بررسی ابعاد فنی سبک تلاوت استاد عبدالفتاح شعشاعی

جایگاه شیخ عبدالفتاح در دنیای تلاوت

ستارگان پرفروغ دنیای تلاوت هر یک به منزله منبعی سرشار از هنر در عرصه تلاوت قرآن کریم به شمار می روند. اساسی ترین جنبه هنر آنها نیز مربوط به این اصل مهم است که معانی والای کلام خداوند متعال را به شکلی متبحرانه برای مسلمانان به تصویر کشیده اند. با این حال در میان آنها قاریانی را می توان یافت که در زمینه تصویر گری مفاهیم آیات شریفه قرآن از جایگاه برتری برخوردارند و زبردستی قابل توجهی نسبت به دیگر تالیان کتاب وحی دارند. شیخ عبدالفتاح شعشاعی در روستای شعشاع واقع در استان منوفیه مصر به دنیا آمد. وی به کمک پدرش قرآن کریم را در مدت ده سال حفظ کرد و سپس به مسجد الاحمدی در استان طنطا رفت تا درآنجا اصول تجوید، و قرائات را بیاموزد. پس از آن به قاهره سفر کرد و به همراه شیخ زکریا احمد یک گروه تواشیح تشکیل داد و در مناسبتهای مختلف به انشاد دینی پرداخت. وی همیشه در این فکر بود که چگونه می تواند راه پیشرفتی برای خود پیدا کند تا اینکه در یکی از شبها و در یک مجلس اختتامیه به مناسبت میلاد امام حسین(ع) که تعدادی از مهمترین قاریان در آن به تلاوت می پرداختند حاضر شد و در آنجا به تلاوت قرآن پرداخت.

وی پس از آن تلاوت شهرت زیادی پیدا کرد و دارای دوستداران و شاگردانی شد. با افتتاح رادیو در مصر ستاره شهرت وی درخشش بیشتری پیدا کرد. او در ابتدا امر با تلاوت در رادیو مخالف بود ولی پس از شنیدن فتاوای علمای الازهر متقاعد شد که در رادیو و به وسیله میکروفون به تلاوت قرآن بپردازد. به راستی وی یکی از ماهرترین مقرئان عصر طلایی تلاوت است که بیش از هر چیز در عرصه تعبیر معانی قرآن شهرت دارد. این قاری بزرگ که در عصر مبدعان فن تلاوت میزیست، تأثیرات فراوانی از قاریان سلف دریافت کرد اما ابدعات لحنی نوینی را نیز به آنچه که از مقرئان پیشین دریافت کرده بود افزود و اسلوب حرفه ای متمایزی را در گردونه قرائت قرآن پدید آورد.

وی نخستین تأثیرات لحنی را از پدرش که قاری و معلم حفظ قرآن کریم بود اخذ نمود لکن پس از نقل مکان به قاهره و شرکت در محافل پرشور تلاوت، شیفته مهارت قاریان آن دیار به ویژه شیخ احمد ندا گردید و اثرات فنی شایانی را از وی دریافت کرد. شاید در جهان قرائت شیوه تلاوت هیچکس به اندازه وی در برابر جریان متغیر معانی و مفاهیم آیات خاضع و منعطف نباشد. انعطاف پذیری فراوان او در برابر معانی آیات چیزی است که نظیر آن را در هیچ سبک دیگری به این اندازه نمی توان دید. این تبعیت از معنا در آهنگ، او را تا جایی پیش می برد که در بسیاری از موارد حتی بدون رعایت حالت پایانی و صدای خاتمه بر کلمات وقف می نماید. شیوه روایتگونه او به شکلی است که هر لحظه با تغییر معنا فضایی جدید را با آهنگ خود برای شنونده ایجاد می نماید. همچون راوی و گوینده ای توانا و چیره دست که قصه خود را به نحوی شایسته و زیبا روایت می نماید.

این امر در کنار بهره مندی اش از درک عمیق نسبت به معانی آیات، شرایطی را فراهم آورد تا پس از چندی به یکی از مشهورترین قاریان طلیعه قرن بیستم میلادی تبدیل گردد. وی در این مسیر از شیخ محمد رفعت نیز پیشی گرفت زیر قوت صدایش در عصری که هنوز فن آوری میکروفون در مصر پدیدار نشده بود علاقمندان بیشتری را به سوی او جذب می کرد. علیرغم این توصیف باید چنین گفت که در ابتدای قرن گذشته وی گاهی جایگاه اول و نیز جایگاه دوم نسبت به شیخ محمد رفعت را به خود اختصاص داده است چرا که میکروفون به عرصه فن تلاوت موجب گرایش بیشتر شنوندگان به سمت شیخ رفعت گردید.

بهره مندی شیخ شعشاعی از علوم قرآنی

شیخ عبدالفتاح پس از حفظ قرآن کریم راهی طنطا شد تا در آنجا به فراگیری تجوید بپردازد. وی مبادی تجوید و اصول قرائت حفص از عاصم را در طنطا آموخت. همچنین قرائتهای هفتگانه را در الازهر فرا گرفت. او به این سطح از تحصیل قرآنی اکتفا نکرد. بنابراین به مدرسه آموزش معلمان در قلیوب پیوست و پس از چندی موفق به دریافت گواهی موسوم به عریف و فقیه گردید. پس از این به تدریس در مدرسه پدرش واقع در شعشاع مشغول شد.

فعالیت شیخ در عرصه نغمات دینی

شیخ فعالیت در عرصه انشاد دینی و تلاوت را از سنین جوانی آغاز کرد. همچنین از سال ۱۹۱۶ میلادی قرائت در محافل  شعشاع و روستاهای اطراف را شروع نمود. از آنجا که اغلب قاریان دهه های انتهایی قرن نوزدهم میلادی دستی نیز در فنون انشاد و تواشیح دینی داشتند وی نیز به سوی فن تواشیح دینی گرایش پیدا کرد. بر این اساس هنر شایان خود را در محافل دینی ارائه نمود و در کنار این فعالیت، ارتباط نزدیکی با برخی از مشهورترین ملحّنان منشد نظر شیخ زکریا احمد برقرار کرد. علاوه بر این، سکونت در منطقه درب الاحمر را اختیار نمود و بدین ترتیب در جوار قاریان، منشدان، موسیقیدانان و بزرگان ادب و فرهنگ ساکن در این منطقه قرار گرفت و ضمن آمد و شد در مسجد و بارگاه ملکوتی سیده زینب(س) ارتباط تنگاتنگی با محافل قرآن کریم پیدا نمود. عبدالفتاح ابراهیم کریر نوه شیخ عبدالفتاح در این باب می گوید جدم قواعد موسیقی عربی را نزد شیخ درویش الحریری آموخت. همین گفته کافی است تا بدانیم هنر بی نظیر عبدالفتاح شعشاعی پشتوانه قوی از مهارت موسیقایی داشته است زیرا تمامی شاگردان درویش الحریری در سایه علم و تخصص سرشار این موسیقیدان زبردست به مراحلی عالی در تلاوت قرآن کریم دست یافتند و اصول فنی آموخته شده را در خدمت درست خوانی آیات کتاب وحی به کار می گرفتند.

ابعاد فنی صوت شیخ عبدالفتاح شعشاعی

صدای او جزو نادرترین اصوات قرن گذشته در حوزه تلاوت قرآن کریم به شمار می رود. محمود السعدنی در این زمینه می گوید علیرغم آن که شیخ عمری طولانی داشت لکن قوت و تازگی صدای خود را حفظ نمود.

استاد ایمن محفوظ سرپرست معهد موسیقی عربی نیز ویژگی صدای شیخ در آغاز تلاوت را به نحو جالبی ترسیم می کند. وی می گوید او در ابتدای تلاوتش از منطقه غلیظه و در یک مساحت صوتی بم آغاز به خواندن می کند. وی پس از این به نکات جالبی در خواندن او اشاره می کند و می گوید شیخ گاهی صدای قوی خود را به درجه ضعف صدا متمایل می کند. ایمن محفوظ در شرح اینکار می گوید این تکنیک که با عنوان دی می نو اندو شناخته می شود جزو مهارتهای است که برای موسیقیدانان کاملاً قابل درک است. چنانکه می بینیم دیدگاه محفوظ مؤید آن است که فعالیت ادایی شیخ از منظر صحت قواعد منطبق بر اصول رایج موسیقی عربی است.

صوت عبدالفتاح شعشاعی از آنچنان ضخامت، قوت و رسایی در صوت برخوردار است که در عمق جان انسان نفوذ می کند. این ویژگی به همراه زنگ خاص صدای او بالاترین عناصر تأثیرگذار صدای وی به حساب می آید. وسعت صدای این قاری بزرگ در حدود هفده درجه یعنی کمی بیشتر از دو اکتاو بوده و البته از تحریرپذیری و انعطاف پذیری متوسط برخوردار بوده است.

از جمله عناصر و ارکان اصلی تلاوت او وضوح و گرایی در بیان و به عبارت گویاتر، ادای الفاظ و کلمات به طور کاملاً واضح و آشکار است و این موضوع رنگ خاصی به تلاوت او بخشیده است. مهارت وی در تنوع دادن به خط سیر لحنی و استخدام مقامات متعدد و ترکیبات آنها به منظور نیل به این تنوع، عجیب و شگرف است. ویژگی های لحنی تلاوت این استاد بزرگ را می توان در چند بخش برشمرد:

۱ – تغییر سریع و ناگهانی پرده ها به واسطه استفاده از فواصل مطبوع بیش تر از یک پرده.

۲ – بهره گیری از تمامی مقامات اصلی و برخی مقامات فرعی، اما با حضور پرنگ تر مقاماتی همچون رست، سگاه و عجم.

۳ – تسلط فراوان بر مقامات و پرده های مختلف آنها که موجب گردیده به سهولت و هر لحظه که بخواهد مقامات را انتقال دهد.

۴ – استفاده ویژه از پرده های اوج یا جواب ها که موجب القای مناسب معنا در ذهن مستمع می گردد.

او دارای شیوه ای خاص و جداگانه در ادای لحنی بود که شباهتی به شیوه قاریان دیگر نداشت. با این حال دوستدار شنیدن تلاوت شیخ محمد رفعت و شیخ علی محمود بود و از آنها به عنوان استادان خود یاد می کرد. او عقیده داشت رفعت دارای روش و اسلوبی بود که چنان روشی دیگر هرگز در دنیای تلاوت تکرار نخواهد شد. از ویژگی های منحصر به فرد شیخ شعشاعی این بود که با وجود کهولت سن، صدای قوی خود را همچنان حفظ کرده بود به گونه ای که می توانست بدون میکروفون در بین هزاران نفر برای ساعتهای طولانی تلاوت کند. شیوه او در دنیای تلاوت دارای رنگ ویژه ای بود چنانکه هیچ کدام از قاریان پیشین تقلید نکرده بود. و پس از او نیز تاکنون افرادی زیادی پیدا نشده اند که بتوانند از او تقلید کنند. علت این امر آن است که طریقه وی نیاز به صدایی قوی و جوان دارد. البته فرزندش ابراهیم تلاش کرد به سبک وی قرآن بخواند و پس از مرگ او نیز سوره کهف را در مسجد سیده زینب(س) تلاوت می کرد لکن با وجود توانمندی و تلاش خود در این زمینه نتوانست به جایگاه پدر دست یابد.

شیخ شعشاعی پیش از شیخ حصری یک مصحف مجود تدوین کرد. اینکار توسط یک گروه فنی در لندن صوت گرفت اما این میراث گران بها در حال انتقال به مصر در فرودگاه بین المللی قاهره به تاراج رفت و همه صفحات گرامافون مربوط به آن توقیف شد. پس از آن با وجود تلاش خانواده اش برای یافتن این مصخف متأسفانه اثری از آن به دست نیامد. تلاوت شیخ شعشاعی دارای ویژگی های متنوعی بود. شیخ محمد هلباوی در این زمینه می گوید تمامی تلاوتهای وی موزون و زیبا است و در ۹۹ درصد آنها مفاهیم الهی به تصویر کشیده شده است چنانکه وقتی تلاوت او را میشنوی گویی مفاهیم آیات را پیش روی خود می بینی و برای همین چون به آیات بهشت می رسد آنها را با مقام راست زینت می دهد و چون به آیات جهنم یا توبه برخورد می کند آیه را با مقام صبا تلاوت می کند.

در این خصوص برخی از افراد به استفاده از مقامات در مفاهیم غیر مرتبط اعتقاد دارند و مثلاً عنوان می کنند که از مقام صبا در موضوعات غیرغمناک نیز می توان استفاده کرد. استاد کمال النجمی با انتقاد صریح نسبت به استفاده از مقامات در مفاهیم غیرمرتبط تأکید می کند که از هر مقام باید در مفهوم شایسته آن استفاده شود او می گوید محمد عبدالوهاب مقامات بسیاری همچون راست، بیات، کرد و نهاوند را برای تصویرنمایی از اندوه و درد بکار برد و حتی وقتی در ماجرای فوت مادرش از مقام صبا دوری کرد و فقط به اجرای مقام صبازمزم بسنده کرد که این ویژگی باعث می شود تا خوانند به هر طریقه ای که می خواهد اجرا کند. از جمله برجسته ترین و زیباترین تلاوتهای این قاری بزرگ می توان به تلاوت سوره های مبارکه یس، فاطر، ابراهیم، نور، فصلت، حجرات و قاف، شمس و قریش اشاره نمود.

اثرات فنی نغمات دینی و اسلوب قاریان قدیم در اداء شیخ

اداء لحنی شیخ عبدالفتاح در تلاوت قرآن چنان هنرمندانه است که دسته ای از سمّیعه های وی را با لقب فنّان القراء می شناسند. این لقب بر توانایی وافر شیخ در خوش خوانی قرآنی کریم دلالت دارد. یکی از صاحب نظران در این زمینه می گوید شیخ جزو آن دسته از قاریان نسل نخست است که دانش مقامات و نغمات را به شکل جالبی در قرائت قرآن بکار گرفته است. بدون تردید فعالیت او در عرصه انشاد و تواشیح دینی که تا سن چهل سالگی ادامه یافت تأثیر بسزایی در ارتقاء مهارتهای موسیقایی اش در تلاوت قرآن داشت. علاوه بر این، حضور شیخ زکریا احمد در بطانه تواشیح شیخ عبدالفتاح زمینه مساعدی را برای تبادل تجربیات لحنی میان این دو ستاره درخشان نغمات دینی فراهم آورد. زیرا زکریا احمد علاوه بر دانش اندوزی در محضر شیخ علی محمود، خود از موهبت وافری در تلحین برخوردار بود و پس از ترک بطانه تواشیح، شیخ عبدالفتاح نیز زندگی خویش را وقف تلحین و آهنگسازی نمود. پس از آنکه عبدالفتاح همچون دوست خویش زکریا احمد عرصه تواشیح دینی را ترک نماید تلاش خود را صرف تلاوت قرآن در محافل و مجالس دینی نمود. لکن تأثیرات موسیقایی دریافت شده از هنر تواشیح و اثرات آشکاری که وی از سبک لحنی شیخ احمد ندا به عاریت گرفت شرایطی را فراهم آورد تا این قاری بزرگ از جذابیت و غنای بسیار عالی در تلاوتش بهره مند گردد و ضمن به نمایش گذاردن نغمات بدیع و بی نظیر در آثار خویش، درخت پرثمر فن تلاوت را بیش از پیش بارور سازد.

ویژگی های فنی در تعبیر معانی

به اعتقاد اکثریت صاحب نظران حوزه نغمات دینی، شیخ عبدالفتاح جنبه های تعبیری و تصویرگری معانی آیات را بیش از سایر عوامل فنی در آثار خود به نمایش گذارده است. این امر چنان در آثار او خودنمایی می کند که گاهی تصور می گردد وی از نفس کمی برخوردار بوده و عبارت ها و آیات قرآنی مختلف را در فواصل کوتاهی تقطیع می کرده است. علیرغم این دیدگاه عده ای از تحلیل گران عادت مذکور را شیوه هدفمند و هدفدار در ترسیم معانی و راهکاری برای پررنگ نمودن برخی مفاهیم می دانند. زیرا ساختاربندی صحیح در بیان آیات الهی و وقف و وصل در مواضع مناسب، نه تنها معنای شایسته ای را برای مخاطبان استخراج می کند بلکه گاهی مفاهیم جدید را نیز برای شنوندگان به تصویر می کشد. ابراهیم خلیل در همین زمینه می گوید روزی در مجلس ترحیم یکی از عالمان دینی به تلاوت قرآن می پرداخت. پس از پایان تلاوت، شیخ الازهر به او نزدیک شد و گفت در میان آنچه از آیات که برای ما تلاوت کردی معنایی را ظاهر نمودی که بیش از این بر من مخفی بود. ویژگی تعبیر معنا نه تنها در وقف های صحیح این اسطوره تلاوت موج می زند بلکه در طبقات صوتی اجرا شده در قرائتهای او نیز به روشنی خودنمایی می کند چنانکه گاهی در یک نفس، دو مفهوم مغایر را به خوبی ترسیم می نماید. برای مثال در عبارت قرآنی {من السماء و الارض} در آیه ۶۴ سوره مبارکه نمل هنگام قرائت کلمه السماء صدای خویش را به پرده جواب و اوج صدا می رساند و وقتی به واژه الارض می رسد با تغییری سریع در پرده صوتی طبقه منخفض و بم گونه را انتخاب می کند و بدین ترتیب بلندای آسمان و پستی زمین را برای شنونده به تصویر می کشد.

نوشته سید امین میرزایی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *