محمد اللیثی پیگیری علم قرآنی را بر هر قاری واجب میدانست
پسر استاد اللیثی، «محمد محمد اللیثی» مصاحبهای را انجام داده و گفت مسابقهای با عنوان صوتهای زیبا به همت اوقاف مصر برگزار شد. در آن مسابقه «ابوالعینین شعیشع» و «شیخ رزق خلیل حبه» از داوران و اساتید این مسابقه بودند و من در این مسابقه شرکت کردم. اما در اواسط مسابقه پدرم از ادامه حضور من جلوگیری کرد و به من گفت: علاوه بر اینکه به قرائت قرآن اهمیت میدهی و برایت مهم است توصیه میکنم که در کنار آن و حتی فراتر از آن، مباحث علمی و تحصیلات خودت را به خوبی پیگیری کن، و تلاش کن. چون اگر تو روزی بخواهی قاری شوی و به مباحث علمی و تحصیلات خودت نپرداخته باشی و یک فرد عالم و با سوادی نباشی، هرگز قرائت قرآنت را نمیپسندم. پدرم بر هر قاری قرآن پیگیری مباحث علمی را واجب میدانست.
وی گفت که این توصیهای بود که پدرم به جد و همیشه به ما میکرد. بعدها در ادامه کار برای من برنامهریزی کرد تا من شبها به همراه وی به محافل قرآنش بروم و قرائتها و تلاوتهای پدرم را بشنوم. او تکنیکهای معلمی و روشهای تدریس را خوب می دانست.
فرزند استاد لیثی در ادامه گفت: پدر من در تکنیکهای تربیتی و روشهای آموزشی خیلی حاذق بود. و شیوههایش را بهگونهای روی ما انجام میداد که از ما علاوه بر قرائت قرآن در مباحث علمی هم فردی قوی بسازد. وی گفت در دوره راهنمایی که بودم همراه پدرم به یکی از محافل قرآنی رفتم و در آن محفل شرکت کردم. جمعیت آنجا از پدرم خواستند که فرزندت تلاوت کند. اما کار برای من خیلی سخت بود و خجالت می کشیدم و خیلی برام سخت شده بود که بخواهم در آن مجلس در برابر پدرم قرآن بخوانم. اما پدرم آنقدر بلد بود که وقتی دید که من خجالت کشیدم و از طرفی هم جمعیت مرا مجبود میکنند که بروم و تلاوت کنم، همینکه بلند شدم و حرکت کردم به سمت سکوی تلاوت تا تلاوت کنم پدرم آرام به من گفت: من برای نماز عصر میخواهم از این محفل خارج شوم. بعد از آن من تلاوت خوبی را انجام دادم و دیگر برایم سخت نبود و خجالت من کم شده بود و بعد پدرم بعد از تلاوت من در راه منزل ۳ پوند مصری به من هدیه داد، و گفت من در آن مجلس به خاطر نماز خارج نشدم، بلکه چون برای تو سخت بود خارج شدم لذا اینها تکنیکهای استاد محمد اللیثی در زمینه تربیت فرزند است که از یک فرزند قاری میسازد، و البته این تکنیکها را فقط روی فرزند خودش اجرا نمی کرد، بلکه وقتی در زندگی استاد اللیثی مطالعه می کنیم، میبینیم وی یک معلم بود. حتی در جوانیاش در مدارس ابتدایی، حفظ و قرائت قرآن را به صورت خاص کار میکرد.
استاد اللیثی به نکات خوبی در زمینه مباحث آموزشی واقف بود که ما به چند مورد در اینجا اشاره کردیم. و آنچه که در آخر از فرزندش پرسیدیم که از پدرت چه آموختی، گفت: تواضع و خوشرفتاری با مردم همواره مورد تاکید پدرم بود.
در ادامه، تحلیل غلامرضا شاهمیوه، مدرس و قاری بینالمللی قرآن درباره تلاوت محمد اللیثی را میخوانید؛
شاهمیوه: فرازی از تلاوت سوره مبارکه آل عمران استاد اللیثی را در نظر گرفتیم که آن را با هم تحلیل و بررسی خواهیم کرد . امروز در خصوص یکی از تلاوتهایی که به اعتقاد بنده جزء ۱۰ شاهکار عالم تلاوت هست، با اینکه قاری این تلاوت مرحوم محمد اللیثی هست و خودش شاید به لحاظ جایگاه تلاوت در بین ۱۰ قاری برتر جهان اسلام نباشد، اما بنا به دلایلی به اعتقاد بنده به عنوان کارشناس کوچک در این حوزه این یکی از ۱۰ تلاوت برتر هست. یعنی ما اگر بخواهیم ۱۰ تلاوت را در جهان اسلام گزینش کنیم و یک گروهی دست به چنین اقدامی بزند، به اعتقاد من این تلاوت میتواند جزء ۱۰ تلاوت باشد دلیلش هم فضای حاکم بر تلاوت است. و من خودم شبی که این تلاوت انجام شد حضور داشتم و با اینکه مرحوم اللیثی خیلی خسته بود و اصلا قصد تلاوت نداشت، اما چون از مداحی یکی از عزیزان مداح ما در آن محفل متأثر شد و در حقیقت به عشق اباعبدالله این تلاوت را انجام داد تلاوت بسیار تأثیرگذار، بسیار معنایی و بسیار پرحس و حال هست با اینکه این تلاوت از حیث اجرای مقامات یا نغمات تنوع چندانی به لحاظ ردیف ندارد. مقطعی که عزیزان میشنوند بیشتر در فضای بیات و حجاز است و بیشتر هم تکرار بیات نوا هست، منتها در پرده بم زیر، باز بم زیر، یک بازی بم و زیر را میشنویم که به اعتقاد من بهخاطر مفاهیمی که در این قطعه هست و در حقیقت دعاهایی است که از زبان اهل ایمان در حال نقل شدن است، مرحوم لیثی به درستی و با بینش خودش از سبقات ملایمتری برای بیان این آیات استفاده کرده و در واقع نمیخواست با اجراء ردیفخانی در حقیقت تکمیل یک مقام، و فضای حاکم بر مفاهیم را از بین ببرد.
به هرحال ما وقتی با خدای متعال صحبت میکنیم و از او چیزی را طلب میکنیم لازمهاش این است که همواره آن حس خشوع و تضرع و خضوع را در خودمان حفظ کنیم.
اگر به این آیات توجه کنید از همان ابتدا که ربناها شروع میشود، مرحوم اللیثی در واقع از بیات نوا به تناوب استفاده کرده که از نظر شخصیت مقام، مقام مناسبی است برای بیان دعاها و مناجاتها.
میتوانیم کاملا هدفمند بگوییم که این نغمات انتخاب شده و حتی بعد از اینکه در واقع چندینبار این را تکرار میکند استفاده از حجاز و حجازکارش هم خیلی هدفمند هست چون ادامه این ادعیه را ما داریم میشنویم منتها با یک فضای جدیدی که هم تنوع سمعی ایجاد شده و هم اینکه از آن حالت تضرع و خشوعی که لازمه بیان این آیات هست قاری خارج نشده است.
چند نکته فنی هم این تلاوت دارد که لازم است به آن اشاره کنم. اول بحث روایت ورش هست که وی در چند فرازی اجرا کرده است. اگر عزیزان توجه کنند در « رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِیًا یُنَادِی لِلْإِیمَانِ» وقتی روایت ورش را وی اجرا کرد نوع ملودیها در حقیقت با خود روایت خوب جفت و جور شده و در واقع اگر کسی میخواست از این ملودیها در غیر از روایت ورش استفاده کند در همین آیات امکانش نبود.
همانطور که در مورد مرحوم «مصطفی اسماعیل» هم این گفته شده که برای هر روایتی ملودیسازیهای خاصی میکرده وقتی که همزه میخواند یا ورش میخواند، اینجا هم ما شاهد یک مسألهای از مرحوم لیثی هستیم
در قسمتهای پایانی این قطعه که باهم میشنویم از «ولا تُخِزنا» وی مقام حجاز کار را خوانده به شکل نزولی که از نکات جالب این تلاوت هست و تحریرهایی که در پایان این با صدای گرفته و بغضآلود اجرا کرده در تأثیرگذاری و زیبایی و نمایش خشوع و حس، این تلاوت خیلی تاثیرگذار بود.
وبعد در مقام حجاز نوا ادامه داده در این قطعات آخر که حجاز را میشنویم فقط یک اشاره به حجاز حسینی کرده که یک فراز را در حجاز حسینی خواند که اما کل تلاوتی که ما شنیدیم در حقیقت از درجه چهارم تجاوز نکرده به جز این یک مورد و بیشتر در فضای بیات نوا و حجاز نوا اجرا شده است.
و در پایان هم حجاز نوا اجرا شده و قاری از این دو مقام در تلاوت خودش در مقطعی که ما میشنویم استفاده کرده و هدفش هم این نبوده که خیلی تنوع ردیف و تنوع مقام ایجاد کند برای اینکه آن حس و حال مفاهیم و در واقع مناجات را میخواسته کماکان حفظ کند تا پایان قطعه.