یگانه قرائتى که داراى سندى صحیح و با پشتوانه جمهور مسلمین استحکام یافته،قرائت حفص است.این قرائت در طى قرون پى در پى تا امروز همواره میان مسلمانان متداول بوده و هست و تداول آن به چند سبب بر می گردد:
۱- سبب اول،همان است که قبلا به آن اشاره شد. در واقع روایت حفص همان قرائت عامه مسلمانان است زیرا حفص و استاد او عاصم شدیدا به آن چه که باقرائت عامه و روایت صحیح و متواتر میان مسلمانان موافق بود،پاىبند بودند. این قرائت را عاصم از شیخ خود ابو عبد الرحمان حبیب سلمى و او از امام علی علیه السلام اخذ کرده است و على علیه السلام به هیچ قرائتى جز آن چه با نص اصلى وحى که میان مسلمانان از پیامبر صلى الله علیه و آله متواتر بوده قرائت نمى کرده است.این قرائت را عاصم به شاگرد خود حفص آموخته است. از این رو در تمامى ادوار تاریخ مورد اعتماد مسلمانان قرار گرفت و این اعتماد عمومى صرفا از این جهت بوده است که با نص اصلى و قرائت متداول توافق و تطابق داشته است. نسبت این قرائت نیز به حفص، به این معنانیست که این قرائت مبتنى بر اجتهاد حفص است، بلکه این یک نسبت رمزى است براى تشخیص این قرائت و قبول روابت حفص،به معنا قبول قرائتى است که حفص اختیار کرده و پذیرفته است،زیرا این قرائت از روز نخست بین مسلمانان متواتر و متداول بوده است.
۲- عاصم در بین قراء،معروف به خصوصیات و خصلتهایى ممتاز بوده که شخصیتى قابل توجه به او بخشیده است.وى ضابطى بىنهایت استوار و در اخذ قرآن از دیگران بسیار محتاط بوده است،لذا قرائت را از کسى غیر از ابو عبد الرحمان سلمى که از على علیه السلام فرا گرفته بود،اخذ نمىکرد و آن را بر زر بن حبیش که قرائت را از ابن مسعود آموخته بود عرضه مىکرد.
ابن عیاش مىگوید: عاصم به من گفت: هیچ کس جز ابو عبد الرحمان،حرفى از قرآن را براى من قرائت نکرد و من هر وقت که از پیش وى باز مىگشتم،مسموعات خود را درباره قرآن به زر بن حبیش عرضه مىکردم.ابو عبد الرحمان نیز قرائت را از على علیه السلام و زر بن حبیش از عبد الله بن مسعود اخذ کرده بودند» (۱) .از این جهت است که به تعبیر ابن خلکان: عاصم در قرائت یگانه مورد عنایت و توجه بوده است» (۲) .به این ترتیب در تمام دوره هاى تاریخ، قرائت عاصم قرائتى بوده که بر همه قرائتها ترجیح داشته و بین عامه مسلمانان رواج داشته و همگان بدان توجه داشته اند.
قاسم بن احمد خیاط (متوفاى ۲۹۲) که از افراد حاذق و مورد وثوق بود،در قرائت عاصم،امام به شمار مى آید و از این جهت مردم اتفاق بر آن داشتند تا قرائت او را بردیگر قرائتها ترجیح دهند (۳). در ابتداى قرن چهارم،در جلسه قرائت ابن مجاهد قارى بغداد،پانزده تن متخصص قرائت عاصم وجود داشته است و ابن مجاهد تنها قرائت عاصم را به آنان تعلیم مىداد (۴) .نفطویه ابراهیم بن محمد (متوفاى ۳۲۳) که پنجاه سال آموزش قرائت را به عهده داشت، هر وقت که جلسه خود را آغاز مىکرد،قرآن را به قرائت عاصم مىخواند و پس از آن به قرائتهاى دیگر مى پرداخت (۵) .
امام احمد بن حنبل نیز قرائت عاصم را بر دیگر قرائتها ترجیح مىداد، زیرامردم کوفه که اهل علم و فضیلت بودند،قرائت عاصم را پذیرفته بودند (۶) .همانطور که ذهبى نقل کرده است:<احمد بن حنبل گفته است: عاصم مورد وثوق بود و من قرائت او را اختیار کرده ام» (۷) .
لذا تمام ائمه قرائت کوشش کرده اند تا اسناد قرائت خود را به عاصم به روایت حفص متصل کنند. امام شمس الدین ذهبى مىگوید:<بالاترین چیزى که براى ما به وقوع پیوست به دست آوردن قرائت قرآن عظیم از طریق عاصم است».
او سپس اسناد خود را متصلا تا حفص نقل مىکند که او از عاصم و عاصم ازابو عبد الرحمان سلمى و وى از على علیه السلام و از زربن حبیش و او از ابن مسعود گرفته واین دو (على و ابن مسعود) آن را از پیامبر صلى الله علیه و آله اخذ کرده و پیامبر صلى الله علیه و آله نیز به واسطه جبرئیل از خداوند گرفته است (۸) .
از این رو،همواره بزرگان و شاخصهاى فقهاى امامیه،قرائت عاصم به روایت حفص را ترجیح داده و برگزیده اند،زیرا آن را یگانه قرائت برتر و مطابق با لهجه فصیح قریش که قرآن بر وفق آن نازل گشته مى دانستند که عرب و مسلمانان بر آن توافق دارند.
دانشمند بزرگ و مجاهد ابو الحسن ثابتبن اسلم حلبى،از شاگردان برجسته تقى الدین ابو الصلاح حلبى و جانشین او در آن دیار، که حدود سال(۴۶۰)به درجه رفیع شهادت نائل گشت، کتابى ارزنده در ترجیح و توجیه قرائت عاصم نگاشته و روشن ساخته که قرائت او همان قرائت قریش است (۹) .
نیز ابو جعفر رشید الدین محمد بن على بن شهر آشوب(متوفاى ۵۸۸)در کتابپر ارج خود<المناقب»گوید:<عاصم قرائت را از ابو عبد الرحمان سلمى فرا گرفته،که او نیز قرائت تمامى قرآن را از على امیر مؤمنان علیه السلام دریافت نموده و اضافه مىکند فصیح ترین قرائات،قرائت عاصم است،زیرا از ریشه آن فرا گرفته و هر آن چه دیگران کج رفته اند،او راه استوار را انتخاب نموده است» (۱۰) .
هم چنین فقیه گرانمایه ابو منصور جمال الدین حسن بن یوسف،ابن مطهر علامه حلى(متوفاى ۷۶۲)در کتاب<المنتهى»گوید: <بهترین قرائتها نزد من قرائت عاصم است» (۱۱) .
قارى بزرگ قدر عماد الدین استر آبادى-از علماى قرن نهم-کتابى در خصوص قرائت عاصم نوشته و سند خود را به او بیان داشته است.این رساله در این باب یگانه است و براى دختر شاه طهماسب صفوى نگاشته و در خاتمه آن،آن چه را که از شاطبى در قصیده شاطبیه اش فوت شده، یادآور شده و استدراک نموده است (۱۲) .
معلم و قارى بزرگ مصطفى فرزند محمد ابراهیم تبریزى، مقیم مشهد مقدس که در قرن یازده مى زیسته (ولادت وى به سال ۱۰۰۷ بوده) رساله اى ارزنده در اسناد قرائت عاصم تالیف نموده است (۱۳) .خلاصه،کتب فراوان و متعددى بر دست بزرگان علما درباره ارزش قرائت عاصم به رشته تحریر در آمده و همواره دانش مندان با جمهور مسلمین در بها دادن به قرائت عاصم هم دوش و هم صدا بوده اند،که بر اهمیتشان این قرائت دلالت دارد. علاوه بر مزایاى دیگر که شرح آن رفت.
۳- از طرف دیگر،حفص که قرائت عاصم را در مناطق مختلف رواج داده به انضباط و استوارى شایسته اى معروف بود و از این جهت همه مسلمانان علاقمند بودند تا قرائت عاصم را به خصوص از وى اخذ کنند. علاوه بر آن که حفص، اصحاب عاصم نسبت به قرائت او بوده و در حفظ و ضبط قرائت عاصم بر ابوبکر بن عیاش،هم ردیف خود،پیشى گرفته بود (۱۴) .
ابو عمرو دانى گوید:<حفص کسى است که قرائت عاصم را براى مردم تلاوت مىکرد و در ترویج آن مىکوشید. او در بغداد و در مکه به آموزش قرائت عاصم همت گماشت» (۱۵) .
ابن المنادى گفته است:<پیشینیان حفص را در حفظ و ضبط قرآن برتر ازابن عیاش مىدانستند و او را به ضبط کامل قرائتى که از عاصم آموخته بود،توصیف کرده اند» (۱۶) .
شاطبى درباره وى مىگوید:<و حفص و بالاتقان کان مفضلا (۱۷) ،حفص به جهت دقت و اتقان در قرائت،برتر از دیگران شمرده مىشد».
ارباب نقد و تحقیق روایت حفص را از عاصم روایتى صحیح مىدانند.ابن معین گوید:<روایت صحیحى که از قرائت عاصم باقى است، روایت حفص بن سلیمان است» (۱۸) .
با این کیفیت،قرائتى که بین همه مسلمانان رواج یافت،قرائت عاصم از طریق حفص است.
۴- علاوه بر آن اسناد حفص در نقل قرائت عاصم از على امیر المؤمنین علیه السلام،اسنادى صحیح و عالى است که در دیگر قرائتها نظیر ندارد،زیرا:
اولا عاصم قرائت را به طور کامل از احدى غیر از شیخ و استاد خود ابو عبد الرحمان سلمى اخذ نکرده که شخصیتى بزرگ و موجه به شمار مى آمد و اگر عاصم این قرائت را بر دیگرى عرضه کرده است صرفا براى حصول اطمینان بوده است.
ابن عیاش مىگوید:<عاصم بن من گفت:احدى حرفى از قرآن را براى من قرائت نکرد،مگر ابو عبد الرحمان سلمى که قرآن را از على علیه السلام اخذ کرده است.من موقعى که از نزد ابو عبد الرحمان باز مى گشتم،آن چه را که فرا گرفته بودم بر زربن حبیش که قرائت را از عبد الله بن مسعود اخذ کرده بود،عرضه مىکردم» (۱۹) .
ثانیا هیچ گاه عاصم با استاد و شیخ خود ابو عبد الرحمان سلمى مخالفت نورزید،زیرا یقین داشت آن چه را از او فرا گرفته،دقیقا همان است که او از على علیه السلام فرا گرفته است. عاصم در اینباره گوید:<من در قرائت هیچ اختلافى باابو عبد الرحمان سلمى نداشتم و در هیچ مورد با قرائت او مخالفت نورزیدم،زیرا به یقین مىدانستم که ابو عبد الرحمان سلمى نیز در هیچ موردى با قرائت على علیه السلام مخالفت نورزیده است» (۲۰) .
ثالثا عاصم اختصاصا اسناد طلایى و عالى قرائت خود را به ربیب خود حفص (۲۱) منتقل کرده و نه به هیچ کس دیگر! و این فضیلت بزرگى است که تنها حفص در بین دیگر قراء،بدان ممتاز است.این همان شایستگى ویژه است که براى حفص فراهم آمد تا مسلمانان به او روى آورند و تنها قرائت او را بپذیرند. حفص مىگوید:<عاصم به من گفت: قرائتى را که به تو آموختم،همان قرائتى است که از ابو عبد الرحمان سلمى اخذ کرده ام و او عینا از على علیه السلام فرا گرفته است و قرائتى را که به ابوبکر بن عیاش آموختم، قرائتى است که بر زربن حبیش عرضه کرده ام و او از ابن مسعود اخذ کرده بود» (۲۲) .
——————————————————————————–
۱- ذهبى،معرفه القراء الکبار،ج ۱،ص ۷۵٫
۲- وفیات الاعیان،ج ۳،ص ۹،شماره ۳۱۵٫
۳- ابن الجزرى،الطبقات،ج ۲،ص ۱۱٫
۴- ذهبى،معرفه القراء الکبار،ج ۱،ص ۲۱۷٫
۵- ابن حجر،لسان المیزان،ج ۱،ص ۱۰۹٫
۶- ابن حجر،تهذیب التهذیب،ج ۵،ص ۳۹٫
۷- ذهبى،میزان الاعتدال،ج ۲،ص ۳۵۸٫
۸- معرفه القراء الکبار،ج ۱،ص ۷۷٫
۹- به نقل از<صفدى».ر.ک:ذهبى،سیر اعلام النبلاء،ج ۱۸،ص ۱۷۶،شماره ۹۲ پاورقى شماره ۱ و نیز مقدمهکتاب<الکافى»ص ۱۸ عاملى،و اعیان الشیعه،ج ۴،ص ۷،ستون ۲٫سید عاملى نسبت کتاب یاد شده را به وى ازذهبى نقل مىکند.
۱۰- مناقب آل ابى طالب،ج ۲،ص ۴۳٫
۱۱- منتهى المطلب،چاپ سنگى،ج ۱،ص ۲۷۳،فرع ششم.
۱۲- ر.ک:تهرانى،الذریعه،ج ۱۷،ص ۵۵،شماره ۳۰۴٫
۱۳- همان،ج ۱۲،ص ۲۳۶،شماره ۱۵۴۲٫
۱۴- ابن الجزرى،طبقات القراء،ج ۱،ص ۲۵۴٫
۱۵- همان.
۱۶- النشر فى القراءات،ج ۱،ص ۱۵۶٫
۱۷- شرح الشاطبیه(سراج القاریء)،ص ۱۴٫
۱۸- النشر فى القراءات،ج ۱،ص ۱۵۶٫
۱۹- معرفه القراء الکبار،از ذهبى،ج ۱،ص ۷۵٫
۲۰- همان و الطبقات،ج ۱،ص ۳۴۸٫
۲۱- حفص،فرزند همسر عاصم و در دامن وى پرورش یافته بود.