محمد اللیثی و انس با قرآن در مساجد اهل بیت(ع) قاهره
شیخ محمد اللیثی از قاریان سرشناس مصری ملقب به «ملک التلاوه» (پادشاه تلاوت) بود که در پنجم مارس سال ۲۰۰۶ در سن ۵۷ سالگی پس از به جا گذاشتن میراثی عظیم از تلاوتهای جاودانه قرآنی چشم از جهان فرو بست.
تلمذ نزد پدر
شیخ محمد محمد ابوالعلاء معروف به شیخ محمد اللیثی در سال ۱۹۴۹ در روستای النخاس از توابع شهر الزقازیق استان الشرقیه مصر به دنیا آمد. خانوادهاش به میمنت نام امام لیث بن سعد از علمای مصری(۹۴ – ۱۷۵ هـ) به فرزندشان لقب محمد اللیثی دادند.
محمد در سه سالگی نزد پدر خود محمد ابوالعلاء که تنها حافظ قرآن در روستایشان بود، شروع به حفظ قرآن کرد و در شش سالگی حافظ کل قرآن شد. او روایتهای دهگانه قرائت را نزد شیخ محمد العربی در روستای بنی قریش از توابع شهر منیا القحم در استان الشرقیه آموخت و زمانی که هفده ساله بود در مناسبتهای مختلفی که در روستایش برپا میشد قرآن قرائت میکرد تا اینکه شهرت او به روستاهای همجوار رسید.
اللیثی در سال ۱۹۸۴ برای تلاوت در رادیو مصر آزمون داد و در آن پذیرفته شد و از آنجا بود که صوت عالی و قوی او در سراسر مصر شناخته شد. او در مدتی کوتاه به دلیل استعداد فوق العادهاش در قرائت و شیرینی صوت و دقت در اجرای خود «پادشاه تلاوت» نام گرفت و به یکی از قاریان مشهور در مصر و جهان تبدیل شد.
در سال ۱۹۸۶ میلادی اللیثی محافل قرائت بسیاری را در بزرگترین مساجد مصر مانند مساجد امام حسین، سیده زینب، النور در عباسیه، امام شافعی و دیگر مساجد به صورت زنده اجرا کرد.
سفر به ایران
شیخ اللیثی به شماری از کشورهای جهان از جمله ایران، ترکیه، هند، آمریکا، استرالیا و برونئی و آفریقای جنوبی سفر کرد و در این سفرها به دلیل صوت زیبای خود تقدیرنامهها و مدال و جوایز جهانی متعددی دریافت کرد.
او در سال ۲۰۰۰ میلادی به ایران سفر کرد و سپس یک سفر عمره به عربستان سعودی داشت، همچنین برای قرائت قرآن در چند شهر لبنان به این کشور دعوت شد؛ اما در آنجا سفر خود را به دلیل بیماری ناتمام گذاشت و به کشورش بازگشت.
بیماری شیخ اللیثی با علائم بدن درد، احساس خستگی مزمن همراه با التهاب در حنجره خود را نشان داد و با وجود اینکه پزشکان حنجره او را زیر تیغ جراحی بردند و شش سال تحت مداوا بود؛ اما نتیجه نداد و وی روز یکشنبه، پنجم مارس سال ۲۰۰۶ میلادی مطابق با ۱۴ اسفند سال ۱۳۸۴ هجری شمسی پس از عمری خدمت به کتاب خدا در زادگاه خود النحاس از توابع الزقازیق در استان شرقیه دار فانی را وداع گفت و به دیدار معبود شتافت.
صوت قوی و طنینانداز اللیثی
شیخ اللیثی همچنین صوتی قوی داشت که به ندرت قاری دیگری با او برابری میکرد و ضمن اینکه یک نفس میتوانست برای مدت طولانی قرائت کند، در انتقال از یک مقام به مقام دیگر هم به نحوی شگفت انگیز و هماهنگ عمل میکرد به نحوی که عاشقان و دوستدارانش، او را قاری اسطورهای و افسانهای میخوانند.
محمد عوض الیمانی، نوه شیخ ابوالعینین شعیشع در گفتوگو با الوطن درباره شیخ محمد اللیثی میگوید: او از قاریان بزرگ و سرشناس در جهان قرائت بود و با شیخ شعیشع دوستی بسیار نزدیکی داشت.
الیمانی افزود: شیخ اللیثی چنان صوت قوی و پرطنین داشت که کمتر قاری دیگری میتوانست به پای او برسد؛ به طوری که او میتوانست برای مدت طولانی بدون توقف به قرائت ادامه دهد.
نوه شیخ شعیشع می گوید: شیخ اللیثی همواره مشتاق دیدار با پدربزرگم شیخ شعیشع و با او در ارتباط بود و از خداوند متعال میخواهم که رحمت خود را بر آنان عنایت فرماید و آنان را در باغهای وسیع خود سکنی دهد؛ به همان اندازه که عمر خود را صرف خدمت به قرآن و اهل آن کردند.
شخصیت مستقل در تلاوت
شیخ اللیثی از قاریان بزرگی نظیر شیخ عبدالباسط عبدالصمد، شیخ مصطفی اسماعیل، شیخ محمد رفعت، شیخ البهتیمی و شیخ السعید عبدالصمد الزناتی تقلید میکرد و با این وجود دارای شخصیتی برجسته بود و نسخه تکراری هیچ کدام از قاریان مذکور محسوب نمیشد و شخصیتی مستقل در تلاوت داشت.
اللیثی در روزهای پایانی عمر خود و حدود بیست روز مانده به درگذشتش از فرزندش خواست که او را به مسجد امام حسین(ع) قاهره ببرد و هنگامی که به آنجا رسید نماز جماعت دو نفرهای به امامت پدر خواندند و سپس شیخ اللیثی از فرزندش خواست سوره یاسین را قرائت کند و شیخ در حین قرائت فرزندش به گوشه و کنار مسجد نظاره میکرد و به روزهایی میاندیشید که از آنجا صوت قرائت او به گوش جهانیان میرسید سپس با پایان قرائت فرزندش گریست و به سمت محراب رفت و دعا کرد و گفت خداوندا مرا بیامرز و عاقبت بخیر کن.
شیخ اللیثی از آنجا مستقیم به مسجد سیده زینب رفت و نماز عصر را در آنجا خواند و با فرزندش مقام زینب را زیارت کردند و سپس به همان شیوه وداع در مسجد امام حسین(ع) با این مسجد نیز وداع کرد و سپس به مسجد سیده نفیسه رفت و نماز مغرب را به جماعت خواند و هر آنچه در دو مسجد قبلی انجام داده بود، تکرار کرد و آخرین مقصد او در آن روز مسجد امام شافعی بود. سپس پدر و پسر به روستایشان بازگشتند و پدر در پنجم مارس ۲۰۰۶ در ۵۷ سالگی چشم از جهان فرو بست.
با وجود گذشت ۱۷ سال از درگذشت این قاری فقید، هنوز دوستدارانش، صوت او را زنده نگه داشته و در ضمن استفاده از صدای ضبط شده او در مراسم از صوت فرزند کوچک او بهره میبرند که در همان مکتب پدر قرائت را آموخته و او نیز به جرگه قاریان برجسته مصری پیوسته است.