مراسم رونمایی از کتاب «تقلید در هنر تلاوت قرآن کریم»، نوشته محمد کاکاوند، یکشنبه، ۸ خردادماه ۱۴۰۱ با حضور اساتید و فعالان قرآنی در سالن کنفرانس خبرگزاری ایکنا برگزار شد.
در نشست رونمایی از کتاب «تقلید در هنر تلاوت قرآن کریم» نوشته محمد کاکاوند مطرح شد که در قرآن خواندن هشتاد درصد تقلید و شنیدن موضوعیت دارد و نقش معلم بیست درصد است. همچنین اشکال اساسی جلسات آموزشی عدم استفاده از روش عنوان شد، چرا که این جلسات هدفگذاری نشده و روش ندارند و این باعث میشود افراد پس از سالیان زیاد باز هم با کمترین نتیجه جلسه را ترک کنند.
به گزارش خبرنگار ایکنا، مراسم رونمایی از کتاب «تقلید در هنر تلاوت قرآن» نوشته محمد کاکاوند، مدرس قرآن و قاری ممتاز روز گذشته، هشتم خرداد به میزبانی خبرگزاری ایکنا برگزار شد. در این مراسم استادان و قاریانی مانند احمد حاجیشریف، نصرالله فولادیانپور، سیدمحسن موسویبلده، داود جعفری، احمد حاجیشریف، مهدی قرهشیخلو، مهدی نادی، حبیب یوسفی، سیدحسین موسویبلده، حجتالاسلام سیدمحمد میریحیی، منصورآقامحمدی و جمعی از شاگردان جلسه آموزش قرآن محمد کاکاوند حضور داشتند و برخی از این استادان به ارائه توضیحات خود درباره کتاب و اهمیت تقلید در تلاوت قرآن پرداختند.
سیدمحسن موسویبلده در ابتدای این نشست طی سخنانی بیان کرد: خواندن و آموختن قرآن یک نوع زبانآموزی است و ما فارسیزبانها با این کار زبان دیگری را تکلم میکنیم. از اینرو باید برویم و زبان دیگری را بیاموزیم. ویژگی انسان در زبانآموزی قابل توجه است. ما زبان مادریمان را زمانی یاد گرفتیم که یک طفل یک تا سه ساله بودیم و تمام خصوصیات زبان را در حدود سه سالگی آموختیم و سپس با جزئیات آشنایی بیشتری پیدا کردیم و توانستیم به صورت فصیحتر صحبت کنیم.
نویسنده کتاب حلیهالقرآن افزود: اما درباره اصل یادگیری این زبان باید بگویم که این کار با تقلید بوده است؛ یعنی اینچنین نبوده که والدین ما به ما مخارج حروف را بیاموزند. در زبان عربی هم اینچنین است و عربزبانها هم بدون اینکه قواعد تجوید را بیاموزند میتوانند به صورت فصیح صحبت کنند. این خاصیت انسان است که میشنود و اجرا میکند و کتاب آقای کاکاوند هم میخواهد، همین نکته را بگوید.
این استاد پیشکسوت قرآن تصریح کرد: کودکان ما نهتنها حرف زدن به زبان مادری را بلکه موسیقی کلام را هم میآموزند و متوجه است که در کدام موضع باید به صورت سؤالی حرف بزند و در کدام موضع به نحوی دیگر؛ بنابر این فرایند یادگیری متکی به گوش دادن است و در قرآن خواندن هم همین فرایند جریان دارد. یاد گرفتن قرآن مشابه بردن اتومبیل نزد مکانیک است که وسیلهای را اختراع نمیکند بلکه مشکل را حل میکند. معلم قرآن هم سر کلاس به شما قرآن خواندن یاد نمیدهد؛ چراکه خواندن را شما به کلاس میبرید و معلم میگوید کدام بخشها نیازمند اصلاح است.
هشتاد درصد آموزش قرآن تقلید است
این داور مسابقات بینالمللی قرآن افزود: در قرآن خواندن هشتاد درصد تقلید و شنیدن موضوعیت دارد و نقش معلم هم بیست درصد است که بیاید و موارد لازم را اصلاح کند. توصیه بنده به همه شاگردان این بوده که گوش کنید و سپس بخوانید تا معلم اشکالات را برطرف کند. گوش کردن و تقلید کردن به قدری مهم است که در تاریخ کشور خودمان نمونههایی داشتهایم که فقط از همین طریق به درجه استادی رسیدهاند. برای نمونه میتوانم به مرحوم استاد محمدتقی مروت اشاره کنم که حتی معلم هم نداشته است. ایشان به عنوان نخستین ایرانی در مسابقات مالزی رتبه اول را کسب کرد، اما هیچوقت استادی نداشت که در این سطح به او مطلبی آموخته باشد. البته به صورت سنتی استاد داشتند، اما اینکه فنون تلاوت را از یک استاد کسب کرده باشند در مورد ایشان مطرح نبوده است.
در ادامه این برنامه، محمد کاکاوند، نویسنده کتاب تقلید در هنر تلاوت قرآن بیان کرد: مهمترین عاملی که موجب شد در زمینه تقلید متمرکز شوم، وضعیت آموزشی جلسات قرآن بود و شاهد این بودم که اشکالاتی در جلسات وجود دارد که باید برطرف میشد و در طول سیزده سال روی این موضوع تحقیقاتی داشتم. خود من به صورت سنتی قاری شدم و خودم را مدیون مادرم میدانم که شیفته تلاوتهای مرحوم ابوالعینین شعیشع، قاری مصری، است و این تلاوتها در خانه ما پخش میشود. در بحث ورود به عرصه تلاوت قرآن هم خودم را مدیون پدرم میدانم و از ابتدای نوجوانی در جلسات پدرم حاضر شدم و بعد هم در جلسات اساتید از جمله استادان موسویبلده و علیاکبر حنیفی حاضر شدم.
این مدرس قرآن افزود: در همه این سالهایی که در جلسات شرکت کردم، با روشهای مختلفی مواجه شدم و همین امر موجب شد تا به پژوهش در این زمینه بپردازم. آغاز این کار از سال ۱۳۸۵ بود و سال ۱۳۹۸ هم به اتمام رسید. زمانی که خبرنگار افتخاری ایکنا بودم بخش عمده کار را انجام دادم و حدود پانصد جلسه قرآن در کشور را پوشش دادم. در این ایام با هر پانصد استاد جلسه مصاحبه داشتم. همچنین بخش دیگر کار تحقیقاتی من مربوط به مصاحبه با اهل موسیقی و آواز بوده است و در آن ایام به ۱۳۰ روستا سر زدم. در کنار این تحقیقات میدانی کتابهای متعددی را مطالعه کردم که حاصلش این کتاب شده است.
کاکاوند تصریح کرد: یکی از موارد مهم برای من این بود که ببینیم به چه نتایجی میرسم و آیا کسی با این روشهایی که من در کتاب مطرح کردهام، قاری میشود یا خیر؟ در این مدت صد نفر را انتخاب کردم و از این میان ریزشهایی داشتیم و در نهایت شصت و پنج نفر انتخاب شدند و دو سال مستمر با این عزیزان کار کردم. برای این افراد روشی را تعیین کردم که براساس اصول یادگیری و آموزش و تحقیقات میدانی بود.
عدم روشمندی در جلسات آموزش قرآن
وی افزود: اشکال اساسی جلسات قرآن ما عدم استفاده از روش است. این جلسات هدفگذاری و روش ندارند و این باعث میشود افراد سالیان سال در جلسه شرکت میکنند و معلوم هم نیست که به نتیجه برسند؛ بنابر این در این زمینه نقدهای جدی دارم. افرادی که در ردههای بالای قرآنی کشور مسئولیت داشتند باید نسبت به این موضوع پاسخگو باشند. حتی در جلسات قرآن تهران هم اشکالات متعددی وجود دارد. متأسفانه خیلی از افرادی که جلسهداری میکنند با اصول اولیه آموزش بیگانه هستند و وقت مردم را تلف میکنند اما نباید اینچنین باشد و در کتاب هم به همین اشاره شده که باید هدف داشته باشیم و با روش به ریلگذاری بپردازیم و اینطور نباشد که قاری بدون برنامه وارد عرصه تلاوت قرآن شود. این مسئله دغدغه من بود و هنوز هم هست؛ چراکه هنوز هم افراد با استعدادی هستند که نیازمند راهنماییاند.
این قاری قرآن گفت: یک نفر چندین سال قبل با من تماس گرفت و گفت میخواهم قرآن بخوانم. هنگامی که تماس گرفت، به تلاوت سوره بقره – نازعات، تقلیدی از مصطفی اسماعیل پرداخت و من هم فقط گوش دادم و لذت بردم. به این شخص گفتم شما چطور فرا گرفتید؟ گفت من اصلا سواد ندارم و چوپانم اما به قدری دقیق خواند که تصور کردم دویست تلاوت از مصطفی تقلید کرده است، اما به قدری خوب گوش داده بود که حفظ شده بود و موارد تجویدی را هم رعایت میکرد. بنابر این این استعدادها را در کشور داریم.
نویسنده کتاب تقلید در هنر تلاوت قرآن کریم اظهار کرد: بنای من در این کتاب ارائه ترکیبی از شیوههای رایج قرآنی و روش آموزش یک دانشمند آلمانی به نام «کارن ارف» است که در دنیا این روش تدریس میشود. برای آشنایی با ایشان زحمات زیادی کشیدم و حدودا سه سال طول کشید تا بفهمم این شخص چه روشی داشت. پس از اینکه کتاب ایشان را یافتم، نظرات ایشان را احصا کردم تا ببینم بنای ایشان در آموزش چه بوده است. براین اساس به هشت اصل اساسی دست یافتم و باید به این نکته هم اشاره کنم که در این کتاب با روش تقلید کاری نداشتهام که بگویم اگر کسی میخواهد از مصطفی اسماعیل تقلید کند باید چه اقداماتی را انجام دهد بلکه توجه به همین اصول اساسی آموزش مدنظر بوده است.
وی بیان کرد: در کتاب به ضوابط و انواع گوش دادن توجه کردم و به این نکته اشاره کردهام که اساس یاد گرفتن تلاوت قرآن، گوش کردن است و آوردهام که از چه طریقی باید گوش موسیقایی تقویت شود. بحث دیگر در باب هوش بوده و روشهای ارتقای هوش در دوره تقلید مورد نظر قرار گرفته است. یک نفر که باهوش است باید متناسب با هوشی که دارد تقلید کند، اما اغلب اساتید، هوش قاری را در یک حدی نگه میدارند یا هوش او را سرکوب میکنند.
کاکاوند گفت: مورد سوم، راهبردهای آموزشی است که مراد از این مورد هدفگذاریهایی برای کسی است که میخواهد از نقطه صفر شروع کند و به نقطه صد برسد، اما در تقلید اصلا این هدفگذاری را نداریم؛ چون استاد در این زمینه تخصص ندارد و به لحاظ تلاوت قرآن ضعیف است و متأسفانه اساتید در جلسات معمولاً تلاوتی را به شاگردان ارائه میکنند که خودشان از آن تلاوت لذت برده یا خودشان کار کردهاند، اما این رویه صحیح نیست و ابتدا باید درد بیمار شناسایی و سپس دارو تجویز شود و همین موجب میشود که قاری سالها به تقلید میپردازد، اما در نهایت به فرسایش میافتد.
این قاری قرآن تصریح کرد: اصل بعدی، اصل تمرین است. در این پانصد جلسهای که کار تحقیقاتی انجام دادم، حتی در یک مورد هم ندیدم که اصول تمرین دادن را رعایت کنند. فقط به قاری میگویند کار کن و تلاوت را تحویل بده اما به تمرین توجهی نمیشود. این یکی از اشکالات اساسی است که مورد توجه قرار گرفته است. مورد بعدی، بحث اصول یادگیری اسلوب تلاوت است. اکثر افرادی که وارد تقلید میشوند نمیتوانند اسلوب تلاوت را درست درک کنند چون استاد خودش این مسئله را خوب یاد نگرفته است. باید به این مسائل بپردازیم، اما در کشور ما فقط به روخوانی پرداخته شده است، اما خیلی از حوزههای مغفول در تلاوت هست که به آنها نپرداختهایم.
اهمیت توجه به پیشنیازها در یادگیری قرآن
وی افزود: مورد بعد که به بحث یادگیری قرائت توجه دارد، پیشنیازها و اولویتبندیها است. در تحقیقاتی که انجام میدادم میدیدم یکی از چیزهایی که اصلا مورد توجه قرار نمیگیرد، بحث پیشنیازها است. مثلا آمادگی قاری از حیث فنی و ذهنی سنجیده نمیشود و به همین دلیل است که در جلسات قرآن تعداد افراد اندک است؛ چون مطلبِ خوب ارائه نمیشود. اصل هفتم، ارزشیابی و بازخوردگیری است. وقتی مسئله تمرین حل نشود، در این صورت بازخوردی هم در کار نخواهد بود و این در سطوح بالاتر قرائت هم هست. بحث دیگر هم قوانین یادگیری است. اگر قانونهای یادگیری مورد توجه قرار نگیرد اصلا خروجی هم به دست نمیآید. اگر از بهترین استعداد به درستی استفاده نکنیم هیچوقت استعدادش بروز نمیکند و من معتقدم که تقلید زمینه بروز استعداد افراد است و در تمام عمر ما جریان دارد و اینطور نیست که تقلید را به دوره خاصی محدود کنیم.
کاکاوند گفت: در بحث تقلید، یکی از راهبردهایی که مورد توجه قرار نگرفته این است که افراد چقدر نیازمند آموزش هستند. در بسیاری از جلسات قرآن در طول این سالها روش خاصی ندیدم. مثلا استاد میگوید در این دوره چند تلاوت از این قاریان تقلید کن اما کار روشمند به این صورت نیست و اگر قرار باشد سنگ بنا را درست بگذاریم باید راهبرد داشته باشیم. ما در دنیا دو تئوری برای آموزش هنرهای آوازی داریم؛ یکی تئوری سه هزار ساعت آموزش مستقیم و دوم تئوری ۱۰ هزار ساعت آموزش مستقیم. این سه هزار ساعت را تقسیمبندی کردم؛ هزار ساعت تقلید و دو هزار ساعت تطبیق.
وی بیان کرد: در همه دنیا تعداد افرادی که وارد فضای تخصصی آموزشی میشوند بین پنج تا هفت نفر است و دو تا سه جلسه در هفته با استادشان ارتباط دارند. براساس این ضابطه شاگردانم را آموزش دادهام و ضابطه چنین است که دو سال به تقلید و یک سال به تثبیت میگذرد. در هیچ کلاسی این رویه جریان ندارد، اما من شاگردانی را برگزیدم و روی این شصت و پنج نفر دو سال کار کردم و همه این افراد هم قاری شدهاند. پس اگر هدفگذاری داشته باشیم و روش ما درست باشد میتوانیم افراد را درست تربیت کنیم و قاری تحویل دهیم. چرا باید یک نفر را که طی ۱۰ سال قاری میشود، بیست سال ببریم و بیاوریم؟ این اشکال اساسیای است که در کتاب هم به آن توجه دادهام. بنابر این باید بتوانیم روشی ارائه کنیم تا افرادی که میخواهند قرآن تلاوت کنند، بدانند باید چه آموزشهایی ببینند.
داود جعفری، یکی دیگر از حاضران در این جلسه بود که به ایراد سخن پرداخت و گفت: یکی از خصوصیات نویسنده کتاب، دست به قلم بودن ایشان است؛ یعنی در هر جلسهای مطالب را گرفته و نوشته و فقط هم به همینها بسنده نکرده بلکه به دستهبندی مطالب هم پرداخته است و اینها را بارها از آقای کاکاوند دیدهام. نکته دیگر اینکه، از آقای کاکاوند خواهش کردم که به عنوان نماینده جامعه قرآنی دست به تألیفات علمی بزنند تا در سالهای آینده دارای مطالبی جامع و کامل برای رجوع به آن باشیم. همچنین شاید همه ما به صورت سنتی در جلسات قرآن بزرگ شدهایم، اما نیاز است که به صورت علمی هم به این مسئله پرداخته شود.
این قاری قرآن افزود: یکی دیگر از نکاتی که باید به آن اشاره کنم، این است که آموزش قرآن در این کشور به صورت سنتی برگزار میشد و پس از ورود قاریان مصری شکل آموزش با تغییراتی مواجه شد. البته افرادی مانند استاد مولایی به شیوههای جدیدتر توجه داشتهاند، اما شیوه غالب در آن زمان به صورت سنتی بوده است. اما در ادامه برخیها ساختارشکنی کردند؛ مانند آقای رحیم خاکی که به سمت نوآوری رفتند و سبکهای آموزشی جدیدی داشتند.
نمیتوان در تلاوت قرآن از استعداد غافل شد
جعفری گفت: حدود ۱۰ روز قبل فیلمی دیدم که در آن یک پسر سندروم داون داشت، باغلاما را به خوبی مینواخت. سپس در مورد استعداد موسیقایی این افراد جستوجو کردم و دیدم همینطور است و تعداد این افراد مستعد بسیار زیاد است. پس مسئله نبوغ در امر یادگیری اهمیت دارد. روشهای تقلید که نویسنده به آنها اشاره کردهاند، صحیح است اما ما از کودکی قرائت قرآن را در همین جلسات سنتی آموختهایم. بسیاری از قاریان خیلی خوب ما هم با همین روشهای سنتی قاری شدهاند و جایگاهی را کسب کردهاند و در مسابقات داخلی و خارجی درخشیدهاند.
این قاری قرآن تصریح کرد: خوب بود که نویسنده کتاب میگفت روشهای سنتی تابع یکسری شرایط زمانی و مکانی از حیث رسانهای بوده و حال و هوای آن زمان و جو رسانهای میطلبیده که این جلسات به صورت سنتی باشد و اساتیدی نظیر استاد قرهشیخلو و … از این جلسات برخاستهاند. برای کسی مانند آقای حامد شاکرنژاد هیچ وقت این نکات تقلیدی که نویسنده کتاب به آنها توجه داده مورد توجه نبوده است و با این دقت و به صورت علمی با مسئله مواجه نشده است، اما تراز تلاوتش در حد تلاوت قاریان مصری است. اما میتوانیم بگوییم در حال حاضر شرایط متفاوت شده است و باید بر همین اساس به آموزش قرآن هم توجه داشت؛ چه اینکه امروزه خردسالان هم با ابزارهای تکنولوژیک مانند موبایل آشنایی کامل دارند.
جعفری گفت: این یعنی امروزه نیازمند روش جدیدی هستیم. حال اگر افراد توانستند ارتباط بگیرند که مشکلی نیست اما اگر افراد نتوانند با این روش جدید کنار بیایند کار نویسنده کتاب سخت میشود و باید بتواند کسی که در حال و هوای سنتی است هم قانع کند و بتواند این حلقه مفقوده را بیابد و بگوید که چطور میتوان به شیوههای نوین روی آورد.
منصور آقامحمدی، فعال قرآنی طی سخنانی تصریح کرد: کارهایی نظیر کتاب تقلید در هنر تلاوت قرآن پیشتر هم نگاشته شده ولی در اینجا نویسنده با یک نگاه پژوهشی و انتقادی این کار را انجام داده است. ممکن است کتاب مناسب عموم نباشد، ولی حتما میتواند در زمینه مطالعات علمی کارگشا باشد.
چرا آموزش عمومی مسئله ما نیست؟
وی افزود: نکته دیگر اینکه ما نیازمند ایجاد انگیزه در جلسات هستیم. همچنین یک تحقیقی صورت گرفت و مشخص شد هشتاد درصد از مردم تهران در خواندن قرآن بیسواد هستند. این کتاب برای افراد متخصص خوب است، اما برای آموزش عمومی قرآن باید چه کارهایی را انجام دهیم؟ حالا که آقای کاکاوند ذوق نوشتن دارند خوب است به این مسئله هم بپردازند که در تقویت جلسات باید چه کاری انجام شود. بنابر این در این زمینهها کم کار کردهایم و نیازمند تلاش بیشتر هستیم.
مهدی نادی، سخنران دیگر این برنامه طی سخنانی بیان کرد: نخستین نکته درباره اسم کتاب است. بحث تقلید یک علم است و از اینرو بهتر بود نام کتاب را علم تقلید در هنر تلاوت میگذاشتند. بنابر این خوب است که روی اسم کتاب تجدید نظر صورت گیرد. نکته دوم هم درباره اصل تقلید است. تقلید، ذاتی هر انسانی است و خدا تقلید را به صورت ذاتی در انسانها قرار داده است و این مطلب، مستند قرآنی هم دارد. خداوند میفرماید: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِیهِمْ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ». اگر تقلید ذاتی انسان نبود، خدا الگویی را برای تقلید معرفی نمیکرد. پس ذات انسان تقلیدپذیر است و میخواهد الگوبرداری کند و این تقلید، هم در عمل است و هم در عقیده. بسیاری از انسانها در رفتار به طور قطع از یکدیگر تقلید میکنند و رفتار ممکن است حرف زدن یا نگاه کردن و این قبیل مسائل باشد و اولین مقلَدهای انسان نیز پدر و مادر هستند. یکی دیگر از حیطهها در تقلید هم حرف زدن و خواندن است و بر همین اساس تقلید در خواندن را داریم.
دلایل ارزشمند بودن کتاب «تقلید در هنر تلاوت قرآن کریم»
وی افزود: کار آقای کاکاوند بسیار نو و ارزشمند است. قطعا کارهای نو با اشکالاتی همراه است و اگر اساتید دیگری بخواهند در این زمینهها کار کنند شاید کتاب بهتری هم بنویسند، اما از این حیث که آقای کاکاوند خودشان قرآنی هستند و موضوع را قرآنی قرار دادهاند کار بسیار شایسته و پسندیدهای است. همچنین کار آقای کاکاوند علمی و آکادمیک است و اگر بنا باشد آییننامههای موجود بهروز شوند، این کتاب میتواند محل رجوع باشد. این کار هم درصدد نفی روشهای سنتی نیست و باید در این زمینه هم قدمهایی برداشته میشد و ما هم به فال نیک میگیریم و امیدواریم این مباحث توسعه یابد.
مهدی قرهشیخلو، دیگر سخنرانی این مراسم بیان کرد: متأسفانه در زمینه کارهای قرآنی تولیدات محتوایی اندکی داریم. در زمانی که در سازمان دارالقرآن الکریم و سازمان اوقاف و امور خیریه بودم و میخواستیم برای یک آزمون منبعی مشخص کنم، همواره با مشکل مواجه میشدیم که حکایت از ضعف ما در این حوزه است. اینکه اساتید قرآنی به نگارش کتابت روی آورند بسیار ارزشمند است. یکی از اشکالاتی که وجود دارد اینکه خیلی اوقات از یک کتاب برای تمام مقاطع سنی استفاده میکنیم و دست ما خالی است. پس باید روی بحث تولید محتوا در عرصههای مختلف سرمایهگذاری کنیم.
اساتید قرآن اهل مطالعه باشند
وی افزود: نکته دیگر اینکه اساتید در مسیر آموزش حتما اهل مطالعه باشند. در خارج از کشور هم مباحث جدیای در این زمینهها مطرح میشود و این خصوصیت را کمتر در میان دوستان دیدهام و شاید دو یا سه نفر هستند که خودشان را بهروز نگه میدارند. بیشتر به تجربه بها دادهایم. نهادهایی مانند سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور هم میتوانند کارهای خوبی انجام دهند تا این موضوع بسط پیدا کند.
قرهشیخلو گفت: نکته سوم اینکه رهبر انقلاب اسلامی فرمودند: هنر تلاوت قرآن یک هنر مقدس است و ما هم باید به این مسئله توجه کنیم. هنر در رشتههای دیگر مطرح است اما در زمینه تلاوت قرآن این هنر مقدس است. این نشان میدهد که آموزش قرآن یک امر تکجانبه نیست و نمیشود فقط به مباحث فنی پرداخت و از مباحث اخلاقی غافل شد. بنابراین خوب است که در تولیداتمان به این نکته تأکید کنیم که ماهیت این هنر با دیگر هنرها متفاوت است.
چرا بسیاری از افراد خوشصدا موفق نشدهاند؟
بسیاری از افراد بودهاند که صدای خوبی داشتهاند اما به جایی نرسیدهاند و برخیها هم خیلی معمولی بودند، اما موفق شدند. به این نتیجه رسیدم که این قضیه به نیت افراد برمیگردد و اگر قاریان ما توجه کنند که این راه خاص است و نمیشود با اهداف دنیوی وارد این راه شد، موفق میشوند. ریشه شکوفایی استعدادهای قرآنی در دهه شصت همین مسئله بود و کسی در فکر رتبه و دریافت پول نبود و بعد که اینها مطرح شد، دیدگاهها را تغییر داد و برخیها با برنامهریزیهایی وارد شدند. یکی از دوستان به من میگفت عمرمان را تلف کردیم و بیست سال است در این راه هستیم و آخر هم اول نشدیم. چنین قاریای نمیتواند پیام قرآن را منتقل کند.
در بخش دیگری از این برنامه، محمد کاکاوند به جمعبندی پرداخت و گفت: این کتاب برای اساتید و کسانی که تقلید قرائت میکنند مفید است. بسیاری از افراد، نمیتوانند چیزی که آموزش میبینند را به زبان بیاورند. نگاه من در کتاب، پژوهشی، تحلیلی و نقادانه است و سعی کردهام در مورد آسیبها و خلاها صحبت کنم. از این میان حدود ۱۶ روش را مطرح کردهام که بیشتر میشود به آنها توجه کرد.
در پایان با حضور استادان از کتاب تقلید در هنر تلاوت قرآن کریم رونمایی شد.