استبداد دقت چیست؟

بگذارید قصه بگویم:

مدرس وارد کلاس می‌شود و یک مطلب را به‌صورت بسیار علمی و دقیق توضیح می‌دهد. کلاس کاملاً ساکت است. مدرس تصور می‌کند که این سکوت نشانه رضایت است و با شجاعت از مخاطبین می‌پرسد:

سؤالی دارید؟

باکمال تعجب می‌بیند بهترین شاگردش سؤالی بسیار بدیهی و ساده می‌پرسد، انگار هیچ‌چیز متوجه نشده است. دوباره به همان روشِ دقیق و خشک تدریس می‌کند این بار در کلاس همهمه می‌شود، انگار همه خسته شده‌اند. استاد بعد از یک ساعت تدریس واقعاً خسته شده، صدایش گرفته و فقط سعی می‌کند کلاس را آرام کند.

استاد می‌گوید: ببینید می‌دانم این مبحث سخت است اما چاره‌ای نیست!

مشکل اینجاست که تمام جلسات این استاد به همین شکل شروع می‌شود و به پایان می‌رسد.

اشکال از کجاست؟

اشکال از استبدادِ دقت است!

استبداد دقت چیست؟

استبداد دقت زمانی به وجود می‌آید که یک مدرس می‌خواهد یک موضوع علمی را با تمام جزئیات علمی و غیرضروری آموزش دهد.

مدرس هنرمند باید بتواند مسائل علمی را ساده کند، جزییات را حذف نماید و مباحث سخت علمی را به‌صورت قصه دربیاورد، باید بتواند شخصیت‌سازی کند و به عبارتی تدریس با قصه را بلد باشد.

نشانه های استبداد دقت چیست؟

  • استفاده از کلمات سخت به جای کلمات ساده:

از صحبت کردن صمیمی و ساده نترسید اگر مطلب را خوب منتقل کنید شمارا به‌عنوان یک استاد خوب می‌شناسند و نمی‌گویند شما بی‌سواد هستید. برخی تمایل دارند از واژه های لاتین در حالی که معادل فارسی ساده و روان وجود دارد استفاده کنند. (البته در برخی محیط های تخصصی این کار پذیرفته است)

  • استفاده از مترادف های خسته کننده:

مثال نادرست: تفاهم، مرافقت و سازگاری باعث پیشرفت کلاس می‌شود. مثال درست: تفاهم باعث پیشرفت کلاس می شود.

  • مانع شدن از خنده‌های طبیعی در کلاس:

سه چیز باعث تمایز یک استاد می شود: توانایی علمی، اخلاق، طنز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *