«محمد رفعت»؛ ستاره ستارگان
آنچه در پی میآید یادداشت تقریباً مفصلی است با عنوان «محمد رفعت؛ ستاره ستارگان» که خبرنگار روزنامه «المصور» مصر در سوم رمضانالمبارک سال ۱۳۶۹ مطابق با ۱۹ ژوئن ۱۹۵۰ میلادی در این روزنامه به رشته تحریر در آورده و البته روزنامه «المصری الیوم» در تاریخ ۱۶ سپتامبر ۲۰۰۷ نیز آن را منتشر کرده است.
امام القراء استاد «محمد رفعت» |
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا)، ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی استاد «محمد رفعت» ستاره ستارگان تلاوت قرآن کریم در جهان اسلام آنچنان زیاد هست که هر صاحب ذوق و دوستدار این استاد دست به قلم شود و دلنوشتههای خود را به یاد استاد بنگارد.
یکی از این افراد صاحب ذوق که اتفاقاً از طرفداران پروپاقرص استاد محمد رفعت نیز هست «ابوبثینه»، روزنامهنگار مصری است که به مناسبتهای مختلف مطالب بسیار جالبی را از استاد رفعت در روزنامههای مصری به ویژه روزنامه «المصور» مصر نگاشته است.
وی نقل میکند که این افتخار نصیب وی شده که در جلسات تلاوت استاد رفعت نیز حضور داشته باشد و به راستی که وقتی از صدا و تلاوت محمد رفعت سخن به میان میآورد چنان آرایههای ادبی زیبایی درباره این نوای ملکوتی میسراید که گویی خواننده هماکنون در مجلس تلاوت استاد رفعت حضور دارد و از نزدیک به تلاوت وی گوش میکند.
آنچه در پی میآید یادداشت تقریباً مفصلی است با عنوان «محمد رفعت؛ ستاره ستارگان» که ابوبثینه در سوم رمضان المبارک سال ۱۳۶۹ مطابق با ۱۹ ژوئن ۱۹۵۰ میلادی در روزنامه مصور مصر به رشته تحریر در آورده و البته روزنامه «المصری الیوم» در تاریخ ۱۶ سپتامبر ۲۰۰۷ نیز آن را منتشر کرده است.
«محمد رفعت»؛ ستاره ستارگان
سال ۱۹۵۰ میلادی سالی بود که دنیای اسلام ستارهای از ستارگان درخشان خود را از دست داد و دلهای میلیونها عاشق این ستاره درخشان داغدار گشت، ستارهای که وقتی لب به تلاوت قرآن میگوشد سرتاپای شنونده در خشیت و خشوع الهی قرار میگرفت و این ستاره درخشان کسی نبود جز امام القراء، «محمد رفعت»، کسی که هیچ صدایی زیباتر از صدایش در تلاوت قرآن کریم نیست.
دلنوشتههایخبرنگارمصریاز«رفعت» |
محمد رفعت سبکی منحصر به فرد را در تلاوت قرآن برای خود برگزید که البته کمتر کسی میتواند از این سبک تقلید کند، وی تلاوتهای نابی را از خود برای جهان اسلام به یادگار گذاشت |
محمد رفعت سبکی منحصر به فرد را در تلاوت قرآن برای خود برگزید که البته کمتر کسی میتواند از این سبک تقلید کند، وی تلاوتهای نابی را از خود برای جهان اسلام به یادگار گذاشت، تلاوتهایی که به شخصه از نزدیک و در جلسات تلاوت این استاد به آنها گوش دادهام و با آنها روح و روانم را شستوشو دادهام.
در جوانی اشتیاق فراوانی برای حضور در مسجد «فاضل باشا» مشهور به مسجد «جامع بشک» برای شرکت در نماز جمعه و استماع تلاوت استاد محمد رفعت از خود نشان میدادم، به این منظور همواره دو ساعت قبل از نماز به مسجد میرفتم و در همان بدو ورود با هزاران مسلمان حاضر در مسجد مواجه میشدم، شیفتگان تلاوتهای استاد محمد رفعت که برای قرار گرفتن در جای مناسبی که نزدیک محل تلاوت استاد رفعت است از چند ساعت قبلتر در مسجد حاضر بودند.
در آن زمان استفاده از میکروفون متداول نبود، ولی صدای استاد رفعت چنان فضای سنگینی را بر مسجد حکمفرما میکرد که حاضران نفسهای خود را در سینه حبس میکردند تا مبادا حتی لحظهای از ضربآهنگ صدای زیبا و با صلابت این استاد را از دست بدهند، صدایی که تا عمق دل و جان مستمعان نفوذ میکرد و فضایی از خشوع و معنویت را در دلهایشان متبلور میکرد.
من هرگاه خبری مبنی بر تلاوت استاد محمد رفعت در یکی از محافل عزاداری در منطقه شبرا یا دیگر مناطق مصر دریافت میکردم به سرعت خود را به آنجا میرساندم تا به تلاوت استاد رفعت گوش کنم، علیرغم اینکه حتی صاحب محفل و عزا را نمیشناختم.
به طور طبیعی استاد رفعت در مراسم و محافلی به تلاوت قرآن مبادرت میورزید که بزرگان قرائت قرآن کریم نیز در آنجا حضور داشتند، بزرگانی مانند استاد «علی محمود»، استاد «عبدالفتاح شعشاعی»، استاد «احمد نداء» و استاد «احمد السیسی»، این چنین بود که هر مناسبتی که استاد رفعت در آنها به تلاوت قران میپرداخت به جشنواره قرآنی که بزرگان قرائت قرآن در آن حضور داشتند تبدیل میشد.
دست تقدیر به گونهای رقم خود که من به عنوان خبرنگار روزنامه «المصری» در سال ۱۹۳۶ میلادی مأمور شدم که گفتوگویی را با این استاد در منزلش در نزدیکی منطقه زینالعابدین انجام دهم و این شروع دوستی من با ستاره ستارگان تلاوت بود، دوستی عمیقی که تا زمان رحلت آن استاد ادامه داشت.
دلنوشتههایخبرنگارمصریاز«رفعت» |
دست تقدیر به گونهای رقم خود که من به عنوان خبرنگار روزنامه «المصری» در سال ۱۹۳۶ میلادی مأمور شدم که گفتوگویی را با این استاد در منزلش در نزدیکی منطقه زینالعابدین انجام دهم و این شروع دوستی من با ستاره ستارگان تلاوت بود |
روزی از او پرسیدم استاد چگونه و چه هنگام به حفظ قرآن مبادرت کردید و چگونه دریافتید که خداوند متعال چنین استعداد و موهبتی در زمینه تلاوت قرآن به شما ارزانی داشته است و وی نیز با لبخندی مملو از عطوفت و مهربانی در پاسخ به سئوال من گفت: من از نعمت دیدن به جز مدت زمان کوتاهی از دوران کودکی محروم بودم.
وی افزود: چشمان من به سبب یک بیماری بینایی خود را از دست داد، در آن زمان پدرم که به فکر آینده من نیز بود مرا به حفظ قرآن رهنمون کرد و من به حفظ قرآن همت گماشتم و به دلیل اینکه در آن زمان خردسالی بیش نبودم پدرم من را بر دوش خود سوار میکرد و به مکتبخانه میبرد و پس از اتمام درس بازمیگشت و مرا به خانه میبرد.