مصاحبه با خبرگزاری ایکنا

شیوه فعلی مسابقات رو چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در خصوص مسابقات قرآن، نظرات مختلف و متعددی توسط اهالی قرآن و بویژه افرادی که در مسابقات شرکت می کنند ارائه شده است. شخصاً با شنیدن یا خواندن نظرات بسیاری از متسابقین معتقدم شیوه برگزاری مسابقات به لحاظ شکلی دارای نقاط قوت خوبی است و البته نقاط ضعفی هم دارد.  با توجه به اینکه مسابقات اوقاف در کشور ما الگو و نمونه شیوه برگزاری مسابقه در تمام ارگانها، سازمانها، ادارات و … است لذا اهتمام بر رفع نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت لازم و ضروری است.گاهاً نقاط ضعفی که در برگزاری مسابقات پیش می آید، تمام مسابقه را تحت الشعاع خود قرار می دهد. یکی از مشکلات اساسی که بسیاری از متساقین نسبت آن همیشه اعتراض دارند، محل برگزاری مسابقه است که این یکی از نقاط ضعف مسئله شکلی مسابقه است. به نظر حقیر برای رفع این مشکل می توان به صورت آزمایشی، مسابقات را هر سال در یک شهر برگزار نکرد. بررسی نتیجه این مدل برگزاری می تواند کارگشا باشد. من فکر می کنم برای مثال مثلاً ۲ سال در تهران، ۲ سال در مشهد، ۲ سال در اصفهان و …با در نظر گرفتن مسائل جوی، فصلی و … برگزار کرد یا اینکه یک مکانی را صرفاً برای برگزاری مسابقات، مشخص و یا تاسیس کرده و تمامی مواردی که باید در ان لحاظ شود را تدارک ببینند.

من فکر می کنم این رویه بتواند تا حدود بسیار زیاد به متسابقین کمک کند و اعتراضات را هم کاهش دهد. البته بعضی از توقعات متسابقین قابل دفاع نیست و انتظار داشتن شرایط ایده آل و داشتن توقعات بالا همیشه مقدور و میسور نیست اما باید تلاش کرد تا بهترین حالت ممکن تدارک دیده شود. بعضی از افراد به طور طبیعی و ذاتی روحیه اعتراضی دارند و در هر چیزی اعتراض می کنند. این اعتراضات علاوه بر اینکه خلاف اخلاق حسنه و اخلاق قرآنی است، گاهاً بروز درگیری، مشاجره و درگیری های دیگر هم می شود. به نظر حقیر بخشی از اعتراضات به این دسته از افراد تعلق دارد. بنده خودم در مسابقات متعددی، هم به عنوان متسابق و هم به عنوان داور حضور داشته ام. همیشه شاهد این مدل اعتراضات بوده ام. بعضی از اعتراضات نیز از سوی افرادی دیده می شود که آشنایی با کارهای اجرایی، اداری و … ندارند و محدودیتهای کار اجرایی را آشنا نیستند. باید توجه کرد که شرایط همیشه آن چیزی نیست که وفق مراد ما باشد اما باید تلاش کرد که بهترین شرایط ممکن فراهم گردد. برای رسیدن به این شرایط باید تیم های مختلف اجرایی فعال باشند و شرایط را بررسی کنند. مشکلات بسیار ابتدایی و ریشه ای در تمام مسابقات سایر کشورهای اسلامی وجود دارد که مشکلاتی که احیانا ما مطرح می کنیم در مقابل آن مشکلات، پادشاهی است. البته مسئولین برگزارکننده مسابقات، مسائل تبلیغی و ترویجی را در برگزاری مسابقات مد نظر قرار میدهند که همین رویه موجب ضربه های بعضاً کیفی به برگزاری مسابقات شده است. در  برگزاری چندین ساله مسابقات بخصوص در یک دهه گذشته، استقبال مردم آن شهری که مسابقات در آنجا  برگزار شده کمرنگ بوده است. در موارد زیاد سالن و محل مسابقه را با افراد مختلف پر می کنند که این خلاف کار تبلیغی و ترویجی است. به هر حال به لحاظ شکلی، به صورت کلی برگزاری مسابقات خوب است ولی عالی نیست. بنده فکر میکنم اگر نظرات متسابقین را در برگزاری مسابقات لحاظ کنند این مشکلات به مرور برطرف خواهد شد ولی ظاهرا توجه زیادی به نظرات متسابقین که رکن اصلی مسابقات هستند نمی شود و یا بسیار کم توجه می شود. به لحاظ محتوایی مسابقات دارای ضعف های زیادی است که مهمترین آن مسئله تعدد رشته است. تعدد رشته ها موجب ورود بیشتر مردم به مسئله مسابقات شده و جنبه های تبلیغی و ترویجی آن نیز لحاظ می شود. بر این اساس نوآوری و شیوه برگزاری در هر رشته باید تنظیم و تدوین شود. رشته هایی که در حال حاضر در حال برگزاری است بسیارتکراری و تقریبا فاقد اثرگذاری در جامعه است. زمانیکه رشته های متعدد طراحی شود، اثرات آن در جلسات قرآن دیده خواهد شد. برای مثال در رشته های قرائت، حداقل ده رشته تخصصی می توان طراحی کرد. در قسمت قرائت منغمومه می توان چندین رشته برگزار کرد. رشته های قرائت تحقیق را  میتوان حداقل در ۱۰ سبک لحنی برگزار کرد. برای هر کدام از این موارد باید آیین نامه مطابق همان سبک لحنی و با اقتضائات همان سبک تدوین شود. اینکار موجب ارتقاء سطح سواد فنی افرادی می شود که قصد تدوین آیین نامه را دارند. در ضمن اینکار موجب ورود متخصصین و قاریان متبحر در آن سبک لحنی جهت تدوین آیین نامه  و بهره گیری از تجربیات آنان می گردد. از همین افراد هم می توان برای بحث قضاوت استفاده نمود. اثر مهم اینکار در جلسات قرآن دیده خواهد شد. زمانیکه رشته های قرائت متعدد شود، افراد بیشتری در جلسات قرآنی حضور خواهند یافت. چه در بحث ترتیل و چه در بحث تحقیق، حضور افراد در جلسات پررنگ تر شده و جلسات نیز به سمت تخصصی شدن و سبک محور شدن بر اساس مسابقات حرکت خواهند نمود. جلساتی نیز با این هدف قطعا تشکیل و تاسیس می شود. برای مثال در تهران جلساتی وجود دارد که فقط منشاوی خوان ها در آن حضور می یابند. این مدل جلسات ضمن اینکه باعث پیشرفت افراد می شود، انگیزه ای هم می شود تا افراد توانمند در آن سبک در سطح جامعه نیز مطرح شوند. گسترش اینکار موجب ترویج کرسی های تلاوت قرآن هم خواهد شد زیرا قاریان بیشتری فرصت ارائه مهارتهای خود را دارند. در حال حاضر شیوه ای که در حال برگزاری است نیازمند سالها تلاش و کسب مهارتهای متعدد است و همه باید از یک فیلتر رد شوند. اگر تعداد این فیلترها متعدد باشد دیگر ترس و اضطرابی برای قاریان، مرتلین، حافظان و … وجود نخواهد داشت. شخصا مخالف تعطیلی مسابقات هستم. در مباحث آموزشی، مسابقه یکی از ارکان انگیزشی و یکی از روش های ارزیابی است. اگر عقبه آموزشی افراد تامین شود، مسابقات محل معتبری است برای سنجش مهارتهای اندوخته شده. بسیاری از افرادی که در مسابقات شرکت می کنند فاقد عقبه آموزشی و یا ضعف در عقبه آموزشی هستند و پشتیبانی مهارتی و ذهنی آنها صرفا بسنده شده است به حضور در مسابقات. این مدل حضور در مسابقه همواره با اعتراض همراه خواهد بود. چون بسیاری از افراد نسبت به نحوه سنجش مهارت و … اگاهی ندارند لذا پس از عدم کسب نمره، به مسئول یا داور مربوطه اعتراض می کنند. با توجه به تجربه ای که بنده از حضور در مسابقات مختلف دارم، عقیده دارم که ریشه بسیاری از اعتراضات کیفی نسبت به نمرات و … مربوط به عقبه آموزشی افراد است. البته بعضی از اعتراضات صحیح است که باید به آن رسیدگی شود. بنده فکر می کنم برای اینکه افراد بیشتری را بتوان پای سفره قرآن نشاند لازم است سطح توقعات کیفی و مهارتی را در طراحی رشته هایی که عرض کردم تا حدودی پایین تر آورد. اینکار هم انس مردم با قرآن شده و هم ترویج قرآن را گسترش خواهد داد. شیوه هایی که در حال برگزاری است، روح نمی توانم را در افراد ایجاد و تقویت می کند. در واقع انگیزه ای برای حضور افراد وجود نخواهد داشت. بیشترین اختلاف نظری که مشاهده می شود، نحوه انخاب افراد برای حضور در مسابقات بین المللی است. فکر میکنم روش های تحمیلی و یا از قبل طراحی شده جوابگوی این مدل انتخاب نباشد. می توان  روش هایی را که تاکنون اجرا شده است را به افراد منتخب ارائه داد و از آنها نظرخواهی هم کرد و بر اساس نظر آنان کار را پیش برد. یا روشی را مطرح و رای گیری شود. توافق نسبی افراد موجب رفع تمام کدورت ها و تمام اختلاف سلایق خواهد شد. چیزی را که افراد خودشان انتخاب کنند خیلی بهتر است تا چیزی را که به آنها تحمیل کنیم. مثلا می توان چند روش را طراحی و در قالب یک جزوه کوچک به افرادی که به دور فینال راه پیدا می کنند ارائه داد. این افراد فرصت دارند تا پس از مطالعه به یکی از روش ها رای دهند. برای اینکه نظر متسابقین را نیز در شیوه انتخاب لحاظ کرد می توان از قبل از مسابقات فراخوان ایده داد و نظرات را جمع نمود. یا می توان همایشی را با حضور اساتید و قاریان برتر چند سال اخیر برگزار کرد و نظرات آنها را جمع آوری نمود. ده ها کار می توان انجام داد ولی ما همیشه راحت ترین کار را انتخاب کرده و کارهای اجباری و دستوری را به کارهای مشورتی ترجیح می دهیم. بنده فکر می کنم در این خصوص هر نهادی که در زمینه مسابقات وظیفه ای برگردن دارد باید ورود کند و اینکار را انجام دهد.

محور دوم راجع به کرسی‌های تلاوت هست، اهمیت آن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ چقدر تا جایگاه ایده‌آل آن فاصله داریم؟ آیا کرسی‌های تلاوت می‌تواند ملاک ارزیابی سطح آن قاری قرار بگیرد؟

یکی از کارهایی که در کشور ما بسیار کم به آن توجه شده است، مسئله اقراء است. اقراء یعنی بر دیگران قرآن خواندن. اقراء به شیوه های مختلفی اجرا می شود که یکی از بهترین شیوه های آن، تلاوت منغومه است. در کشورهای اسلامی، اقراء قرآن در قالب ترتیل های نماز نمود دارد و مردمان زیادی بواسطه اجرای این ترتیل ها جذب نمازو قرآن شده اند. در کشور ما این مسئله بسیاربسیار ضعیف بوده است که البته آسیب شناسی آن نیاز به صحبتی مفصل دارد. تنها مکانی که فرصت بیشتری برای اقراء به شکل منغومه وجود دارد، محافل قرآنی و جلسات قرآن است. البته چندین سال است که بویژه در شهرهای بزرگ از قاریان قرآن برای مراسمات مذهبی، مراسمات سوگواری و عزاداری و … استفاده می شود که این بسیار پسندیده است. معتقدم یعنی فهم و سطح توقعات جامعه به سمتی پیش رفته است که احساس می شود برای فلان برنامه باید یک قاری توانمند حضور داشته باشد و اجرای تلاوت به شکل ضعیف و یا سنتی دیگر جوابگو نیست. البته تا نقطه کمال بسیار زیاد فاصله داریم. کرسی های تلاوت یکی از مصادیق اقراء قرآن است که باید گسترش پیدا کند. البته با توجه به اینکه جامعه مردمی ما با زبان قران آشنا نیستند لذا لازم است در کنار برگزاری کرسی های تلاوت، شیوه هایی نیز طراحی شود تا ارتباط مفهومی میان شونده با قرآن و خواننده قرآن ایجاد شود. البته برگزاری کرسی تلاوت با هدف شنیدن صرف آیات کاری بسیار پسندیده است اما باید توجه کرد که سطح مخاطبین ما کجاست. سطح مخاطبین قاری چنین فضایی را به وی اجازه نخواهد داد که بیشتر از ۱۰ دقیقه تلاوت کند زیرا مردم متوجه آیات نیستند. پس برای اینکه مقدار این زمان را بتوانیم افزایش دهیم لازم است به مسائل مفهومی توجه کنیم. کرسی های تلاوت نباید طولانی مدت برگزار شود. همواره باید به کیفیت ماتیسر توجه کرد. همانطور که قرآن می فرماید فاقرؤوا ما تیسر من القرآن، یعنی هر آن قدر که برایتان میسر است بخوانید، پس باید هر اندازه که مخاطب همراهی می کند و حوصله دارد خواند. بعضی از کرسی های تلاوت که در بین اهل قرآن و اهل فن برگزار می شود، در حد چند ساعت است. ما تیسر این جمع، این مقدار را می طلبد اما ماتیسر یک جمعی که در حد ۱۰ دقیقه است، نباید به حد ۱۵ دقیقه برسد. اینکارها موجب عدم برگزاری کرسی ها می شود. بنده خودم خیلی از مکانها را دیده ام که به علت عدم رعایت وقت توسط قاری، انگیزه ای برای برگزاری کرسی ها ندارند. در حیلی از موارد چنین مشکلی وجود دارد. زمانیکه از قاری می خواهیم ۱۰ دقیقه تلاوت کند ناراحت می شود و بیشتر از زمان می خواند. این کارها اثرات بد روانی بر مردم می گذارد و زدگی ایجاد می کند. با در نظر گرفتن همه محدودیت ها باید به مسائل انگیزشی دقت شود. مساجد بهترین مکان برای برگزاری کرسی های تلاوت هستند. اگر برگزاری کرسی های تلاوت به صورت ابلاغی از نهاد بالادستی مساجد که همان امور مساجد است صورت پذیرد و برای برگزاری این کرسی ها ساز و کار اداری و تشکیلاتی ایجاد شود و ناظر کیفی و … وجود داشته باشد، کرسی های تلاوت گسترش پیدا خواهد کرد. اگر یک قاری بداند که یک مسجد در اختیار وی است و می تواند هر روز در آن تلاوت کند و یا مثلا سه بار در هفته تلاوت اذانگاهی داشته باشد و کرسی تلاوت برگزار کند، هم پیشرفت قاری به دنبال آن فراهم خواهد شد و هم استقبال مردم و مشارکت مردم در کرسی های تلاوت گسترش پیدا خواهد کرد. به عقیده بنده تا زمانیکه مسئله اقراء به عنوان یک وظیفه کاری در مساجد لحاظ نگردد و قاریان قرآن نسبت به مسئله اقراء احساس وظیفه نکنند و در کنار آن، ارتقاء ترتیل الصلوه امامان جماعت صورت نپذیرد، گوش موسیقایی مردم و پذیرش و ارتباط با چنین فضایی در مردم به عنوان شنوندگان تلاوت به کندی پیش خواهد رفت و توفیقی کسب نخواهد شد. کرسی های تلاوت نیز می تواند به عنوان یکی از معیارهای ارزیابی قاری قرار گیرد. البته در تلاوت اقرائی، معیارها و مؤلفات متعدد کیفی و فنی وجود دارد و تا زمانیکه قاری با این مؤلفات آشنا نیست نباید مورد ارزیابی قرار گیرد. تلاوت های محفلی و مجلسی، غالبا تلاوت های حسی و دلی است و این مدل تلاوت را نباید معیار ارزیابی قرار داد زیرا حس چیزی که درک می شود ولی وصف نمی شود. یدرک و لا یوصف. حس کیفیتی است که با آثارش شناخته می شود. در وادی هنر برای سنجش کیفیت آثار حس، قانون علمی و یا روش های علمی وجود ندارد و نباید چنین موردی را هم در قالب مسائل علمی تعریف نمود. این مدل تلاوت ها چون از اساس و بنا، کیفیت و محتوا با تلاوت کلاسیک و مدرسه ای متفاوت است لذا نباید مؤلفاتی که در یک تلاوت مسابقه ای مورد نظر قرار می دهیم را نیز در کیفیت سنجی این مدل تلاوت ها لحاظ کنیم. لذا فقط در این مورد می توان از مردم نظرخوانی نمود و جنبه های فنی آن را تحت شرایطی خاص تعریف و اجرا نمود.

محمد کاکاوند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *