کمبود شناخت از سبک «محمد رفعت» عامل مشکل بودن تقلید از وی است

حجت‌الاسلام و المسلمین «محمد‌حسین ملک‌زاده» حافظ و مدرس فنون قرائت قرآن کریم، گفت: شناخت کافی از سبک تلاوت قرآن محمد رفعت وجود ندارد و وقتی این شناخت موجود نباشد، علاقه‌ای هم برای قرآن‌آموزان به منظور تقلید از این استاد ایجاد نمی‌شود.

حجت‌السلام و المسلمین «محمد‌حسین ملک‌زاده» حافظ و مدرس فنون قرائت قرآن کریم،

حجت‌الاسلام و المسلمین «محمد‌حسین ملک‌زاده» حافظ و مدرس فنون قرائت قرآن کریم، در گفت‌وگو با خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) با اشاره به نابینا بودن «محمد رفعت»، گفت: موضوع نابینایی و تأثیر آن بر قرائت این استاد، کمتر مورد توجه تحلیل‌گران تلاوت‌های رفعت بوده است، وی متأسفانه در شش سالگی بر اثر بیماری، بینایی خود را از دست داد، شاید در نگاه اول، نابینایی یک ضربه به حساب ‌آید، اما تأثیر مثبتی برای استاد به ارمغان داشت که این اثر را در دیگر قاریان نابینا چون «محمود رمضان»، «محمد عمران» و «عبدالعزیز حصان» نیز می‌توان درک کرد.

وی با طرح پرسشی ادامه داد: اما این تأثیر چیست؟ «سیدمتولی عبدالعال» از قاریان معاصر مصر، در هنگام تلاوت چشم‌های خود را می‌بست؛ به هر حال وقتی قاری چشم‌هایش باز است و نگاهش به مستمعان است، ناخودآگاه بازخورد‌های قرائتش را در چهره‌ مخاطبش دنبال می‌کند، اما قاری وقتی چشم‌هایش را می‌بندد، انگار چشم‌هایش فقط به آسمان دوخته شده است؛ البته منکر اثر حضور مخاطب بر روی کیفیت تلاوت قرآن نیستم که این یک اصل مهم است، اما برخی از قاریان به این حضور و توجه بسیار اهمیت می‌دهند که معنویات را در قرائت فراموش کرده و به نگاه آدم‌ها و برداشت آن‌ها دل می‌بندند.

ملک‌زاده اصل تلاوت را فهم معانی کلام‌الله توسط قاری دانست و رضایت صاحب قرآن را از همه خشنودی‌ها بالاتر بیان کرد و افزود: اگر خداوند خشنود شود، اثر این تلاوت را بر دل‌ها منتقل می‌سازد؛ مثال‌های زیادی در ذهن دارم که قرائت قاری از نظر فنی امتیاز ۱۰۰ می‌گیرد و از همه جهات عالی و اوج‌های بی‌نظیری دارد، اما وقتی قاری تلاوت می‌کند، انسان این احساس را دارد که انگار فردی دارد، فقط فریاد می‌زند و حس معنوی‌ای به مخاطب دست نمی‌دهد، این‌ها مسائل معنوی و الهی است و نمی‌خواهیم زیاد به آن بپردازیم، اما برخی قاریان از نظر فنی بالا نیستند ولی به جهات معنوی و صمیمیت تأثیر تلاوت‌های آن‌ها بر مخاطب کاملاً مشهود است.

وی ادامه داد: از ویژگی‌های تلاوت‌های محمد رفعت که توسط مریدان او نقل شده است، ویژگی معنوی رفعت است و تلاوت‌هایش در جان مستمعان تأثیر بسیار خاص روحی داشت، این‌ها حاصل نمی‌شود، مگر خود قاری معانی را بپذیرد تا در مستمع اثر کند؛ قاری باید اثر بپذیرد تا اثرگذار باشد که رفعت این ویژگی را داشت، او مخاطبان را نمی‌دید و آیات را برای خداوند تلاوت می‌کرد و به شلوغی و کیفیت جلسه توجه‌ای نداشت.

این مدرس قرآن کریم بیان کرد: بین تلاوت‌های مجلسی و استودیویی اکثر استادان قرائت قرآن تفاوت وجود دارد؛ پس از ورود قراء مصری به ایران اتفاقی که افتاد برخی از این افراد آنقدر تلاوت‌هایشان در ایران اوج می‌گیرد و کارهای لحنی انجام می‌دهند که در مصر چنین تلاوت‌هایی را نداشتند، این‌جا تحت تأثیر تشویق‌ها به وجد می‌آمدند و زیباتر می‌خواندند، اگر هدف فقط مخاطب شود، تلاوت قاری دچار آسیب خواهد شد، قراء مصری در محافل مصر فنی‌تر و در ایران زیباتر می‌خوانند.

 ملک‌زاده:
وقتی قاری جوان به سبکی علاقه نداشته باشد، نمی‌تواند تقلید کند، اگر به اجبار استاد خود از سبکی تقلید کند، قادر نخواهد بود پیشرفت کند، مگر این‌که به مرور این علاقه در او ایجاد شود

وی در پاسخ به این پرسش که آیا محمد رفعت سبک نوینی را ابداع کرده بود؟ گفت: به طور طبیعی بیشتر استادان چنین موضوعی را تأیید نمی‌کنند و این غیرممکن است، قاریان پیش از «مصطفی اسماعیل» مانند «احمد ندا» و حتی بعد از احمد ندا و یا هم‌عصران رفعت مثل «علی محمود» بر روی تلاوت‌های او مؤثر بوده‌اند‌ و او تأثیر گرفته و در دستگاه موسیقایی خود هضم کرده و بومی ساخته است، این‌که می‌گویند سبک رفعت منحصر به‌فرد است به دلیل آن است که از سبک قراء قبلی تلاوتی در دست نیست.

وی دلیل مشکل بودن تقلید از سبک رفعت را در چند عامل بر شمرد و گفت: صوت فردی که می‌خواهد تقلید کند، باید با صدای استاد هماهنگ باشد، عامل دیگر بحث شناخت از قاری و جایگاه او است که نتیجه شناخت، علاقه خواهد بود؛ وقتی قاری جوان به سبکی علاقه نداشته باشد، نمی‌تواند تقلید کند، اگر به اجبار استاد خود از سبکی تقلید کند، قادر نخواهد بود پیشرفت کند، مگر این‌که به مرور این علاقه در او ایجاد شود و اگر در سبکی نکات ریز و فنی وجود داشته باشد، تقلید از آن مشکل‌تر می‌شود و در تلاوت‌های رفعت همه این موارد گفته شده، جمع است.

ملک‌زاده افزود: شناخت کافی از سبک رفعت وجود ندارد، چون نوار‌های صوتی از ایشان محدود است وقتی شناخت نیست، علاقه هم نخواهد بود، به طور مثال ورود قراء مصری به ایران قبل از انقلاب اسلامی موجی ایجاد نکرد و عموماً تلاوت‌های «عبدالباسط محمد عبدالصمد»، «مصطفی اسماعیل» و «محمدصدیق منشاوی» رایج بود که مصطفی اسماعیل در منطقه خراسان و خوزستان مورد توجه قرار گرفت؛ اما وقتی «بسیونی» و «راغب مصطفی غلوش» با تلاوت‌های عامه‌پسند به ایران آمدند، موجی از گرایش به تلاوت قرآن ایجاد شد و مرحله بعد که ورود «شحات محمد انور» و «سیدمتولی عبدالعال» بود، موج دیگری ایجاد شد این یک واقعیت است که در کنار نکات فنی نکات دیگری نیز وجود دارد، استادان آموزش فنون قرائت بهتر است در ابتدا از قاریان مشهور جهان اسلام برای شاگردان خود شناخت ایجاد کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *