نکات تلاوت
در تاریخ اسلام 10قرائت تعیین شد و قراء عشره شکل گرفتند. قبلاً 7 قاری بودند که سه تا به آن ها اضافه شد و 10تا شدند (قراء عشره) که هرکدام دو راوی دارند و در مجموع ما 20 راوی داریم. در علم حدیث نیز سلسله راویان و جود دارد .
همین بحث هم در قرائت قرآن وجود دارد چون قرائت قرآن نیز از مقوله نَقل است. قرائت قرآن توسط عدهای از قراء ازصحابه و تابعین نقل شد و از آن قراء نیز راویان روایت کردند تا به نسلهای بعدی در قرون مختلف منتقل شد. از راویان نیز به طرق گوناگون به ما رسیده است.. پس ما سه تا اصطلاح داریم:قرائت، روایت، طریق
قاری، روای، طریق
نحوه خواندن هر کلمهای از قرآن از سه روش خارج نیست که این حالت خواندن یا قرائت است یا روایت است یا طریق.
تعریف قرائت:آنچه را که طرز خواندن آن به یکی از ائمه عشره منسوب باشد قرائت گویند. مثلاً میگویند این قرائت عاصم است. پس ما قرائت قاری داریم. قرائت نافع، قرائت عاصم…
به هریک از قراء عشره امام القراءة هم میگویند.
اگر هردو راوی یک قاری در نقل تلفظ یک کلمه از قاری خود مشترک باشند و وحدت داشته باشند آن را قرائت گویند .(هردو راوی یک جور خوانده باشند)
مثلاً اَلاَنهار به سکون لام قرائت عاصم است چون هم حفص و هم شعبه (راویان عاصم) اینرا از عاصم به شکل واحد نقل کردهاند.
تعریف روایت: آنچه راوی از قاری خود نقل میکندو با راوی دیگر متفاوت باشد ، روایت از آن قاری میگویند.
مثلاً هُزُواً به واو روایت حفص از عاصم است اما شُعبه(راوی دیگر عاصم) هُزُءا با همزه خوانده است. پس در روایت حفص هزواً است و روایت شعبه از عاصم هُزءاً است. لذا در این مورد دو راوی عاصم با هم اختلاف نظر دارند.
مثال دیگر:بسطةً با «س» و با «ص» هر کدام طریقی هستند ازحفص یا إِرکب معنا دو طریق ادغام و اظهار از حفص داریم.
ءآلذَّکَرَین با مد و ءَاَ لذَّکرین با دو همزه بدون مد نیز در طرق حفص متفاوت است.
تعریف طریق: آن است که از راوی به نسل بعدی منتقل شده باشد. طریق نقلی است از راوی که با طریقهای دیگر او متفاوت باشد. در علم قرائت برای هر راوی حداقل 4طریق داریم. اگر یک نکتهای را طریقی از یک راوی با طریق دیگر متفاوت نقل کند آن را طریق میگویند .ولی اگر هر چهار طریق یک مطلب را یک جور و بدون اختلاف نقل کنند این همان روایت است. مثلاً هر چهار طریق المؤمنین را با همزه بخوانند. طرق زیاد است ولی 4نفر مشهورتر است و نسل های بعدی از این چهار نفر گرفته و به ما منتقل کرده اند.
به شخص نقلکننده و روش نقل آن هردو طریق میگویند.
پس به شخصی که از راوی نقل کرده طارق نمیگویند بلکه میگویند طریق .مثلاً ابن الجزری و یا شاطبی طریق حفص است به خودش و کارش هردو طریق میگویند.
طرق حفص در 21مورد تفاوت دارند به این طرق 21گانه خُلف حفص یعنی موارد اختلافی حفص گویند.
درکتاب السبعه فی القراءات این مباحث وجود دارد. (زندگینامه طرق و راویان)