عامل جذابیت سبک «شحات» در ایران

«شحات محمد انور» در ۱۰ تیر ۱۳۲۹ ه ش به‌دنیا آمد. وی در سه‌ماهگی پدرش را از دست داد و در هشت‌سالگی حافظ کل قرآن شد. شحات در ۱۰‌سالگی اصول تجوید را به خوبی می‌دانست و از ۱۲‌سالگی در مجالس قرائت قرآن اساتید بزرگ، مانند «جوده ابوالسعود، عبدالصمد زناتی و حمدی زامل» شرکت می‌کرد و سبک خواندنش را از سبک زناتی انتخاب کرد.اوج تلاوت وی در دهه هفتاد است، یعنی از بیست‌سالگی به اوج کار رسید که این شهرت در تلاوت، ناشی از چهار عامل است. اول این‌که وی بسیار با مردم همدل بود. دوم این‌که هیچ زمانی تقاضای دستمزد نکرد، سوم این‌که تمایل به تلاوت قرآن برای عموم مردم به ویژه روستائیان را داشت(به طور معمول بیشتر محافل قرآنی در شهرها برپا می‌شود و روستائیان کمتر بهره می‌برند) و چهارم در ابتکار و قدرت استفاده از نغمات زیبا، استاد بود.«حسین اخوان‌اقدم»، مدرس قرآن کریم درباره تلاوت آیات سوره کهف شیخ شحات چنین می‌گوید: استاد شحات انور از جمله قاریانی است که تأثیر بسیار زیادی در فرهنگ تلاوت ایران و جهان داشت. بعد از «عبدالباسط، منشاوی و مصطفی اسماعلیل» بیشترین تأثیر را ایشان در روند قرائت قرآن داشته است. بعضی از اساتید گفته‌اند که ویژگی‌های موسیقیایی قرائت وی به ردیف و موسیقی ایرانی خیلی نزدیک است و این جذبه را ایجاد کرده است.
تحریرهای بسیار هنرمندانه، دقیق و ردیف‌های بسیار منظم و ترتیب‌های مجزا و فاصله‌دار که همه جزئیات را در آن به‌کار می‌برد، باعث شده است که شحات انور، مورد وثوق قرار گیرد و خیلی‌ها مقلد وی شوند.
من اولین بار که این تلاوت را شنیدم، فضای روحانی و معنوی در این تلاوت وجود داشت. به‌نظر من شحات در یک وضعیت بسیار عمیق و معنوی و روحی در این تلاوت قرار گرفته و حس و حال خودش این‌گونه بوده است یا شاید فضای معنوی حاکم بر آن زمان بوده است. اما یک حس و حال عجیبی دارد و بارها و بارها اگر بشنوید خسته نمی‌شوید. انگار که وی سرمست قرآن شده است و با این آیات وصف حال بهشتیان می‌کند و مستغرق در آیات توحیدی است و آن‌ را هنرمندانه به مستمع منتقل می‌کند.
وی مانند یک نقاش و مینیاتوریست ماهر به تمام جزئیات توجه دارد و ورودش به سوره شمس که استفاده بهینه از نفس خوب و بلندش در مقام رست است، بسیار هنرمندانه انجام می‌شود و در نهایت لطافت و زیبایی و همراه کردن مستمعین است. جالب است که در غفله «وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا» در مقام رست، کاملا غفله و پایانه به حالت انتظاری به پایان می‌رسد که درست هم همین است، چون این قسم‌ها ادامه دارد وتا برسد به دو جمله نهایی «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا» یعنی هنوز مطلب به اتمام نرسیده است و در میانه کار هستیم، هنوز قسم‌های خداوند ادامه دارد و تا آن‌دو نُقسِم علیه را به مستمع بشناساند و آن را مورد توجه قرار بدهد.
شحات انور دریای بسیار وسیع و عمیقی است که می‌شود با وی زندگی کرد و بهره‌ها برد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *