیکو خواهد بود هر چند فتواى او خلاف حکم واقعى باشد و چه بسا نسبت به همین فتواى خلاف واقع، مستحق پاداش نیز باشد چون کار نیک درخور پاداش است چنانکه در بعضى از روایات اهل سنت، به این معنا اشاره شده است: «للمصیب اجران و للمخطىء اجر واحد»[2] خلاصه کلام آن که اصل، وثوق و اعتماد در مساله تقلید، یک امر ضرورى و حتمى است.
اما قسم چهارم که تقلید جاهل از عالم مىباشد نه تنها قبیح نیست بلکه از نظر عقل، نیکو نیز مىباشد البته مشروط بر این که وثوق و رفع نیاز، در آن باشد و بدیهى است که در تقلید، اعتماد و عنصر وثوق فراهم است. آیاتى که تقلید را نکوهش مىکند ناظر به تقلید کورکورانه و بدون حصول اطمینان است، چنانکه در ذیل آیه 104 از سوره مائده آمده است: «… أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ » یعنى اگر پدرانشان هیچ علمى نداشته باشند و گمراه باشند باز هم از آنها تبعیت مىکنند؟ لازم به ذکر است آیاتى که تبعیت بدون علم را سرزنش مىکند مربوط به مسائل اعتقادى و مسائل ضرورى است یعنى در اینگونه موارد، نیاز به علم هست. همانطور که در معنای لغوی کلمه تقلید آمد. تقلید به معنای قلاده بر گردن انداختن است و در اصطلاح به تقلید عامی از متخصص اطلاق می شود، یعنی گفتار یا رفتار او را همچون قلادهای بر گردن خود میاندازد. عامی، مقلِد و متخصص، مقلَد نامیده میشود. در واقع تقلید به معنى رجوع غیر متخصّص به متخصّص است به همان دلیل که ما در مسایل طبّى، به طبیب و در مسایل ساختمانى، به مهندس و در سایر کارها، به اهل آن کار مراجعه مى کنیم، در هر علم و مهارتی باید به متخصّص آن مراجعه شود. قرآن مجید مى فرماید: «فَاسْئَلُوا اَهْلَ الذِّکْرِ اِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» یعنى اگر چیزى را نمى دانید، از اهل اطّلاع سؤال کنید.
با توجه به اينكه تلاوت قرآن نيز داراي جنبه هاي هنري مي باشد، لذا فردي كه قصد ورود به اين هنر را دارد نيازمند الگو برداري و آشنايي با الگوهاي هنري حوزه فعالیت خویش مي باشد. لذا از نظر بعضی از افرادی که در مسئله تقلید از تلاوت برادران اهل تسنن و سایر مذاهب اشکال وارد كرده اند و یا توصیه های خاصی را ارائه می دهند، این نظرات کاملاً مردود و بی پایه است. باید توجه نمود که در مسائل هنری، مرزهای عقیدتی، قومی، مذهبی، ملیتی کنار رفته و از اهداف، مهارتها، نگرش های هنری و روش های هنری تبعیت می شود.
14 – تعلیم و تربیت در اسلام، ص 140 و اسلام و مقتضیات زمان، ج2، صص71 و 72