گفتاری در باب ساخت شناخت – بخش ششم
🔷 گفتاری در باب ساخت شناخت
✍🏻 نوشته: محمدکاکاوند
📚 بخش ششم
_______________________
همانطور که يک نقاش مبتدي براي نقاشي کردن ابتدا کاغذ خود را روي عکس انداخته و آن را روي کاغذ خود به شکل تقليدي مي کشد و يا شماره هاي يک عکس را به يکديگر وصل مي کند تا عکسي ايجاد گردد، در مرحله تقليد تلاوت نيز همين مراحل دنبال مي گردد.
مقلد در مرحله تقليد، ابتدا به صورت شنوايي، طرح موسيقايي را درک کرده و سپس بر اساس درکي که داشته است شروع به اجراي عملي آن مي کند و سعي مي کند تا مانند الگو، آن چيزي را که شنيده است را ترسيم کند. طبيعتاً اين ترسيم ها تا مدتي با آزمون و خطا روبرو خواهد بود تا آن مهارت به مرحله تثبيت و سپس ملکه شدن تبديل گردد.
رسيدن مقلد به مرحله تثبيت و ملکه شدن، به منزله ايجاد ساخت شناخت اوليه و لازم، براي فراگيري مطالب سطح بالاتر و مهارتي تر بوده و وي را براي درک بيشتر، سريع تر و قوي تر مطالب بعدي رهنمون مي نمايد. لذا تا زمانيکه مرحله ساخت شناخت در فراگيري مهارتهاي آوايي و موسيقايي که در واقع همان تقليد هوشمند و دقيق است فراهم نگردد، اجرا و فراگيري ساير مسائل مهارتي از متعلم انتظار نمي رود.
پس مي توان با طرح مسائل فوق اينطور نتيجه گرفت که صحيح ترين راه فراگيري موضوعات آوایی قرائت و بسياري ديگر از مهارتهاي آوايي در تلاوت قرآن، مرحله تقليد است و معلم بايد مسائل فوق را با تکيه بر مهارتهايي که به صورت تقليدي کسب شده است تعليم دهد و تعليم مباحث موسيقايي تلاوت بدون داشتن الگو و خالي الذهن بودن متعلم امري تکلف آميز، پرزحمت، بي نتيجه و فرّار خواهد بود.