آموزش تجوید قرآن کریم – درس ۱۰ – آشنایی با موضع جوف و حروف مدی
مواضع پنجگانه دستگاه تکلم
این مواضع عبارتند از:
۱ – جوف
۲ – حلق
۳ – لسان
۴ – شفتین
۵ – خیشوم
مواضع دتسگاه تگلم را می توان به استان های یک کشور تشبیه کرد. آنگاه هر استان، خود به شهرستان (مخرج) و شهر (حرف) تقسیم می شود. در هر موضع یک یا چند مخرج برای حروف وجود دارد.
مخارج حروف و تعداد آنها
تعریف: مخرج یعنی محل خروج . در تجوید عبارت است از محل خروج حرف.
هوای خارج شده از ریه ها، پس از عبور از حنجره اعم از اینکه تارهای صوتی را مرتعش سازند یا نه، در یکی از قسمت های دستگاه تکلم محدود شده و بدین ترتیب، حرف ایجاد می شود. محل مزبور را که هوا در آن به حرف تبدیل می شود مخرج حرف می نامند. مانند محل تلاقی زبان بزرگ و زبان کوچک که از آن، حرف قاف (ق) و کاف (ک) تولید می شود و یا محل تلاقی دو لب که از آن، حرف باء (ب) تولید می گردد. تعداد مخارج حروف ۱۷ عدد است هرچند برخی از اهل اداء آن را به ۱۴ و ۱۶ عدد محدود کرده اند اما قول مشهور همان ۱۷ عدد می باشد. ترتیب شمارش و نامگذاری مخارج حروف از سمت ریه ها به سوی دهان می باشد.
۱ – موضع جوف
جوف در لغت به معنی درون – میان – بطن می باشد. اَجوَف یعنی میان تهی. در اصطلاح تجوید به حجم و فضای خالی دستگاه تکلم (دهان) گفته می شود. این موضع در واقع یک مخرج بیشتر ندارد. به عبارت دیگر خودش مخرج اول دستگاه تکلم محسوب می شود.
مخرج اول: محل خروج حروف مد
این حروف بدون تکیه به قسمت معینی از دستگاه تکلم در فضای دهان تولید و خارج می شوند. حروف مد که به آنها حروف مد و لین نیز گفته می شود عبارت اند از الف مدی، واومدی، یاءمدی.
الف مدی: صدایی است که از کشیده شدن فتحه حاصل می شود. هنگام تلفظ الف مدی، تنه زبان به پایین و کمی عقب متمایل می شود و فک پایین با کمی پایین آمدن به باز شدن دهان کمک می کند و با کشش صوت، الف مدی تولید می شود. اگر این حالت از لحاظ زمانی به نصف کاهش یابد فتحه تولید می شود. لذا در زبان عرب هیچ تفاوتی در تلفظ فتحه و الف مدی نیست مگر از لحاظ زمان کشش صوت که در واقع فقط تفاوت کمی میان این دو برقرار است.
تفاوت حالت ترقیق الف مدی (رقیق و نازک شدن صدای الف) با حالت تفخیم آن (پرحجمی و صدای درشت آن) در این است که سطح زبان در حالت ترقیق نسبت به تفخیم آن از سقف دهان فاصله کمتری دارد. و در الف مفخم، به کف دهان نزدیک تر می شود. ملاحظه می گردد که این صدا به مخرج اصلی حرف، تکبه و تمایل ویژه ای ندارد که بتوان آن حرف را مادر الف مدی دانست و لذا الف مدی مطلقاً جوفی است.
واو مدی: عبارت است از واو ساکنه ماقبل مضموم.
هنگام تلفظ واو مدی، جلوی زبان به پایین و عقب زبان به سوی کام بالا متمایل می شود. البته تا حدی که عبور هوا از میان زبان و کام بالا هیچ سایشی ایجاد نکند. اگر این حالت از لحاظ زمانی به نصف کاهش یابد ضمه تولید می شود و لذا در زبان عرب هیچ تفاوتی میان ضمه و واومدی نیست مگر از لحاظ زمانی و کشش صوت. (تفاوت کمّی)
در واو مدی، لب ها با گرد شدن به تکمیل صدای واو مدی کمک می کنند. پس واو مدی صرفاً با گرد شدن لب ها (اشمام) ایجاد نمی شود بلکه نقش زبان در تولید این صدا غیرقابل انکار است. باید دانست در واو معمولی نیز عیناً همین روش وسط زبان به عمل می آید الا اینکه در واو مدی مجرای عبور هوا کمی بازتر است و هوا در آن محل سایش پیدا نمی کند و لذا صدای واو مدی از واو ساکنه معمولی کمی روانتر است. و در واو معمولی مخرج حرف کمی فشرده تر و هوا نسبتاً دارای سایش است.
یاءمدی: عبارت است از یاءساکنه ماقبل مکسور.
هنگام تلفظ یاءمدی تنه زبان به جلو و بالا و عقب زبان به پایین میل می کند. در این حالت، تنه زبان کمترین فاصله را با سقف دهان دارد اما نه به حدی که هوای خروجی از میان آنها دچار سایش گردد. اگر این حالت از لحاظ زمانی به نصف کاهش یابد صدای کسره تولید می شود. پس در زبان عرب هیچ تفاوتی میان کسره و یاءمدی نیست مگر از لحاظ زمان و کشش صوت (تفاوت کمّی).
یاءمدی و یاءساکنه معمولی نیز در مسأله روان تر بودن صدا و عدم سایش هوا در یاءمدی متفاوت هستند. در یاء معمولی، مخرج حرف کمی فشرده تر و هوا دارای سایش است.
ملاحظه می شود که هر سه حرف مد در تلفظ، از ایجاد سایش جریان هوا خودداری می کنند و از آنجا که در مسیر خروج خود با هیچ عضوی اصطکاک ندارند به حروف جوفیه و نیز هوائیه مشهورند. البته لازم به تأکید است که تمامی منابع تجوید، واو مدی را واو ساکنه ماقبل مضموم و یاءمدی را یاءساکنه ماقبل مکسور نامیده اند. اما از الف مدی صرفاً با اصطلاح ساکن ماقبل مفتوح یاد می کنند و از حرف خاصی نام نمی برند. علت این است که واقعاٌ هیچ حرف ساکنی نمی توان یافت که با فتحه ماقبل، الف مدی بسازد. برخی همزه را مادر الف مدی می دانند حال آنکه همزه با صدای تیز خود، در صورتی که با فتحه ماقبل همراه شود الف مدی نمی سازد مانند کأساً – مأوی – یأمر
اگر گفته شود با شل کردن (تسهیل) و یا تبدیل همزه الف مدی می سازیم خواهیم گفت اختصاص به الف مدی ندارد. از چنین همزه ای واومدی و یاءمدی نیز می توان ساخت مانند کلمات مؤمنین – مومنین یا کلمه الذّئب – الذّیب.
و باز هم جای حرف مخصوص تولید الف مدی خالی است. این همان علت مستقل دانستن الف مدی به عنوان یکی از حروف الفبا است که بسیاری از علماء قدیم و جدید بدان معتقد هستند. پس فقط الف مدی جوفی مطلق است و دو حرف مد دیگر به علت روان بودن، شباهت به الف مدی پیدا کرده اند.
علامه ابن الجزری در کتاب التمهید فی علم التجوید می گوید:
این صفت (مد و لین) ذر اصل ویژه الف مدی بوده است و واو و یاءمدی شباهت به الف مدی دارند. جریان هوا در الف بیشتر از واو و یاءمدی است و هنگام تلفظ آن، زبان تکیه و استقرار بر موضعی از دهان ندارد.
ان شاءالله در نوشتار بعدی به بخش های دیگر دستگاه تکلم خواهیم پرداخت.
تحقیق و نگارش: محمد کاکاوند