بررسی ابعاد فنی سبک تلاوت استاد محمد سلامه

جایگاه شیخ سلامه در عالم تلاوت

در میان مشاهیر فن تلاوت و قاریان بزرگ نیمه نخست قرن بیستم میلادی، ستارگان درخشانی را می توان دید که در قیاس با سایر مقرئان از شهرت افزون تری برخوردارند و جایگاه درخور توجهی به خود اختصاص داده اند. بدون تردید شیخ محمد سلامه یکی از قاریان مشهور مصری است که در سایه مهارتهای ادایی، شایسته احراز جایگاه مذکور گردیده و نام خویش را در تاریخ پربار فن تلاوت قرآن کریم حک نموده است. گرچه این مرد بزرگ از دیدگاه نسل معاصر به منزله یک قاری نیمه مشهور در میان سایر چهره های قرآنی نامدار است لکن در نخستین دهه های قرن گذشته نام و آوازه اش چنان در میان اقشار مردم مصر طنین انداز بود که گویی هیچ قاری دیگری جز او در این سرزمین وجود نداشت. سید مکاوی در زمینه محبوبیت و جایگاه شیخ سلامه در عرصه فن تلاوت می گوید من در ایام جوانی به علت علاقه ای که به اداء لحنی شیخ داشتم غالباً در مجالس تلاوتش که در مسجد سیده فاطمه النبویه(س) برگزار می شد شرکت می کردم. محافل تلاوت او همواره مملو از عاشقان تلاوت و اسلوب این قاری بزرگ بود. برخی مردم از اقصی نقاط قاهره و شهره های اطراف مسافت های طولانی را پیاده برای استماع قرائتش می پیمودند.

بهره مندی از علوم قرآنی و دینی

شیخ محمد سلامه از شاگردان شیخ احمد ندا بود. او روزهای جمعه سوره کهف را در مسجد سیده نفیسه(س) تلاوت می کرد. بدین روی برخی از مردم ساعتها راه می پیمودند تا در جلسه تلاوت وی حاضر شوند. او در مسیر زندگی حرفه ای و هنری خود اصول موسیقی را نزد شیخ درویش الحریری آموخت و به شهرتی دست پیدا کرد که قاریان پیش از او و حتی احمد ندا نیز این شهرت را نداشتند. باید گفت شهرت او از طریق غیر رادیو انتشار یافته بود و ویژگی های منحصر به فرد تلاوتش در این زمینه بسیار مؤثر بود. او سالهای طولانی اعتقاد داشت که تلاوت قرآن در رادیو حرام است اما از سال ۱۹۴۸ تلاوت خود را در حالی که پیر شده و سلامتی و صدای خویش را از کف داده بود در رادیو قاهره آغاز نمود. با این حال به مدت چند سال با تسلط کامل در برابر میکفروفون به تلاوت قرآن پرداخت. او تا سال ۱۹۱۹ میلادی در الازهر به تحصیل علوم دینی مشغول بود و در این مدت اندوخته ای فراوان از دانش دینی و قرآنی برای خود فراهم ساخت. لکن حضور و فعالیت اش در انقلاب مردمی بر علیه استعمار بریتانیا ارتباط وی با تحصیل را قطع نمود و او را به سمت تلاوت قرآن، محافل قرآن و مجالس مختلف هدایت کرد و بدین ترتیب مسیر حرفه ای جدیدی را برایش ترسیم نمود. به اعتقاد بسیاری از پژوهشگران، شیخ محمد سلامه دارای سبکی مستقل در ادای لحنی بود و علاوه بر آن صدای ویژه ای که مانند آن در میان قاریان یافت نمی شد بهره مند بود.

در مورد توانایی و قدرت وی در تلاوت حکایت جالبی نقل می کنند. می گویند او در یکی از شبهای سال ۱۹۴۷ به همراه شیخ مصطفی اسماعیل در منطقه حی عابدین قرآن تلاوت می کرد. شیخ سلامه سوره حج را تلاوت کرد و مصطفی اسماعیل سوره هود(ع) را. آنگاه مصطفی اسماعیل از وی خواست تا با تلاوت قصارالسور مجلس را به پایان برد اما در این هنگام برخی از بزرگان وارد مجلس شدند. از این رو شیخ سلامه دوباره بر کرسی تلاوت نشست و بیشتر از هفت ساعت تلاوت کرد تا اینکه صدای اذان صبح از مساجد مجاور شنیده شد. یکی از افراد حاضر در آن جلسه با ابراز تأسف از عدم ضبط تلاوت مذکور می گفت چنانکه این تلاوت از طریق ضبط کردن جاویدان می شد به عنوان یکی از ثروتهای عظیم حرفه تلاوت در اصول تجوید و احکام قرائت به شمار می رفت. او نظرات ویژه ای در خصوص تلاوت داشت و اعتقاد صریح خود را در مورد نفی طریقه تلاوت مصطفی اسماعیل و عبدالباسط به هیچ وجه مخفی نمی کرد. وی عقیده داشت تلاوت قرآن نیازمند صدایی قوی و پرحجم است نه صدایی زیبا و منعطف. وی در حالی از دنیا رفت که برای نسل های جدیدی که در آن زمان زندگی می کردند ناشناخته مانده بود.

ویژگی های فنی در صدا

یکی از ابعاد درخور توجه در آثار شیخ محمد سلامه که دیدگان بسیاری از صاحب نظران را به سوی خود جلب نموده است، ویژگی های برتر صوتی نزد این قاری بزرگ است. او از صدایی قوی و پرحجم برخوردار بود. این ویژگی، توانایی خواندن بدون استفاده از میکروفون را برای وی میسر کرده بود. شکری قاضی در توصیف این ویژگی به بیان حکایتی می پردازد و می گوید در واقع پیدایش رادیو نقطه تحول سلبی و علت تنزل شیخ در مسیر حرفه ای اش به شمار می رود زیرا او پیش از افتتاح رادیو حقیقتاً بزرگترین قاری قرآن در مقایسه با شیخ رفعت قلمداد میشد و چنان که محمود السعدنی نیز بیان کرده، رسانه، تمامی موازین و قواعد هنری را برهم زد. چرا که پیش از آغاز به کار رادیو، بزرگترین قاری مصر شیخ محمد سلامه بود که وقتی در مدبح به تلاوت می پرداخت می توانستی صدایش را در باب اللوق بشنوی و این یک ویژگی و امتیاز بسیار مهم به شمار می رفت. لکن هنگامی که شیخ محمد رفعت در مسجد جامع فاضل پاشا به قرائت قرآن می پرداخت، اگر از صف شش تا هفتم حاضران فراتر می رفتی به خوبی قدر به شنیدن صدایش نبودی زیرا صوت او بسیار رقیق، خفیف و کم حجم بود. با این حال ورود رادیو و میکروفون، موازین را به گونه ای بر هم زد که شیخ محمد رفعت در سایه جذابیت قرائتش و در پرتو بی نیازی از قوت صدا به پیشوای قاریان بدل گردید.

شیخ ابوالعینین شعیشع نیز در این باب چنین گفته است: شیخ محمد سلامه در محافل شبانه بدون میکروفون به تلاوت قرآن می پرداخت. او پیش از پیدایش رادیو یکی از مشهورترین مقرئان مصر به شمار می رفت و به علت برخورداری از قرار زیبا و همچنین اجرای سهل و آسان جواب و جواب الجواب که وی را بر دیگر قاریان برتری می داد جزو قاریان ممتاز به شمار می رفت. علاوه بر آنچه که گفتیم طنین ویژه موجود در صدای شیخ خصوصیتی است که تحلیل گران در مورد آن به ارائه دیدگاه پرداخته اند. این طنین جلوه ای زکام آلود در صدای شیخ سلامه پدید آورده است. بدین علت صاحب نظران صدای وی را صوت بلغمی نامیده اند. صدای او اگرچه در سایه ویژگی یادشده از خشکی اندکی برخوردار است لکن با هیچ مانعی در زمینه ارتقاء به طبقات اوج و انتقال به پرده قرار و همچنین فقدان سلامت و بی تکلفی در این درجات، روبرو نیست.

ویژگی های فنی شیخ سلامه در اداء

شیخ محمد سلامه به علت برخورداری از روش لحنی ویژه در قرائت قرآن جزو نخستین پیشگامان فن تلاوت در نیمه اول قرن بیستم میلادی به شمار می رود. سبک و اسلوب ادایی او رهروان چندی را نیز به عرصه فن تلاوت عرضه کرده است که ستارگانی همچون کامل یوسف البهتیمی و شیخ محمد صدیق المنشاوی سرآمد آنها قلمداد می شوند. در این میان شیخ کامل یوسف البهتیمی به علت آنکه از سبک مصطفی اسماعیل نیز متأثر و بهره مند بود و گاهی نیز از ردیف های لحنی شیخ محمد رفعت تقلید می کرد تنوع نغمه ای بیشتری را در آثار خود نمایان کرد اما شیخ منشاوی همچون الگوی محبوب خویش سادگی و متانت در تلاوت آیات نورانی وحی را اختیار نمود. علیرغم آنکه سبک شیخ سلامه یک اسلوب نیمه متنوع و روشی متین به شمار می رفت لکن تأثیرپذیری اش از سبک مشاهیری نظیر همچون احمد ندا که هنر بی بدیل شیخ الحامولی و ابداعات لطیف تر در موسیقی مصری را شاهد بودند به شکل طبیعی موجب پیدایش و ظهور الحان فاخر در اسلوب وی گردید. جولان مقامات فرعی دوره قرن ۱۹ میلادی در تلاوتهای او را می توان تأثیر واضحی از این جریان طبیعی قلمداد کرد. برای مثال وی علاوه بر استفاده از مقام نکریز، مقام بسندیده را نیز که قرابت فراوانی با نکریز دارد در آثار خویش به نمایش گذارده است. دقت در این نکته که مقام پسندیده جزو ابداعات لحنی داوود الحسنی در نیمه دوم قرن ۱۹ میلادی است درک بهتری را نسبت به تأثیرپذیری شیخ از قاریان و موسیقیدانان هم عصرش برای ما به ارمغان می آورد و بدین ترتیب بستر واضح تری برای تفسیر تبادلات لحنی قاریان و موسیقیدانان فراهم می سازد.

اثرات تعبیر معانی در تلاوت شیخ سلامه

تصویرگری معانی آیات یکی از اساسی ترین ایده های فنی نزد قاریان قرن ۱۹ میلادی و اوایل قرن ۲۰ میلادی بوده است. بدین لحاظ محمد سلامه نیز جزو قاریانی به شمار می رود که نقش خود را به خوبی در این زمینه ایفا کرده اند. استناد پژوهشی در یافتن دلایل جذابیت تلاوتهای چندین ساعته او که شنوندگان را تا نزدیکی اذان صبح در جای خود میخکوب می نمود بر این قضیه حکم می کند که تنوع لحنی و زیبایی نغمات را نمی توان به تنهایی عاملی کافی برای اقبال مخاطبان نسبت به تلاوتهای طولانی مدت شیخ سلامه دانست. زیرا چنان که از شواهد علمی در باب صدای وی برمی آید صوت خشک و بلغمی او یارای رقابت با اصوات گیرای قاریان جوانی مانند شیخ مصطفی اسماعیل را که آن هنگام بر اریکه مرتفعی از نشاط هنری و حرفه ای نشسته بود نداشت. بر همین اساس باید عوامل دیگری را در جاذبه قرائتهای چندین ساعته شیخ مؤثر دانست. به گواه تاریخ فنون مختلف وابسته به اصول قرائات و احکام تجوید و البته مهارتهای تصویرگری معانی آیات با استفاده از وقف و وصل مناسب و تعویض صحیح پرده های صوتی عوامل مهمی در جذب شنوندگان به استماع تلاوتهای طولانی مدت شیخ محمد سلامه قلمداد می شدند.

 

نوشته سید امین میرزایی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *