مسابقات قرائت تحقیق در ۱۰ سبک لحنی برگزار شود/ هر قاری در یک مسجد تلاوت منظم داشته باشد
قاری و مدرس قرآن گفت: شخصا مخالف تعطیلی مسابقات هستم، اما مواردی حتما باید اصلاح شود به طور نمونه، مسابقات قرائت تحقیق را میتوان حداقل در ۱۰ سبک لحنی برگزار و برای هر کدام از این موارد، آییننامهای با اقتضائات همان سبک لحنی تدوین کرد.
از چندی پیش، شیوه برگزاری مسابقات قرآن کشورمان در سازمانهای مختلف و در سطوح گوناگون، محل بحث صاحبنظران عرصه تلاوت قرآن کریم قرار گرفته است، در کنار این مناقشات، مدتی است کرسیهای تلاوت به عنوان مطالبه مقام معظم رهبری از جامعه قرآنی، در حال گسترش است، محمد کاکاوند، قاری و مدرس قرآن کریم این موضوع را مورد بررسی قرار داد.
– شیوه فعلی مسابقات قرآن در کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
در خصوص مسابقات قرآن، نظرات مختلف و متعددی توسط اهالی قرآن و بویژه افرادی که در مسابقات شرکت میکنند، ارائه شده است. شخصاً با شنیدن یا خواندن نظرات بسیاری از متسابقین معتقدم شیوه برگزاری مسابقات به لحاظ شکلی دارای نقاط قوت خوبی است و البته نقاط ضعفی هم دارد. با توجه به اینکه مسابقات اوقاف در کشور ما الگو و نمونه شیوه برگزاری مسابقه در تمام ارگانها، سازمانها، ادارات و … است، لذا اهتمام بر رفع نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت، لازم و ضروری است. گاهی نقاط ضعفی که در برگزاری مسابقات پیش میآید، تمام مسابقه را تحتالشعاع خود قرار میدهد. یکی از مشکلات اساسی که بسیاری از متسابقین نسبت به آن همیشه اعتراض دارند، محل برگزاری مسابقه است که این یکی از نقاط ضعف مسئله شکلی مسابقه محسوب میشود. به نظر حقیر برای رفع این مشکل میتوان به صورت آزمایشی، مسابقات را هر سال در یک شهر برگزار نکنیم. بررسی نتیجه این مدل برگزاری میتواند، کارگشا باشد. من فکر میکنم میتوان مسابقات را برای مثال مثلاً دو سال در تهران، دو سال در مشهد، دو سال در اصفهان و … با در نظر گرفتن مسائل جوی، فصلی و … برگزار کرد یا اینکه یک مکانی را صرفاً برای برگزاری مسابقات، مشخص و یا تاسیس کنند و تمامی مواردی که باید در آن لحاظ شود، تدارک ببینند. من فکر میکنم این رویه بتواند تا حدود بسیار زیاد به متسابقان کمک کند و اعتراضات را هم کاهش دهد.
آقای کاکاوند، با توجه به شناختی که از فضای مسابقات، داوران، متسابقان و جنس اعتراضات در این چند سال اخیر داشتهاید، این اعتراضات را چقدر وارد میدانید؟
البته بعضی از توقعات متسابقان قابل دفاع نیست و انتظار شرایط ایدهآل و داشتن توقعات بالا همیشه مقدور و میسور نیست، اما باید تلاش کرد تا بهترین حالت ممکن تدارک دیده شود. بعضی از افراد به طور طبیعی و ذاتی روحیه اعتراضی دارند و به هر چیزی اعتراض میکنند. این اعتراضات علاوه بر اینکه خلاف اخلاق حسنه و اخلاق قرآنی است، گاهی باعث بروز درگیری، مشاجره و درگیریهای دیگر هم میشود. به نظر حقیر، بخشی از اعتراضات به این دسته از افراد تعلق دارد. بنده خودم در مسابقات متعددی، هم به عنوان متسابق و هم به عنوان داور حضور داشتهام. همیشه شاهد این مدل اعتراضات بودهام. بعضی از اعتراضات نیز از سوی افرادی دیده میشود که آشنایی با کارهای اجرایی، اداری و … ندارند و محدودیتهای کار اجرایی را آشنا نیستند. باید توجه کرد که شرایط همیشه آن چیزی نیست که وفق مراد ما باشد، اما باید تلاش کرد که بهترین شرایط ممکن فراهم گردد. برای رسیدن به این شرایط باید تیمهای مختلف اجرایی فعال باشند و شرایط را بررسی کنند. مشکلات بسیار ابتدایی و ریشهای در تمام مسابقات سایر کشورهای اسلامی وجود دارد که مشکلاتی که احیانا ما مطرح میکنیم در مقابل آن مشکلات، پادشاهی میکند. البته مسئولین برگزارکننده مسابقات، مسائل تبلیغی و ترویجی را در برگزاری مسابقات مد نظر قرار میدهند که همین رویه موجب ضربههای بعضاً کیفی به برگزاری مسابقات شده است. در برگزاری چندین ساله مسابقات بخصوص در یک دهه گذشته، استقبال مردم آن شهری که مسابقات در آنجا برگزار شده کمرنگ بوده است. در موارد زیاد سالن و محل مسابقه را با افراد مختلف پر میکنند که این خلاف کار تبلیغی و ترویجی است. به هر حال به لحاظ شکلی، به صورت کلی برگزاری مسابقات خوب است ولی عالی نیست. بنده فکر میکنم اگر نظرات متسابقان را در برگزاری مسابقات لحاظ کنند، این مشکلات به مرور برطرف خواهد شد، ولی ظاهرا توجه زیادی به نظرات متسابقان که رکن اصلی مسابقات هستند، نمیشود و یا بسیار کم توجه میشود.
– از لحاظ محتوایی چه پیشنهاداتی برای بهبود و ارتقای سطح مسابقات دارید؟
به لحاظ محتوایی مسابقات دارای ضعفهای زیادی است که مهمترین آن، مساله تعدد رشته است. تعدد رشتهها موجب ورود بیشتر مردم به مساله مسابقات شده و جنبههای تبلیغی و ترویجی آن نیز لحاظ میشود. بر این اساس، نوآوری و شیوه برگزاری در هر رشته باید تنظیم و تدوین شود. رشتههایی که در حال حاضر در حال برگزاری است، بسیار تکراری و تقریبا فاقد اثرگذاری در جامعه است. زمانی که رشتههای متعدد طراحی شود، اثرات آن در جلسات قرآن دیده خواهد شد. برای مثال در رشتههای قرائت، حداقل ۱۰ رشته تخصصی میتوان طراحی کرد. در قسمت قرائت منغومه میتوان چندین رشته برگزار کرد. رشتههای قرائت تحقیق را میتوان حداقل در ۱۰ سبک لحنی برگزار کرد. برای هر کدام از این موارد باید آییننامه مطابق همان سبک لحنی و با اقتضائات همان سبک تدوین شود. اینکار موجب ارتقاء سطح سواد فنی افرادی میشود که قصد تدوین آییننامه را دارند. در ضمن، این کار موجب ورود متخصصان و قاریان متبحر در آن سبک لحنی جهت تدوین آییننامه و بهرهگیری از تجربیات آنان میگردد. از همین افراد هم میتوان برای بحث قضاوت استفاده نمود. اثر مهم اینکار در جلسات قرآن دیده خواهد شد. زمانی که رشتههای قرائت متعدد شود، افراد بیشتری در جلسات قرآنی حضور خواهند یافت. چه در بحث ترتیل و چه در بحث تحقیق، حضور افراد در جلسات پررنگتر شده و جلسات نیز به سمت تخصصی شدن و سبک محور شدن بر اساس مسابقات حرکت خواهند نمود. جلساتی نیز با این هدف قطعا تشکیل و تاسیس میشود. برای مثال در تهران، جلساتی وجود دارد که فقط منشاویخوانها در آن حضور مییابند. این مدل جلسات ضمن اینکه باعث پیشرفت افراد میشود، انگیزهای هم میشود تا افراد توانمند در آن سبک در سطح جامعه نیز مطرح شوند. گسترش این کار موجب ترویج کرسیهای تلاوت قرآن هم خواهد شد زیرا قاریان بیشتری فرصت ارائه مهارتهای خود را دارند. در حال حاضر شیوهای که در حال برگزاری است نیازمند سالها تلاش و کسب مهارتهای متعدد است و همه باید از یک فیلتر رد شوند. اگر تعداد این فیلترها متعدد باشد دیگر ترس و اضطرابی برای قاریان، مرتلان، حافظان و … وجود نخواهد داشت. شخصا مخالف تعطیلی مسابقات هستم. در مباحث آموزشی، مسابقه یکی از ارکان انگیزشی و یکی از روشهای ارزیابی است. اگر عقبه آموزشی افراد تامین شود، مسابقات محل معتبری است برای سنجش مهارتهای اندوخته شده. بسیاری از افرادی که در مسابقات شرکت میکنند فاقد عقبه آموزشی و یا ضعف در عقبه آموزشی هستند و پشتیبانی مهارتی و ذهنی آنها صرفا بسنده شده است به حضور در مسابقات. این مدل حضور در مسابقه همواره با اعتراض همراه خواهد بود. چون بسیاری از افراد نسبت به نحوه سنجش مهارت و … آگاهی ندارند، لذا پس از عدم کسب نمره، به مسئول یا داور مربوطه اعتراض میکنند. با توجه به تجربهای که بنده از حضور در مسابقات مختلف دارم، عقیده دارم که ریشه بسیاری از اعتراضات کیفی نسبت به نمرات و … مربوط به عقبه آموزشی افراد است. البته بعضی از اعتراضات صحیح است که باید به آن رسیدگی شود. بنده فکر میکنم برای این که افراد بیشتری را بتوان پای سفره قرآن نشاند لازم است سطح توقعات کیفی و مهارتی را در طراحی رشتههایی که عرض کردم تا حدودی پایینتر آورد. این کار هم موجب انس مردم با قرآن شده و هم ترویج قرآن را گسترش خواهد داد. شیوههایی که در حال برگزاری است، روحِ «نمیتوانم» را در افراد ایجاد یا تقویت میکند. در واقع، انگیزهای برای حضور افراد وجود نخواهد داشت. بیشترین اختلاف نظری که مشاهده میشود، نحوه انتخاب افراد برای حضور در مسابقات بینالمللی است. فکر میکنم روشهای تحمیلی و یا از قبل طراحی شده جوابگوی این مدل انتخاب نباشد. میتوان روشهایی را که تاکنون اجرا شده است به افراد منتخب ارائه داد و از آنها نظرخواهی هم کرد و براساس نظر آنان کار را پیش برد. یا روشی را مطرح و رایگیری شود. توافق نسبی افراد موجب رفع تمام کدورتها و تمام اختلاف سلایق خواهد شد. چیزی را که افراد خودشان انتخاب کنند خیلی بهتر است تا چیزی را که به آنها تحمیل کنیم. مثلا میتوان چند روش را طراحی و در قالب یک جزوه کوچک به افرادی که به دور فینال راه پیدا میکنند، ارائه داد. این افراد فرصت دارند تا پس از مطالعه به یکی از روشها رای دهند. برای اینکه نظر متسابقان را نیز در شیوه انتخاب لحاظ کرد، میتوان از قبل از مسابقات فراخوان ایده داد و نظرات را جمع نمود یا میتوان همایشی را با حضور اساتید و قاریان برتر چند سال اخیر برگزار کرد و نظرات آنها را جمعآوری نمود. دهها کار میتوان انجام داد، ولی ما همیشه راحتترین کار را انتخاب کرده و کارهای اجباری و دستوری را به کارهای مشورتی ترجیح میدهیم. بنده فکر میکنم در این خصوص هر نهادی که در زمینه مسابقات وظیفهای برگردن دارد باید ورود کند و این کار را انجام دهد.
– محور دوم پرسش ما، درباره کرسیهای تلاوت است، اهمیت آن را چگونه ارزیابی میکنید؟ چقدر تا جایگاه ایدهآل آن فاصله داریم؟ آیا کرسیهای تلاوت میتواند یک روز ملاک ارزیابی سطح قاری هم قرار بگیرد؟
یکی از کارهایی که در کشور ما بسیار کم به آن توجه شده است، مسئله اقراء است. اقراء یعنی بر دیگران قرآن خواندن. اقراء به شیوههای مختلفی اجرا میشود که یکی از بهترین شیوههای آن، تلاوت منغومه است. در کشورهای اسلامی، اقراء قرآن در قالب ترتیلهای نماز نمود دارد و مردمان زیادی بواسطه اجرای این ترتیلها جذب نماز و قرآن شدهاند. در کشور ما این مسئله بسیار بسیار ضعیف بوده است که البته آسیبشناسی آن نیاز به صحبتی مفصل دارد. تنها مکانی که فرصت بیشتری برای اقراء به شکل منغومه وجود دارد، محافل قرآنی و جلسات قرآن است. البته چندین سال است که بویژه در شهرهای بزرگ از قاریان قرآن برای برنامههای مذهبی، برنامههای سوگواری و عزاداری و … استفاده میشود که این بسیار پسندیده است، یعنی فهم و سطح توقعات جامعه به سمتی پیش رفته است که احساس میشود برای فلان برنامه باید یک قاری توانمند حضور داشته باشد و اجرای تلاوت به شکل ضعیف و یا سنتی دیگر جوابگو نیست. البته تا نقطه کمال بسیار زیاد فاصله داریم. کرسیهای تلاوت یکی از مصادیق اقراء قرآن است که باید گسترش پیدا کند. البته با توجه به اینکه جامعه مردمی ما با زبان قرآن آشنا نیستند، لذا لازم است در کنار برگزاری کرسیهای تلاوت، شیوههایی نیز طراحی شود تا ارتباط مفهومی میان شنونده با قرآن و خواننده قرآن ایجاد شود. البته برگزاری کرسی تلاوت با هدف شنیدن صرف آیات کاری بسیار پسندیده است، اما باید توجه کرد که سطح مخاطبان ما کجاست. سطح مخاطبان قاری چنین فضایی را به وی اجازه نخواهد داد که بیشتر از ۱۰ دقیقه تلاوت کند زیرا مردم متوجه آیات نیستند. پس برای اینکه مقدار این زمان را بتوانیم افزایش دهیم لازم است به مسائل مفهومی توجه کنیم. کرسیهای تلاوت نباید طولانی مدت برگزار شود. همواره باید به کیفیت ماتَیَسَّر توجه کرد. همانطور که قرآن میفرماید «فاقرؤوا ما تیسر من القرآن»، یعنی هر آن قدر که برایتان میسر است بخوانید، پس باید هر اندازه که مخاطب همراهی میکند و حوصله دارد، خواند. بعضی از کرسیهای تلاوت که در بین اهل قرآن و اهل فن برگزار میشود، در حد چند ساعت است. ما تیسر این جمع، این مقدار را میطلبد، اما ماتیسر یک جمعی در حد ۱۰ دقیقه است، نباید به حد ۱۵ دقیقه برسد. اینکارها موجب عدم برگزاری کرسیها میشود. بنده خودم خیلی از مکانها را دیدهام که به علت عدم رعایت وقت توسط قاری، انگیزهای برای برگزاری کرسیها ندارند. در خیلی از موارد چنین مشکلی وجود دارد. زمانی که از قاری میخواهیم ۱۰ دقیقه تلاوت کند ناراحت میشود و بیشتر از زمان میخواند. این کارها اثرات بد روانی بر مردم میگذارد و زدگی ایجاد میکند. با در نظر گرفتن همه محدودیتها باید به مسائل انگیزشی دقت شود.
– آیا میتوانیم مساجد را به عنوان یک کانون اصلی برای تبلیغ و ترویج کرسی تلاوت قرآن کریم بازشناسانیم؟
مساجد، بهترین مکان برای برگزاری کرسیهای تلاوت هستند. اگر برگزاری کرسیهای تلاوت به صورت ابلاغی از نهاد بالادستی مساجد که همان امور مساجد است، صورت پذیرد و برای برگزاری این کرسیها سازوکار اداری و تشکیلاتی ایجاد شود و ناظر کیفی و … وجود داشته باشد، کرسیهای تلاوت گسترش پیدا خواهد کرد. اگر یک قاری بداند که یک مسجد در اختیار وی است و میتواند هر روز در آن تلاوت کند و یا مثلا سه بار در هفته تلاوت اذانگاهی داشته باشد و کرسی تلاوت برگزار کند، هم پیشرفت قاری به دنبال آن فراهم خواهد شد و هم استقبال مردم و مشارکت مردم در کرسیهای تلاوت گسترش پیدا خواهد کرد. به عقیده بنده تا زمانیکه مسئله اقراء به عنوان یک وظیفه کاری در مساجد لحاظ نشود و قاریان قرآن نسبت به مسئله اقراء احساس وظیفه نکنند و در کنار آن، ارتقای ترتیلالصلوة امامان جماعت صورت نپذیرد، گوش موسیقایی مردم و پذیرش و ارتباط با چنین فضایی در مردم به عنوان شنوندگان تلاوت به کندی پیش خواهد رفت و توفیقی کسب نخواهد شد. کرسیهای تلاوت نیز میتواند به عنوان یکی از معیارهای ارزیابی قاری قرار گیرد. البته در تلاوت اقرائی، معیارها و مؤلفات متعدد کیفی و فنی وجود دارد و تا زمانیکه قاری با این مؤلفات آشنا نیست، نباید مورد ارزیابی قرار گیرد. تلاوتهای محفلی و مجلسی، غالبا تلاوتهای حسی و دلی است و این مدل تلاوت را نباید معیار ارزیابی قرار داد زیرا حس چیزی که درک میشود، ولی وصف نمیشود. یُدرَکُ و لایوصَف! حس، کیفیتی است که با آثارش شناخته میشود. در وادی هنر برای سنجش کیفیت آثار حس، قانون علمی و یا روشهای علمی وجود ندارد و نباید چنین موردی را هم در قالب مسائل علمی تعریف نمود. این مدل تلاوتها چون از اساس و بنا، کیفیت و محتوا با تلاوت کلاسیک و مدرسهای متفاوت است، لذا نباید مؤلفاتی که در یک تلاوت مسابقهای مورد نظر قرار میدهیم نیز در کیفیتسنجی این مدل تلاوتها لحاظ کنیم. لذا فقط در این مورد میتوان از مردم نظرخواهی نمود و جنبههای فنی آن را تحت شرایطی خاص تعریف و اجرا کرد.