مقاله – حال و احساسات در تلاوت (بخش اول)

بسم الله الرحمن الرحیم

 

استاد: کمی با حس و حال بخوان، به کلمات و عبارات حس بده، حس اجرایت را تقویت کن

شاگرد: استاد چطور می توانم به این مسئله دست پیدا کنم؟

استاد: تمرین کن. مقداری معانی را هم مطالعه کن و …

شاگرد: استاد من معانی آیات را می دانم و حتی تفسیر آن را هم خوانده ام. پس چرا حس من نمی آید؟

استاد: پس تمرین درستی نداری

شاگرد: استاد روی چه چیزی باید تمرین کنم؟

استاد: چگونه تمرین میکنی که به حس برسی؟

شاگرد: سعی میکنم با حزن بخوانم

استاد: چطور تمرین میکنی که به حزن برسی؟ ملاک حزن شما چیست؟

شاگرد: ……………… متعلم پاسخی برای استاد ندارد

استاد: مشکل شما در تقلید است. اگر تقلید کنی حس تلاوتت درست خواهد شد !!!!!!!

  • حـــــال چیست؟
  • چگونه می توان به آن دست یافت؟
  • آیا با حس خواندن تقلیدی است یا ایجادی؟
  • آیا حس در خواندن فن است یا الهام؟ و …

این سؤالات و بسیاری پرسش های دیگر از موارد رایج و شایع میان قاریان قرآن است. در میان اساتید معزز قرآن، تاکنون تعریفی که در این خصوص واضح و روشن باشد و جنبه های کاربردی و علمی مسئله حال و احساس را بیان کند مطرح و ارائه نشده است. بسیاری از تعاریف ارائه شده جنبه برداشت های شخصی و تجربی، پراکنده و غیر مستدل دارد و چنین رویه ای موجب سردرگمی بسیاری از افراد شده است. بسیاری از متعلمین و قاریان قرآن در مسئله احساسات دچار سردرگمی بوده و پیرو همین موضوع، در تلاوت دچار نقصان و مشکل هستند و دلیل اصلی آن عدم دسترسی یه یک تعریف روشن می باشد. بدیهی است تا زمانیکه تعریفی صحیح از یک مسئله ارائه نگردد، اجرای صحیح آن نیز عقلاً و منطقاً وجود نخواهد داشت. همواره یکی از مسائل مهمی که در تلاوت قرآن با آن مواجه بوده ایم این است که چطور می توان به حس و حال خوب و مناسب در اجرا دست یافت؟

گفتگوی فوق یکی از رایج ترین مسائل میان معلمین و شاگردان در جلسات قرآن و حتی کلاس های خوانندگی از جمله کلاس های آموزش مداحی است. همانطور که شما در گفتگوی فوق خواندید، هم استاد و هم شاگرد هر دو به یک بن بست رسیده اند و هر دو نمی دانند که در خصوص چه چیزی باید دقیقاً کار کنند. در واقع تعریفی صحیح و استاندارد از این موضوع وجود ندارد که چنین بن بستی پیش روی معلم و شاگرد ایجاد شده است. اینکه گفته می شود روی حس خود کار کن و تمرین کن، یک مقوله کاملاً کلی نگری، نامفهوم و گنگ است. تا زمانیکه نتوان ابعاد واضح و مشخصی را برای مسئله حس معین کرد نمی توان تعریف درستی از حس و راه های ایجاد آن داشت. قصد داریم در این نوشتار کوتاه به صورت مختصر در خصوص حس صحبت کنیم و مطالبی را خدمت شما عزیزان ارائه کنیم.

یکی از مسائلی که به تازگی در فضای تلاوت قرآن کشور آغاز شده است و بعضی از افراد مسائل آموزشی آن را تدریس می کنند، موضوع پرورش صدا یا اصطلاحاً صداسازی است. پیش از آنکه وارد مبحث حس و حال شویم لازم است به بعضی از مقدمات بپردازیم.

در مسئله مذکور، با موارد زیر سر و کار داریم:

حس: به قوه درک محرک بیرونی، حس گفته می شود.

احساس: تصویر و صورت ذهنی محرک بیرونی در ذهن، احساس گفته می شود.

تحسّس: به تلاش و کوششی که موجب درک صورت ذهنی می شود تحسّس می گویند.

تحسیس: وادار کردن دیگران برای درک صورت ذهنی، تحسیس گفته می شود.

برای پرورش صدا ابتدا باید برای سه سوال مهم زیر پاسخ قانع کننده و مستدلی را ارائه کنیم. پاسخ به سؤالات زیر از این باب اهمیت دارد که کیفیت احساس در خواندن را شکل می دهد و به خواننده کمک می کند تا به حس شخصی خود دست یابد.

الف): اولاً چه انتظاری از صدا داریم؟

ب): ثانیاً صدا می خواهد حاوی چه پیام یا پیامهایی باشد؟

ج): ثالثاً صدا می خواهد حاوی چه احساسی باشد؟

حال و فن

به طور کلی تمام قطعات آهنگین که به صورت کلامی و غیرکلامی اجرا می گردد همواره دارای دوگانه هایی است که در ظاهر متضاد یکدیگر می باشند. تعداد دوگانه های اجرا متعدد است. برای مثال قدرت و ظرافت، شدت و لطافت، حال و فن و …

در یک تفکر ناصحیح در میان قاریان قرآن، همواره حال در مقابل فن قرار دارد و این در صورتی است که فن می تواند موجد حال باشد و این دو در وحله اول مقابل یکدیگر نیستند اما می توانند در مراحلی از اجرا، مقابل یکدیگر قرار گیرند.

در تعریف فن آمده است که فن به توانایی انجام کاری با وسایل و امکانات زمان خودش اطلاق می شود. برای مثال کسیکه در ۵۰۰ سال قبل با عنوان یک استادتمام نجار شناخته میشد کسی بود که با وسایل ابتدایی دست به خلق یک اثر چوبی میزد. با پیشرفت علم و گسترش اختراعات و در اختیار قرار گرفتن وسایل مختلف، معنی استادتمام نجار نیز به مرور زمان تغییر کرده است و امروز استادتمام نجار به کسی می گویند که بتواند با وسایل روز و امکانات پیشرفته امروزی یک اثر از خود ارائه نماید. در مسئله خوانندگی نیز به همین منوال است. بسیاری از قراء که ما حتی صدای آنها را نشنیده ایم مانند همین استادتمام نجار هستند و به مرور زمان و با پیشرفت حوزه تنغیم و تسلط قاریان نسبت به مسائل علمی و … معنی قاری فنی نیز تغییر کرده است. لذا هر چیزی را باید با دوره خود سنجید و الزاماً به این معنی نیست که آن چیزی که ۱۰۰ سال پیش توسط یک قاری اجرا شده است، مصداق کامل فن باشد و آن چیزی که امروز و در عصر کنونی اجرا می شود فن محسوب نگردد و یا چیزی شبیه به فن باشد. لذا بر همین اساس، تعریف مطلقی از احساس در خواندن هم وجود ندارد و کلیه تعاریف موجود منوط به بررسی همه جوانب مختلف می باشد. فن در موسیقی نیز به معنی توانایی انجام و اجرای صحیح و دقیق آهنگها بویژه آهنگهای دشوار است. لذا هرچقدر فرد بتواند آهنگهای دشوارتر را اجرا کند می گویند تکنیکش قوی تر است. در واقع پیام صدا در این بخش آن است که گفته شود، صدای فلان شخص دارای فلان تکنیک یا فن است.

عوامل متعددی در ایجاد فن دخیل هستند و وجود این عوامل باعث می شود که یک قطعه موسیقایی، قطعه فنی محسوب گردد. برای اینکه بتوان به حال و احساس در خواندن دست یافت، ابتدا باید اجرای خواننده، اجرای صحیحی باشد و کسیکه به صورت ناکوک یا فالش چیزی را اجرا می کند نمی تواند به احساس درستی دست یابد. زمانی می توان به احساس درست دست یافت که نغمه یا قطعه ای را بر اساس موارد زیر اجرا نمود:

الف: قدرت و قوت – که در نتیجه تمرین مستمر و کارکردن پدید می آید

ب): سرعت – که مربوط به اجرای ریز و ظریف کارها و ملودی ها می باشد

پ): پرش – که منظور همان انتقال درست و مطبوع در فواصل است برای رنگ آمیزی های خاص

ت): مقاومت – یا همان قدرت حفط کوک ملودی و حفظ یک مهارت خاص در اجرا

ث): مهارت – که به معنی اجرای آسان قطعات و سخت نکردن اجرا و عدم وجود تکلف می باشد

ج): دقت – که همان عدم وجود ناکوکی، فالش و اجرای دقیق درجات صدا می باشد

و اما در خصوص حال و احساس، برداشت ها و تعاریف افراد با یکدیگر متفاوت است. بعضی از افراد، حال و احساس در صدا را تعبیر به گرمی و سردی کرده اند که این موضوع ریشه در جایگاه تولید صدا دارد. به طور کلی اصوات بم و سینه ای را اصوات گرم و اصوات زیر یا ریز یا سری را اصوات سرد می گویند.

 بعضی از افراد نیز رعایت و کیفیت داینامیک صدا را دلیل بر با احساس بودن یا نبودن تلقی می کنند.

بعضی از افراد حفظ طمأنینه و آرامش را لازمه خوانندگی دانسته و تعدادی دیگر حجم دادن به صدا به همراه پردازش مناسب صدا را دلیل بر احساس در خواندن می دانند. با کمی دقت نظر در تعاریف مذکور و بسیاری از تعاریف دیگر که ارائه می شود می توان اینطور گفت که همه این مسائل به دو دسته عوامل ایجادی و آثار حس تقسیم می شوند. به طور کلی حال، اثری است که در ذهن و روان آدمی پدید می آید و قابل درک است ولی قابل وصف نیست. حال را نمی توان شناخت مگر با آثارش لذا هنگامی که به انسان حالی دست دهد آثار و نشانه هایی در اجرایش بروز خواهد کرد:

۱ – زیاد شدن خلاقیت و ابداع و رسیدن به جوشش هنرمندانه

۲ – تسکین درونی و ایجاد طمأنینه در اجرا

۳ – توانایی درک بیشتر و شدیدتر زیبایی ها و به نمایش گذاشتن بیشتر ظرایف

۴ – تمرکز قوی در اجرا

۵ – قدرت و انرژی درونی و دیر خسته شدن

۶ – پیدایش حظ و لذت

۷ – سرعت و نرمش و عدم سخت شدن اجرا

۸ – سهولت اجرای اثر هنری

۹ – شوق و عشق به اجرا در تمام قطعات

در عدم بوجود آمدن حال نیز عواملی وجود دارد که به چند مورد اشاره می گردد:

۱ – لذت پرستی – به این معنی که خواننده موسیقی کار را صرفاً برای لذت زودگذر شنوندگان اجرا نماید

۲ – مادی گرایی – به این معنی که خواننده موسیقی کار را در جهت مسائل دنیایی صرف اجرا کند

۳ – پول پرستی

۴ – غرور

۵ – دوری از تقوی

۶ – هم نشینی و مؤانست با اهل گناه

۷ – ریاکاری

همچنین در کلیه هنرهای آوایی، عواملی ماننده اظهارنظر شنونده بی اطلاع، تشویق نادرست، تشویق متعصبانه و بیجا، اظهار نارضایتی شنونده بی اطلاع در خصوص هنری که نشأت گرفته از احساسات و اندیشه خواننده است و همچنین به طور کلی وابسته شدن هنر به رضایت این و آن از عوامل انحراف هنرهای آوایی است.

 زمانیکه خواننده مسیر اجرای خود را در جهت عوامل مذکور هدایت کند، از احساس واقعی خود فاصله گرفته و تلاش می کند آن چیزی را که به آن تعلق ندارد را به نمایش بگذارد. همچنین عواملی مانند ساده گرایی و سکون در اجرا، اجرای بی تعمق و بی برنامه و شتابزده نیز از عوامل مهم عدم بروز احساسات در اجرا می باشد.

پیام صوت

 هر حرکت و جنبشی دارای پیام و انرژی خاصی است و بر همین اساس بر روی افراد، بازتابهای خاص و مختلفی را ایجاد کرده و برداشت های مختلفی را نیز بوجود خواهد آورد. بر همین اساس برداشت ها و انتظارات شنوندگان از مسئله حس، مسئله ای نسبی می باشد. لذا بر همین اساس عنوان علمی و معروفی در موسیقی تحت عنوان تئوری پیام رسانی وجود دارد و در این رابطه سخن ها گفته و پژوهشهای مختلفی ارائه شده است. این موضوع بدیهی است که انتقال بهتر پیام، بستگی به حال و احساسی دارد که در آن پیام نهفته است. تئوری پیام رسانی یا اطلاع رسانی مفهومی، تحت عنوان علمی انفورماسیون شناخته می شود. در ئتوری انفورماسیون، دو نوع پیام منتقل می شود:

الف): پیام معنایی یا سَمانتیک که همان فن است

ب): پیام زیباشناسانه یا اِستَتیک که همان حال است

زمانیکه که قطعه ای اجرا می شود و پیام اجرای قطعه، صرفاً جنبه ظاهری داشته باشد یعنی صرفاً اجرای خشک قوانین و اصول اجرای صحیح ملودی در آن رعایت شود، به آن اجرای سمانتیک اطلاق می گردد و اگر در اجرای قطعه، دستوراتی خاص که الزاماً دستورات کیفی است اعمال شود مثلاً بگویند در فلان قسمت ملودی، فلان کار را باید با صدا انجام بدهید، به این حالت اجرا، اجرای استتیک می گویند. لذا بر این اساس، اجرای یک تلاوت مهیج و یا غیرمهیج، همه بستگی به اجرا و ورود حالات مذکور می باشد. این حالات صوتی، اجرای ملودی را مهیج و یا غیرمهیج خواهند نمود. پیامهای کیفی را نمی توان در قالب عدد و نمره، اندازه گیری کرد و تعیین عدد و نمره برای موارد کیفی، قطعاً بر اساس برداشت های شخصی و سلیقه ای خواهد بود. موسیقی زبان اجرای کیفیت هاست فلذا هنر محسوب می شود. به طور کلی هر چیزی که بتواند احساسات را منتقل نماید هنر محسوب می شود. مبنای هنری بودن هر چیزی نیز وجود حال و احساسی است که در آن انتقال وجود دارد.

 

پردازش صدا و احساس:

بوجود آمدن احساس در اجرا منوط به رعایت عوامل متعددی است. یکی از موارد مهمی که در بروز احساسات نقش مهمی دارد و کیفیت آن در افراد، مختلف است، مسئله پردازش صدا است. در پردازش صدا موارد زیر دخیل است:

۱ – تغییر فرکانس صوت

۲ – شناخت جایگاه دقیق تولید حروف

۳ – بهبود گفتار و ارتقاء کیفیت اداء

۴ – حالت دهی به صدا. مثلاً بعضی از افراد شکل خاصی به فرم دهان و صورت خود (میمیک) می دهند که نتیجه آن حالت دهی به صوت خواهد شد.

۵ – فیلتر کردن و ماسک کردن صدا

۶ – حذف نویز و خش صدا

و …

خط صوتی و احساس:

خط صوتی اصطلاحاً به آن قسمتی از دامنه صوت اطلاق می شود که شخصیت واقعی صدای خواننده به نمایش در آمده و خواننده در منطقه مطلوب و امن صدای خود به اجرا می پردازد. در واقع خط صوتی ارتباطی مستقیم با نحوه تولید صدا دارد فلذا خط صوتی افراد با یکدیگر نیز متفاوت است. برای رسیدن به خط صوتی مطلوب باید درجات مختلف صوتی را آزمایش کرد و به تغییرات نتی که در اجرا بوجود می آید توجه نمود. با توجه به اینکه هر نتی دارای احساس خاصی است و حالات خاصی را در ذهن شنونده ایجاد می کند لذا توجه به تغییرات حاصل از تغییرات نتی موجب کشف خط صوتی مناسب می گردد. یک اجرای خوب و مناسب زمانی پدید می آید که خواننده بتواند با توجه به شرایط موجود، احساسات خود را با آن شرایط منطبق نماید. تطابق احساس با شرایط، منوط به شناخت خط صوتی می باشد. ضبط صدای خویش و بررسی نقادانه پردازش صدا و موارد دخیل در بروز احساسات، نقش بسیار مهم و بسزایی در این امر دارد. خط صوتی دارای ویژگی های خاصی می باشد که به سه مورد اشاره می گردد:

الف): جنس و رنگ صدا کاملاً مطبوع و لطیف است

ب): خواننده با تمام درون خود می خواند و احساسات در چهره و افعال وی نیز نمایان می گردد

ج): صدا دارای تکنیک و ظرافت و عدم فشار است

موارد متعددی بر خط صوتی خواننده اثرگذار است و بدون توجه به این عوامل نمی توان به طور صحیح به آن دست یافت. عواملی همچون پرده صوتی، انتخاب گام مناسب برای صدا، انعطاف خوب صوت، توجه به شدت و قوت صوت و سایر عواملی که در بخشی مجزا باید به آن اشاره گردد در ایجاد خط صوتی مناسب اثرگذار می باشد.

نقش پرده صدا در احساس:

از جمله موارد بسیار مهمی که در بروز احساسات نقش بسزایی دارد، پرده صدا است. قرار گرفتن صدا در یک منطقه ای خاص از درجات صوتی موجب بروز احساسات و یا گاهاً موجب کمرنگ شدن احساسات می گردد. قرار گرفتن صدا در یک منطقه خاص از مساحت صدا به شخصیت، نوع نگرش فرد، اهداف وی و … بستگی دارد و توجه به این مورد موجب شکوفایی صدای خواننده و ایجاد حالاتی خاص در صوت وی می گردد. شناخت تونالیته مطلوب صدا، ارتباط مستقیم با بروز احساسات در تلاوت دارد لذا همواره قاریان قرآن برای حفظ تونالیته صدای خود از روش های مختلف تجربی و علمی بهره می برند.

عوامل مؤثر بر احساس:

عواملی همچون زنگ صدا، ملاحت و نرمی، آرامش و طمأنینه، قدرت، لرزش و موج، پردازش صدا، هیجان، صدای زیر لطیف، صدای بم جهوری، تحریر، غرور و … بر بروز احساسات نقش مهمی را ایفا می کنند. این عوامل در چند بخش قابل بررسی هستند:

الف): تنغیم، کیفیت و کمیت فراز و حضیض

ب): قدرت تلحین و توانمندی موسیقایی

پ): عوامل صوتی، توانمندی های صوتی و صدا

ت): تجوید – به معنی کیفیت گویش و حسن الاداء

ث): تکنیک ها و فنون مانند تکرار عبارت، تفقیق الصوت، تباکی، تمرین دکلمه، صوت انفمی، ولوم و داینامیک و …

ج): عوامل مقدماتی و پیش زمینه مانند تقلید صحیح، الگوبرداری از قاریان صاحب صدای پراحساس، شناخت قطعات با احساس

چ): عوامل رایج مانند برداشت ها و نگرش ها، فضا و مکان، تجارب، پوشش و آرایش و …

فلذا به عنوان یک نتیجه گیری کلی می توان اینطور بیان کرد که دستیابی به یک صدای گرم و با احساس، منوط به شناخت عوامل متعددی است و این عوامل در چند بخش کیفیت اداء، تولید صدای استاندارد، پردازش صدا و تقویت جنبه های درونی خلاصه می گردد.

محمدکاکاوند

 

ادامه دارد ….

منابع و مآخذ:
لغتنامه دهخدا
لغتنامه معین
ده گفتار پیرامون فلسفه موسیقی
آموزش تکنیک های آواز
اصول و فن خوانندگی
اصول فن بیان
مصاحبه های مرحوم استاد داریوش صفوت
دست نوشته ها و یادداشت های شخصی
محمد کاکاوند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *