قدرت بیان حسی در تلاوتهای عبدالباسط فارغ از تکنیکها
شیخ عبدالباسط محمد عبدالصمد یکی از مشهورترین قراء عصر طلایی تلاوت قرآن مصر است که ۹ آذر ۱۳۶۷ مصادف با ۳۰ نوامبر ۱۹۸۸ پس از سپری کردن یک دوره بیماری دار فانی را وداع گفت. او را «صوتُ عمومالمسلمین»، توصیف کردهاند چنانکه محمود السعدنی در وصف شیخ میگوید: «شیخ دارای صدایی زیبا و سرشتی پاک است.» عبدالباسط در سال ۱۹۲۷ م در روستای «المزاعزه» از توابع ارمنت استان قنا در جنوب مصر به دنیا آمد. پدرش عبدالصمد یکی از مدرسان حفظ و تجوید بود. او در ششسالگی به مکتب القرآن ارمنت رفت و در ۱۰ سالگی حافظ کل قرآن شد. پس از اینکه عبدالباسط به سن ۱۲ سالگی رسید از هر شهر و روستا در استان قنا و به ویژه از جانب اصفونالمطاعنه دعوتهایی از وی شد، چراکه گواهی محمد سلیم که به عبدالباسط اعطا شده بود که نقطه اطمینان همه مردم بود.
عبدالباسط در سال ۱۹۵۱ به رادیو مصر رفت. او پس از به دست آوردن شهرتی که در طول چند ماه به دست آورده بود به قاهره مهاجرت کرد. با پیوستن او به رادیو، استقبال مردم در مصر برای خرید گیرندههای رادیوی زیاد شد و در بیشتر خانهها گسترش یافت. اما محسن یاراحمدی، مدرس و قاری قرآن کشورمان درباره شاخصه اصلی تلاوت استاد عبدالباسط و ویژگی فنی تلاوت ایشان، گفت: آنچه که شاخصه اصلی تلاوت مرحوم عبدالباسط است، صدای زیبا و تجوید متقن است. ایشان به اداءالحروف بسیار ممتاز و معروف است. چیزی که در تلاوت مرحوم عبدالباسط خیلی مهم است، تقوای ایشان است. تقوای تلاوت چیزی است که باعث نمیشود که شیخ عبدالباسط از رعایت تجوید متقن فراتر رود یا این چارچوب را به هم بزند و از سوی دیگر لحن و تحریرش برای اداءالحروف بهتر به کار گرفته شود، بنابر این شاخصه اصلی تلاوت ایشان اداءالحروف ممتاز و تجوید متقن است.
وی به نوع صدادهی خاص مرحوم عبدالباسط اشاره کرد و افزود: طنین صدا و ذات صدا، مورد تغییرناپذیری است اما با تغییر محل تشدید صدا، میتوان رنگ صدا را عوض کنیم. یعنی میتوانیم با استفاده از محلهای مختلف تشدید صدا چون حلق، جوف، خیشوم، نرم کام و سخت کام و صدای سر و سینه و انواع محلهای تشدیدکننده صدا میتوان رنگی را به صدا بدهیم.
یاراحمدی اضافه کرد: بنابر این ذات صدا غیر قابل تغییر است اما رنگ صدا را میتوان دستکاری کرد کاری که مرحوم عبدالباسط نیز به خوبی انجام میدهد و محل تشدید صدایش را در سخت کام و خیشوم قرار میدهد که زنگ خاصی همراه آن است یعنی خیشومی که در عبدالباسط است با خیشومی که در علی البناء است، فرق دارد، اما جایگاهشان شبیه به هم است.
این مدرس قرآن اضافه کرد: ایشان با جایگاه خاص صوتی که در صدایش ایجاد میکند، بسیار زیبا تلاوت میکند. این مدل صدا و رنگآمیزی صدا در اغلب صداها جواب نمیدهد بلکه در صداهای خاصی جواب میدهد به همین دلیل است که به بسیاری از قرآنآموزان میگوییم پس از سنین بلوغ یا به سمت عبدالباسط نروند یا اگر رفتند باید قابلیتهایی در صدایشان باشد که آن رنگ آمیزی را ایجاد کنند، در غیر این صورت صدایشان آسیب خواهد دید.
یاراحمدی در پاسخ به این سؤال که شما جز افرادی هستید که معتقدند تقلید از عبدالباسط در سنین پایین موجب خدشهدار شدن صدای آنها در بزرگسالی میشود؟ گفت: در سنین کم این تقلید ایراد ندارد، بلکه صدا در سنین پایین میکشد و بچه از این طریق بهتر میتواند همزادپنداری کند، چون طنین صدای عبدالباسط جوان است. بنده این اعتقاد را ندارم چون خردسالان و نوجوانان تا پیش از سن بلوغ از هر قاری که بخواهند میتوانند تقلید کنند، چرا که آن اثر قبل در صدا به بعد از بلوغ منتقل نمیشود، بلکه معضل سن بلوغ است، هنگامی که نوجوانان در سن ۱۴ تا ۱۶ سالگی صدایشان تغییر میکند. آنجاست که میگوییم عبدالباسط را باید کنار بگذارند و حتی برخی از تلاوتهای استاد منشاوی نیز توصیه نمیشود آن هم به دلیل استقامتی خواندن ایشان است.
وی با اشاره به اینکه لحن استاد عبدالباسط، لحن استقامتی است، ادامه داد: شیخ عبدالباسط خطی میخواند، بنابر این درباره صدایش باید بگویم، خیلی توصیه نمیکنم فقط قرآنآموزان ۱۲ تا ۱۳سال برای همزادپنداری به این امر توصیه میشوند، چرا که از این طریق به سمت قرائت قرآن میآیند و ۹۰ درصد قاریان ما در عنفوان کودکی با عبدالباسط شروع کردهاند و این چیز بدی نیست اما از جایی به بعد آن تقلید صدا اتفاق نمیافتد و به سختی میتوان به صدای عبدالباسط دسترسی پیدا کرد. بنابر این باید این تقلید را رها کرد.
این مدرس قرآن با تأکید بر اینکه اگر نتوانی عبدالباسط را با صدای عبدالباسط بخوانی، زیبا نیست، تصریح کرد: این نکتهای مهم است یعنی با آن طنین و رنگ باید خوانده شود اگر شیوه عبدالباسط را با رنگ مصطفی اسماعیل بخوانید آن جذابیت را نخواهد داشت. نکتهای که در رنگ صدای عبدالباسط است اگر توانستی آن را ایجاد کنی، درست است چنانکه در کشور ما آقای کریم منصوری نسبت به بقیه بهتر این موضوع را عمل کرد و توانست خودش را عبدالباسط کند و رنگ صدایش و طنینش عبدالباسط است. اگر فردی این کار را نتوانست کند، اصلا جذابیت لازم را ندارد.
یاراحمدی با تأکید بر اینکه همه آدمها نمیتوانند این رنگ را ایجاد کنند بلکه درصد کمی از افراد خوش صدا میتوانند به این رنگ دست پیدا کنند، اضافه کرد: برای رسیدن به این رنگ، اصلا حرف بر سر کار و تمرین و ممارست نیست، بلکه مهم است که حنجره این قابلیت را داشته باشد تا بتواند این رنگ را ایجاد کند. شاید من بتوانم در مقطعی این رنگ را ایجاد کنم اما در طولانیمدت نمیتوانم، حفظ کنم. برخی حتی نمیتوانند این رنگ را ایجاد کنند یا در جای بدی این رنگ را ایجاد میکنند که به حنجره آسیب میزند.
این داور مسابقات قرآن ادامه داد: ما میتوانیم این رنگ را در جای درست ایجاد کنیم که سخت کام و خیشوم است و هم میتوانیم در حنجره ایجاد کنیم که فرد به تارهای صوتیاش آسیب زده است، عبدالباسط که در حنجره این کار را انجام نمیداد. وی با زیرکی تمام در اکتاو دوم صدایش صدا را دقیقا به سر هدایت میکند، اینست که ۳۰ دقیقه اوج میخواند و صدایش خسته نمیشود، چون جایش درست است. برخی فکر میکنند عبدالباسط با حنجره میخواند که این درست نبوده است و اصلا فشار به حنجره نمیآورد.
وی ادامه داد: البته درباره ویژگی دیگر ایشان در صدا میتوان به تکنیکهایی که در صدا به کار میبرد و خیلی از آن غافل هستند، اشاره کرد. عبدالباسط با همه سادگیاش، تکنیکهای بسیار نابی در صدایش است مثل تحریرهای خاصی که در صدا دارد و این تحریرها خاص عبدالباسط است. تحریرهای ویبره و ولومی در صدایش است که خاص عبدالباسط است و این تحریرها ویژه اوست. از سوی دیگر شیخ عبدالباسط از تکنیک نوانس استفاده میکند یعنی تلاوت ایشان به شدت تحت تأثیر تکنیک نوانس است.
یاراحمدی گفت: نوانس، تکنیک صوتی است که ما با تکنیکی این صدا را کنترل میکنیم و ولوم صدا را جاهایی که نیاز است، کم یا در جاهایی که نیاز است زیاد می کنیم. تکنیک نوانس در تلاوت عبدالباسط به خاطر نوع صدا و لحنش به وفور یافت میشود، به طور مثال در شروع نفسهایش یا هنگامی که قطعهای را میخواند یا میخواهد از تحریر ولومی استفاده کند، از نوانس استفاده میکند. این تکنیک به شدت در تلاوت عبدالباسط یافت میشود که تکنیک جذابی است.
این داور مسابقات قرآن درباره کیفیت لحن استاد عبدالباسط گفت: این استاد هرچه در زمینه صدا تکنیکی است، در بحث لحن پرکار نیست و این طبیعت سبکش است. آیا مرحوم عبدالباسط الحان را نمیدانسته است؟ یا صدایش و انعطاف صدایش اجازه نمیداده که حرکتهای پیچیدهای مثل محمد عمران داشته باشد؟ آیا تحریرها و ویژگیهای صوتی عبدالباسط اجازه نمیداده مثل حصان بخواند؟ جواب این است که ایشان میدانسته، چنانکه گاهی تلاوتهای زیر خاکی از گعدههای خصوصی ایشان میشنیدیم که چه چیزهای پیچیدهای میتوانسته بخواند.
وی ادامه داد: اما اینکه چرا نخوانده است، دلیلش این است که میخواسته سبک منحصر به فرد ارائه دهد و بگوید سبک من تعریف شده در قالب تکنیکهای صوتی اما کم کار در لحن است. میخواسته بگوید میشود قرآن را زیبا و بدون پیچیدگی لحنی خواند، این نشان میدهد که مصریها چه نگاههایی دارند. برخی از قراء مصری در تلاوتهایشان با تقواترند، انگار میخواهند تقوای لحنی پیشه کنند و همه لحنی نخوانند اما زیبا بخوانند و موفق نیز شدهاند.
وی بیان کرد: اما در قالب همین لحن ساده میبینیم که تکنیکهای قشنگی در شیوه اوجگیری عبدالباسط استفاده میشود ما شاهد استفاده از مقام حسینی عشیران یا بیاتین هستیم. مقامی که در قرائت سایر قراء کمتر دیده میشود. این نشان از تسلط ایشان از شناخت موسیقی و لحن است که سراغ مقامی رفته است که کمتر استفاه میشود این مقام در مدل عبدالباسط و برخی از تلاوتهای طبلاوی و گریزهایی از تلاوتهای حصان شنیده میشود. این مقام نادری است که در اوجگیری از آن استفاده میشود که عبدالباسط برای رساندن صدا از بم به اوج از مقام بیاتین استفاده میکند.
یاراحمدی در پاسخ به این سؤال که تلقی عمومی این است که استاد عبدالباسط عموماً حول و حوش مقام صبا تلاوت کردهاند، شاید هم این برداشت به دلیل لحن حزین ایشان باشد، شما چه میزان با آن موافق هستید؟ اضافه کرد: البته که ایشان از مقام صبا استفاده کرده است، اما ایشان از مقام بیات بیشتر از صبا استفاده میکند و بیشتر حول دو مقام بیات و صبا و حتی مقام رَست تلاوت میکند.
وی بیان کرد: نوع تلاوتش با این شیوه اوجگیری از لحاظ صوتی، به جواب جواب میرسیم، اما از نظر لحنی به جواب جواب نمیرسیم. میدانید که مفهوم جوابالجواب مفهوم صوتی و لحنی است. در اصطلاح عرف تلاوت به قطعهای جواب جواب میگوییم که هم صوت به اشباع رسیده باشد و هم لحن اشباع شده باشد و به انتهای آن لحن رسیده باشد. در تلاوت مصطفی اسماعیل زیاد است اما در تلات عبدالباسط جواب جواب صوتی و لحنی نداریم. معمولا اتفاقی که در تلاوت عبدالباسط شاهد هستیم، جواب جواب صوتی است. یعنی اینکه صدا اشباع میشود و به اوج میرسد، اما لحن جا دارد تا کامل شود و هنوز کامل نشده است.
یاراحمدی گفت: در تلاوت عبدالباسط به دلیل این نوع اوجگیری و نداشتن جواب جواب تام، میبینیم که برخی از مقامها در یک جنس خیلی شبیه هم هستند. رنگ بیات و صبا در تلاوت ایشان زیاد است. تلاوت مشهور ایشان از سوره تکویر در مقام رست است، اما رستی که در درجه سوم بیشتر حرکت میکند، اما درجه سوم بوی سهگاه یا رهاوی میدهد البته گاه گاهی بوی عجم هم میدهد. چون در سه چهار درجه حرکت میکند، رنگهای مختلف را داریم.
وی بیان کرد: به طور کل خاصیت خواندن عبدالباسط از لحاظ لحنی این است که در اجناس کم حرکت میکند و کل مقامها را میخواند، آن اجناس قابل تبدیل به هم هستند. در تلاوت عبدالباسط در یک نفس مقامها بیات، صبا، رست، سهگاه و عجم را میشنویم این هم خاصیت بعدی تلاوت ایشان است.
یاراحمدی درباره جایگاه معنامحوری در تلاوتهای شیخ، گفت: همه قاریان درجه یک مصری معنامحور میخوانند و در این شکی نیست، اما رویکردهایشان در استفاده از تکنیکهای مختلف انتقال مفاهیم، متفاوت است. تکنیکهای مختلف مواکبه، تفکیک و تیترسازی و کم و زیاد کردن سرعت برای انتقال مفاهم بهتر داریم، اما همه قاریان از همه تکنیکها استفاده نکردهاند. عبدالباسط خیلی توجهی ظاهرا به معنا ندارد. حتی رنگ صدایش را نیز به مانند مصطفی اسماعیل عوض نمیکند.
وی ادامه داد: عبدالباسط یک صدا دارد، اما بیان حسی دارد. این موضوع مغفول قاریان ایرانی است که فکر میکنند برای انتقال مفهوم و معنامحوری لزوما باید از تکنیکهای صوتی و لحنی به این معنا استفاده کنیم.
یاراحمدی بیان کرد: در تلاوتهای عبدالباسط بیان حسی به اندازهای قوی است که شما با آیه ارتباط میگیرید، اما لزوما برای انتقال معنا از تکنیکها استفاده نمیشود. این مدل تلاوت خاص عبدالباسط و منشاوی است که در بحث معنامحوری در تلاوت، شاهدیم که در روح تلاوت ایشان، بیان حسی نهفته است که البته به مانند سایر قاریان از تکنیکهای معنامحوری استفاده نمیکند اما این باعث نمیشود که بگوییم عبدالباسط بدون توجه به معنا تلاوت کرده بلکه به دلیل بیان حسی و احساس بالا در ارائه آیات باعث میشود که با آن آیات ارتباط بگیریم.