بررسی مشکلات آموزشی جلسات قرآنی – بخش 2 – موضوع: سؤال کردن – منطقه تقریبی شد
بررسی مشکلات آموزشی جلسات قرآنی – بخش 2
(راهکارهایی برای ارتقاء جلسات قرآنی کشور)
موضوع: سؤال کردن – منطقه تقریبی شد
نوشته: محمدکاکاوند
در نوشتار قبلی به صورت خلاصه وار به مواردی که می تواند موجب ارتقاء دانش علمی و عملی جلسات قرآنی شود اشاره شد. در این نوشتار به یکی دیگر از راه های ارتقاء تعلیم مباحث آموزشی در جلسات قرآنی اشاره خواهد شد.
همانطور که همه ما می دانیم، آموزش و تعلیم یک امر دو طرفه یا دوسویه میان معلم و متعلم است. همین دوسویه بودن امر آموزش است که موجب رشد و تربیت افراد شده و تحول در نگرش ایشان و نوع تفکر ایشان خواهد نمود. قطع رابطه علمی میان معلم و متعلم خسارت ها و رفتارهای آموزشی نامناسبی را درپی خواهد داشت که به چند مورد اشاره می گردد:
1 – با قطع رابطه علمی، معلم به یک سخنران مطلق و متعلم نیز به یک مستمع صرف تبدیل خواهد شد. نتیجه چنین روشی، خستگی و زدگی در متعلم خواهد شد.
2 – با قطع رابطه علمی، نقش فعال متعلم در کسب دانش قطع خواهد شد. بدین معنی که متعلم خود را بخشی از فرایند تدریس نمی داند و لذا در فرایند آموزشی، بیکار خواهد بود.
3 – با قطع رابطه علمی، سطح درک علمی متعلم ناشناخته باقی خواهد ماند.
4 – با قطع رابطه علمی، دست معلم برای ارائه مطالب دیگر بسته و محدود خواهد شد زیرا درک مناسبی از سطح متعلم خود کسب نکرده است تا بتواند مطالب بیشتر و بهتر ارائه نماید.
5 – با قطع رابطه علمی، منطقه تقریبی رشد در متعلم تقویت نخواهد شد و وی در سطح قبلی خود باقی خواهد ماند.
و ده ها نکته دیگر که در این زمینه مطرح است و باید در جای خود به آن اشاره کرد.
اما برای اینکه متعلم با معلم خویش همراه شود راه های مختلفی وجود دارد که در این نوشتار به یک مورد اشاره می گردد. مهمترین راهی که موجب همراهی متعلم با معلم می شود، پرسش و طرح سؤال از معلم است. طرح سؤال و پرسش از معلم به قدری دارای اهمیت است که جزئی از روند آموزش و تعلیم محسوب می شود. یعنی تعلیمی که بدون پرسش و پاسخ باشد، از ارزش پایینی برخوردار است و اثرگذاری در مخاطب را نداشته و تحول علمی را در متعلم ایجاد نخواهد کرد. یکی از معضلات بسیار جدی موجود در جلسات قرآنی کشور، عدم طرح سؤالات علمی متعلمین از معلم و مدرسین است. شاید شما خواننده گرامی که به عنوان یک شرکت کننده در یک جلسه قرآنی حضور می یابید با چنین مسئله ای روبرو شده باشید. همانطور که در ابتدای این نوشتار اشاره کردم، آموزش یک امر دو سویه است. طرح سؤال و پرسش علمی نیز امری دو سویه است یعنی از طرفی روش تدریس معلم و روش ارائه مطالب علمی وی باید طوری طراحی شود تا ذهن مخاطب را به چالش کشیده و وی را به طرح سؤال ترغیب کند و از طرفی متعلم نیز باید خود را بخشی از آموزش بداند و از مطالب و نکات معلم و مدرس خود، نکته یابی کند و سؤال طرح نماید. طرح سؤال غالباً توسط معلم آغاز می شود و این معلم است که با توجه به سطح متعلمین خود سؤال طرح می کند. طرح سؤالات پیش و پا افتاده منجر به رنجش علمی در مخاطب خواهد شد و طرح سؤالات سطح بالا نیز همینطور. لذا معلم باید توجه کند تا مطابق سطح علمی متعلمین خود سؤال طرح نماید. نحوه طرح سؤال و کیفیت سؤالاتی که از طرف معلم صادر می شود، در واقع روش طرح سؤال به متعلم آموخته شده است. متعلم با شنیدن نوع سؤالات معلم، تلاش می کند تا سؤالاتی همچون سؤالات معلم طراحی و ارائه کند. لذا جایگاه معلم به عنوان یک راهنما در فرایند تدریس در این بخش به روشنی قابل لمس خواهد بود. طرح سؤال توسط معلم آغاز و توسط متعلم ادامه پیدا می کند. اجرای چنین رفتاری منجر به ارائه مطالب جدید، کشف مطالب و علوم وابسته دیگر و ارتقاء درک و فهم متعلم و معلم از دانشی که ارائه می شود خواهد شد.
یکی از وظایف آموزشی هر معلم و مدرسی، توجه به ارتقاء منطقه تقریبی رشد متعلمین است. منطقه تقریبی رشد به محدوده ای از درک و فهم گفته می شود که مبتنی بر دانش و فهم قبلی است و معلم با ارائه مطلبی جدید که مبتنی بر فهم قبلی متعلم است، وی را ترغیب به تحقیق و درک بیشتر نسبت به مطلب جدید می کند. طرح سؤالاتی که منجر به تفکر و تحقیق می شود، از اهداف طرح سؤال و پرسش به شمار می رود. به واقع اگر سطح علمی متعلم را نمره 15 از 20 بدانیم، معلم با ارائه مطالب جدید و طرح سؤالات دشوارتر، وی را ترغیب می کند تا تلاش کند تا نمره سطح علمی خود را از 15 به 16 یا بالاتر ارتقاء دهد. در واقع روش آموزش و یادگیری که از سطح اول ابتدایی تا دبیرستان و … تعریف و تدوین شده است، بر اساس چنین رویه ای تنظیم و اجرا می گردد. به واقع دانش آموز در هر پایه تحصیلی با مجموعه ای از علوم آشنا شده و در پایه بعدی به سطح بالاتر و مطالب بیشتر دست پیدا خواهد نمود. لذا در امر آموزش قرآن کریم چه در حیطه عمومی و چه در حیطه تخصصی باید توجه نمود تا منطقه تقریبی رشد افراد روز به روز ارتقاء یابد. معلمین و مدرسین تنها به عنوان راهنما و ارائه کننده دانش، می توانند راه ارتقاء منطقه تقریبی رشد را فراهم سازند. پس از آن، وظیفه متعلم است که بر اساس دانش کسب شده، تحقیق و مطالعه و تمرین نماید و سطح منطقه تقریبی رشد خود را تقویت کند. در این راستا ارتباط علمی میان معلم و متعلم نقش بسیار اساسی دارد. یعنی به واقع اگر معلم، دانش خاصی را به متعلم خود ارائه کند ولی نتواند رابطه علمی میان خود و متعلم را برقرار کند در واقع کمکی به ارتقاء منطقه تقریبی رشد وی نکرده است.
گاهاً سطحی نگری و ارائه مطالب ساده و سطحی و ارائه مطالب غیرضروری و غیرمهارتی در آموزش قرآن (عمومی و تخصصی) موجب افت و توقف رشد منطقه تقریبی رشد متعلمین خواهد شد. همانطور که متعلمین دارای منطقه تقریبی رشد هستند، معلم نیز دارای منطقه تقریبی رشد است و متعلم با ارائه سؤالات علمی و گاهاً چالشی، منطقه تقریبی رشد معلم خود را نیز فعال کرده و وی را ترغیب به ارتقاء سطح دانش خواهد کرد.
بسیاری از متعلمین هستند که با طراحی سؤالات گاهاً دشوار، معلم را به چالش آموزشی کشانده و وی را ترغیب به ارائه مطالب سطح بالاتر می کنند که بسیار پسندیده است. لذا باید به این نکته توجه نمود که همه ما متعلم هستیم و باید روز به روز بر دانش خود بی افزاییم و منطقه تقریبی رشد خود را ارتقاء دهیم. نکته ای که بسیار حائز اهمیت است و جا دارد در این بخش اشاره شود، رعایت اخلاق و ادب سؤال پرسیدن از معلم است. همواره وجود اخلاق و ادب است که ارزش متعلم را بالا برده و کسب دانش را روزافزون می کند و به آن جنبه تقدس می دهد. لذا امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام در حدیثی شریف فرمودند خوب سؤال کردن، نصف کسب دانش است. بسیار لازم و ضروری است تا چند مورد زیر در طرح سؤال مورد توجه قرار گیرد:
الف): طرح سؤال باید برای کسب دانش و فهم بیشتر باشد نه برای مچ گیری و مجادله با معلم. بسیار ناپسند است سؤالاتی از معلم پرسش شود که منجر به کوچک نمودن جایگاه وی و تخریب شخصیت و تضییع وی در نزد دیگران گردد.
ب): طرح سؤال باید زمانی صورت گیرد که معلم درس خود را به صورت کامل ارائه کرده و از متعلمین می خواهد تا در خصوص مطالبی که ارائه شده است، طرح سؤال کنند. لذا متعلم نباید در حین تدریس، از معلم سؤال کند.
ج): پسندیده است در حین گوش دادن به مطالب علمی معلم، سؤالات مورد نظرمان را مکتوب نماییم.
د): لازم است طرح سؤال به شکل کوتاه، جامع و قابل فهم ارائه شود و از پرگویی اجتناب گردد.
ذ): لازم است قبل از طرح سؤال، ابتدا از معلم اجازه پرسش گرفته شود و بعد سؤال ارائه شود.
ر): لازم است طرح سؤال موجب و منتج به ارتقاء دانش متعلم و ارائه مطالب بیشتر توسط معلم شود. لذا نباید سؤالی را مطرح کرد که مطالبی که ارائه شده است، دوباره ارائه شود.
ز): لازم است طرح سؤال در همان حیطه ای که معلم تدریس کرده است مطرح شود.
ط): متعلم هیچوقت نباید در کلاسی که معلم حضور دارد به سؤال دیگران پاسخ دهد. پرسش به سؤالات فقط از طریق معلم صورت می گیرد و در صورتی که معلم اجازه ارائه نظر توسط دیگران را صادر کند می توان پاسخ را ارائه نمود.
و ده ها نکات دیگر که لازم است به روایات و احادیثی که در خصوص آداب شاگردی کردن و سؤال پرسیدن ارائه شده است مراجعه نمود.
و لذا بسیار پسندیده است که برای داشتن یک کلاس یا جلسه قرآن شاداب، فعال، اثرگذار و باکیفیت، از روش هایی که منجر به ایجاد رابطه علمی میان معلم و متعلم می شود استفاده نمود. همانطور که در بالا اشاره گردید، اتخاذ روش های متنوع در تدریس و توجه به نیاز مخاطب و فعال نمودن آنها در امر آموزش، همگی موجب می گردد تا تربیت علمی به شکل صحیح صورت گرفته و در نهایت، خروجی و نتیجه تعلیمات صورت گرفته که حاصل زحمات معلم و متعلم است به شکل با کیفیت و استانداردهای صحیح به سرانجام برسد.
در پایان به اهداف آموزشی که منتج از طرح سؤال کردن در فرایند آموزش می شود اشاره می گردد.
سؤال کردن موجب می شود: …
1 – برای برانگیختن حس کنجکاوی متعلمین نسبت به یک موضوع خاص
2 – برای متمرکز کردن و توجه بیشتر روی یک مسئله یا مفهوم خاص
3 – برای گسترش دادن دانش و یادگیری بیشتر
4 – برای تشویق و ترغیب دیگران برای سؤال کردن
5 – برای ایجاد یک تکلیف آموزشی که منجر به یادگیری بیشتر و حداکثری می شود
6 – برای تشخیص مشکلات آموزشی متعلمین
7 – برای ارتباط برقرار کردن در جهت یادگیری بیشتر
8 – برای درگیر کردن متعلمین با موضوع درس و رشد مهارت تفکر در آنها
9 – برای ترغیب و تشویق متعلمین برای تفکر و تفهم بیشتر
10 – برای ایجاد فرصت های یادگیری جدید و آگاهانه
11 – برای نشان دادن علاقه به اندیشه و احساسات دیگران
12 – برای وارسی میزان و سطح دانش و فهم متعلمین
13 – برای ایجاد جلب توجه و مدیریت تدریس
14 – برای مرور کردن، بازنگری، یادآوری و تقویت نکاتی که به تازگی آموخته شده است
15 – برای آرام کردن متعلمین و متوقف کردن همهمه در کلاس
16 – به منظور ورود افراد خجالتی در فرایند تدریس
17 – اجازه دادن به افراد برای ارائه تفکرات و احساسات خود
و ده ها موارد دیگر که حاصل سؤال پرسیدن و پرسش کردن می باشد.
- در نوشتار بعدی ان شاءالله تعالی مطالبی در خصوص انواع پرسش کردن ارائه خواهد شد.