تقسیم بندی الحان قرآن به معنامحوری،احساسی و صوت محوری

یکی از مهمترین احادیثی که در اغلب  اذهان متفاوت می شود حدیث اقرء القران بالحان العرب می باشد. یعنی آن که قرآن را با الحان و نغمات عرب تلاوت کنید این حدیث معروف همواره مورد توجه عالمان و فقهای علم و فنون قرائت قرار گرفته است و هرکدام سعی بر اثبات و یا نفی آن داشتند. جدایی از نفی و یا اثبات این حدیث توجه به موضوعاتی همچون بررسی تاریخی سیر الحان عرب قبل از ظهور اسلام و در دوران حیات پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  بررسی تاریخی و ساختار شناسی موسیقی اهل سنت و ارائه ویژگی های الحان مورد ستایش شده در کلام پیامبر  اهمیت ویژه ای پیدا خواهد کرد.

 در حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه السلام منقول است قرآن را با آهنگ ها و اصوات عرب بخوانید و از موسیقی های اهل گناه کبیره  بپرهیزید که پس از من اقوامی خواهند آمد و قرآن را به آهنگ غنا نوحه و رهبانیت می خوانند و این خواندن از گلوگاه آنان نمی گذرد در حالیکه قلوب آنان و به کسانی که ایشان را می پسندند واژگون است. از این حدیث می توان استنباط کرد که قرائت قرآن باید همراه با تقوای فنی قاری باشد به گونه‌ای که برخی از قاریان  دوران طلایی کشور مصر  دارای قابلیت های فنی و صداهای فاخر بودند اما همه داشته های خود را در تلاوت نمایان نمی کردند. متأسفانه در عصر نوین جهان قرائت، برخی از قاریان قران با نمایان کردن تحریرهای غیر متعارف و ملودی های  سخیف سعی دارند به هر قیمتی تشویق  مستمعین قرآن را جلب کنند. قاری قرآن هنگام تلاوت باید توجه داشته باشد که کلام معبود الهی را می خواند و با متن های دیگر تفاوت فاخر دارد از این رو نمی تواند هر نوع تحویل و ملودی را در خواندن قرآن به کار بگیرد قاری قرآن در کنار  فراگیری فنون تلاوت همواره باید خود را نهیب بزند که چگونه بتواند کلام وحی را به زیبایی هر چه تمام تر به گوش مستمعین برساند  و قلب آنها را آماده پذیرش قرآن کند. اصالت لحن موضوعی است که متاسفانه به صورت عملی تعریف مشخصی ندارد به گونه‌ای که می‌توان آن را یک مفهوم انتزاعی در نظر گرفت. تلاوت اصیل شامل ملاک ها و شاخص هایی همچون تناسب بیشتر با شأن و منزلت آیات قرآن دارد و رگه ها و شاخصه‌های حزن در این تلاوت پررنگ‌تر خواهد بود. کما اینکه در سفارشات علما و بزرگان دین آمده است که قرآن را با حزن بخوانید این تعریف مطلق نیست و نمی‌توان هر تلاوتی را که در آن حزین نباشد  از شاخصه های تلاوت اصیل به دور دانست. به عنوان مثال استاد عبدالفتاح  شعشایی از قاریان نسل طلایی مصر و قدمای عصر تلاوت، با تاکید بر عمق معنا و مفهوم آیات قرآن کریم مستمعین را مجذوب خود می کند.از طرفی دیگر استاد عبدالباسط محمد عبدالصمد نیز  از قاریان مشهور مصری  با غلبه صوت در تلاوت خود همه را مجذوب میکند در واقع در تلاوت این قاری نقش صوت پررنگ تر از هر عنصر دیگری است. استاد  محمد صدیق منشاوی  از قاریان مشهور مصری نیز با حزن تلاوت خود همه را به عمر و جان پیام آیات قران کریم دعوت میکند در مقابل استاد مصطفی اسماعیل به عنوان اکبرالقراء جهان تلاوت ضمن توجه به فنون موسیقی و لحن فنی سعی دارد تا معنا و مفهوم آیات قرآن کریم را به مستمعین القا کند.

محمود لطفی نیا با اشاره به اهمیت انطباق لحن وبا نظم آهنگ کلام گفت: لحن با همان معنایی که پیش از این برایش متصور شده ایم وقتی با کلام و متن همراه می‌شود  باید آهنگ کلام و انگیزه و نیتی که در آن نهفته است را به خوبی و زیبایی به مستمعین انتقال دهد.بر همین اساس مهمترین وظیفه و شاکله لحن انتقال پیام کلام به شنونده آن است. گفتنی است برای اینکه این نیت و هدف کلام به خوبی منتقل شود باید تمام اجزای  لحن با تمام اجزا و جزئیات کلام منطبق و یا از هماهنگی بالایی برخوردار باشد.لذا وقتی خواننده می خواهد حالتهای مختلف را در وضعیت های مختلف کلامی بر زبان جاری کند متناسب با کلمات و واژه هایی که خوانده می شود آهنگ را  با آن لغات تنظیم می کند. در واقع اهنگ متناسب با چینش کلان بالا و پایین می‌شود به گونه‌ای که تاثیرگذاری آن بر مستمع افزایش خواهد یافت.این  اتفاق حتی در گویش های عادی و صحبت های روزمره انسان نیز اتفاق می‌افتد بگونه‌ای که  شخص ثبت کننده قصد دارد آهنگ کلام خود را متناسب با لغاتی که به کار می‌برد تنظیم نماید.

از مطالب مطروحه می توان چنین استنباط کرد که منظور از الحان اهل فسق و کبائر، همان الحان مختص به آنها است که در مجالس خود با آنها دمساز هستند  وگرنه آنان نیز ممکن است در خلوت و جلوت، به الحانی مترنم شوند که عرف جامعه نیز بعضاً برای سرگرمی و استراحت روحی، آنها را زمزمه می کنند.

 تعریف صوت لهوی به الحان متناسب با مجالس لهو و لعب نیز چنان که از کلام شیخ انصاری برداشت شده، الحانی است که با آوازهای مجالس برپاشده برای لهو و لعب، مناسبت عرفی دارد. نکته ای که باید به آن اشاره کنیم، این است که این تعریف، غالباً با تعریف فیض کاشانی صوت ملازم با معصیت  مساوی در نظر گرفته می شود، اما روشن است که مراد شیخ انصاری، تنها اصواتی نیست که خواننده و مستمع در یک مجلس لهو و لعب می خوانند و می شنوند، بلکه اگر صوتی با این اصوات متناسب باشد مثلا رقص آور باشد و یک فرد به تنهایی آن را بخواند یا بشنود، مصداق صوت لهوی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *