هرم ادگار دیل

هرم تجربه ادگار دیل (Edgar Dale’s Cone of Experience) مدلی آموزشی است که در دهه 1940 توسط ادگار دیل ، یکی از نظریه‌پردازان آموزش و رسانه ارائه شده است. این هرم با هدف درجات مختلف نمایش و عینیت در شیوه‌های طراحی شده است و بیان می‌کند که انسان‌ها روش‌های آموزشی مختلف را با اثربخشی یاد می‌گیرند.

🌟 ساختار کلی هرم ادگار دیل:
هرم دیل یک ساختار مخروطی دارد که از تجارب کاملاً انتزاعی در بالا به سمت تجار کاملاً عینی و ملموس در پایین حرکت می‌کند. در، این هرم به این موضوع اشاره دارد که هر چه تجربه ملموس‌تر و عملی‌تر باشد، احتمال ماندگاری بیشتر است.

تجارب کلامی (انتزاعی) خواندن متون، شنیدن سخنرانی ۱۰–۲۰٪
دیداری-شنیداری تماشای فیلم، گوش دادن همراه با دیدن تصاویر ۲۰ تا ۳۰٪
مشاهده کردن دیدن نمایشی، دمو، بازدید علمی ۳۰–۵۰٪
شرکت در بحث گفتگو، مناظره، کارگاه ۵۰–۷۰٪
تمرین عملی نقش‌آفرینی، آزمایش، شبیه سازی ۷۰–۸۰٪
انجام کار واقعی اجرای واقعی، آموزش دیگران ۹۰٪ و بیشتر

 

 

 

🎯 نکات کلیدی:
هدف هرم : نشان دادن سطوح مختلف از نظر میزان مشارکت یادگیرنده و میزان انتزاع یا عینیت تجربه.

نتیجه‌گیری اصلی : تجربه‌های فعال‌تر و ملموس‌تر مثل «آزمایش کردن» یا «تدریس به دیگران» اثربخشی بالاتری نسبت به تجربه‌های منفعلانه مثل «خواندن» دارند.

کاربرد در آموزش :

طراحی روشهای آموزش متنوع و چندحسی

تقویت‌های عملی در کلاس‌درسی

استفاده از فناوری‌های چندرسانه‌ای برای ترکیب دیداری، شنیداری و عملی

کاربرد بیش از حد ساده‌انگارانه : هرم دیل یک ابزار مفهومی است، نه قانون مطلق. تأثیر روش‌های مبتنی بر روش‌های آموزشی، بافت فرهنگی، سبک فرد و سایر عوامل است.

📘 اشتراک‌گذاری:
هرم تجربه ادگار دیل به ما یادآوری می‌کند که از طریق انجام دادن و تجربه کردن بسیار اثربخش‌تر از صرفاً نظری و انتزاعی است. این نظریه الهام‌بخش بسیار از جنبه‌های آموزشی مدرن، از جمله مواردی است که در پروژه ، آموزش مشارکتی و شبیه سازی شده است.

نظرات بسته شده است.