بررسی ابعاد فنی سبک تلاوت استاد محمد صدیق منشاوی

جایگاه شیخ در عالم تلاوت

محمد صدیق المنشاوی ملقب به امیرالقراء و یکی از برترین قاریان عصر طلایی عالم تلاوت قرآن است که در میان سلسله منشاویه همچون ستاره ای پرفروغ می درخشد. این قاری صاحب نام حتی هنگام بیماری نیز از قرائت قرآن دست نمی کشید. در وصف گیرایی و تأثیرگذاری تلاوت او می گویند آنگاه که مسلمانان اندونزی صدایش را شنیدند از خشوع و معنویت آشکاری که در تلاوتش موج می زد به گریه افتادند. او را می توان جزو قاریانی قلمداد کرد که هماهنگی کاملی میان التزام به اصول شرعی تلاوت و تسلط در ابداعات ادایی ایجاد کرده اند. بدون شک وی یکی از ناموران فهرست قاریان قرآن کریم است. او پس از قاریان پیشگام اولیه و در کنار مشاهیری نظیر ابوالعینین شعیشع، کامل یوسف البهتیمی، محمود خلیل الحصری، مصطفی اسماعیل، محمود علی البنا، عبدالباسط محمد عبدالصمد، پرچمدار بی بدیلی برای فن تلاوت به شمار می رود. بر همین اساس باید او را یکی از تأثیرگذارترین و مشهورترین قاریان قرن گذشته دانست. این قاری بزرگ و مشهور جهان اسلام با وجود عمری کوتاه، تأثیری بسیار عمیق از خود برجای گذارد.

با اینکه شیوه تلاوتش منحصر به شخص خودش نبود و به طور موروثی در خانواده قاری پرور آنان مورد استفاده قرار گرفته است اما به سبب آنکه این شیوه توسط وی به اوج شکوفایی و بلوغ لحنی رسیده و به جهانیان معرفی گردیده، او را نماینده اصلی این سبک به حساب می آورند چرا که به رغم آنکه پیش از او پدر مرحومش و هم زمان با وی برادر کوچک او و برخی دیگر از اعضاء خانواده ایشان نیز از چنین سبکی بهره برده اند اما بی تردید این قاری برجسته، هنر و ذوق افزون تری در بازپروری و رشد این سبک از خود بروز داده و این شیوه را در طول زندگی قرآنی خود به نقطه کمال رسانیده است.

بهره مندی از علوم قرآنی

از آنجا که خانواده منشاوی محیط نشأت و رشد قاریان بزرگی بوده است، فراگیری و تعلیم قرآن کریم و علوم وابسته به آن نیز اصلی ترین فعالیت دینی آن به شمار می رفته است. این امر به شکل طبیعی موجب شد تا محمد صدیق، قرآن را در سنین کودکی حفظ کند و پس از آن به یادگیری احکام تجوید و اصول قرائات بپردازد. وی در فضای معنوی خانواده، مهارتهای قرآنی فراوانی را آموخت و بدین ترتیب، دانش کافی برای قرائت شایسته کتاب خدا را کسب نمود.

  ابعاد فنی در صوت شیخ محمدصدیق

در تشریح ویژگی های صوتی او می توانیم چنین بگوییم که صدایش جذاب، پخته و زیباست. علاوه بر این از قوت کافی برخوردار است. به سخن دیگر عناصر قدرت، لطافت و احساس به شکلی در صدای او جمع آمده که این صوت را به پدیده نادری در دنیای تلاوت تبدیل نموده است. خداوند متعال صدای سالمی به او عطا فرموده که به یاری آن قاری قادر است در طبقات مناطق چهارگانه یعنی قرار، طبقه وسطی، طبقه مسیطره و جواب به هنرنمایی بپردازد. همچنین وی از رسیدن به طبقه جواب، فرازهایی را همراه با حدت ادا می کند لکن گستره این مقاطع چندان وسیع و طولانی نیست. در مجموع صدای شیخ با همین ویژگی ها، عاملی اقناع کننده برای مستمعان قلمداد می شود زیرا طنین جذاب و دل انگیزش، تأثیرات و دیگر خصیصه های صوتی را دوچندان کرده است. زیبایی و گیرایی طنین صدای او را می توان مهمترین عنصر صوت وی دانست که توانسته است طرفداران فراوانی را به خود جذب نماید. وی صدایی شفاف، حزن آور، بم و زیر مناسب، تحریرپذیر و بسیار منعطف دارد که دارای ارتفاعی در حدود چهارده درجه صوتی دارد اما در تلاوت خویش از این میزان صدا استفاده نمی کند. به طور کلی طنین صدا و شیوه بکارگیری لحن ها و نغمات توسط ایشان به گونه ای است که عبارت {فاقرؤوه بالحزن} از حدیثی مشهور را در یاد انسان تداعی می کند و این حزن ذاتی نمایان در طول تلاوت ایشان را شاید در هیچ تلاوت دیگری تا این حد نتوان یافت.

ویژگی های فنی در اداء

شیخ محمد صدیق المنشاوی هم راستا با تلاش منحصر به فردی که در عرصه احکام تلاوت و اصول قرائات صرف کرده، اداء لحنی بسیار ممتاز و گیرایی را نیز برای خود فراهم آورده است. اسلوب او گرچه نشانه های روشنی از روش ادایی قاریان پیش از وی دارد لکن در سایه ابداعات بدیع و در پرتو آمیختگی با ویژگی های صوتی بارز و بهره مندی از خصیصه های معنوی و تعبیری، جایگاه برتری را در میان سایر شیوه های ادایی به خود اختصاص داده است و بدین ترتیب یک سبک مستقل در عرصه فن تلاوت تلقی می گردد. جذابیت این سبک ادایی تا بدانجاست که شکری القاضی دوره ترتیل و نیز مصحف مجوَّد این قاری بزرگ را عظیم ترین و بدیع ترین نمونه های ادایی در تاریخ تلاوت قرآن کریم قلمداد می کند. ابراهیم خلیل ابراهیم نیز اسلوب وی را آمیخته از حسن قرائت، سلامت در اداء و قوت اداء توصیف می کند که با تعدد و اتقان و در مقامات تزیین شده است. هر چند محمد صدیق منشاوی تأثیرات لحنی واضحی از شیخ محمد سلامه دریافت کرده است لکن به زعم برخی از صاحب نظران، در ابتدای راه خویش از شیخ محمد رفعت نیز متأثر بوده است. یکی از صاحب نظران مصری در خصوص تلاوت وی می گوید بسیاری از اوقات وی به آثار موسیقیدانان مصری گوش می سپرد. علاوه بر این مجذوب صدای شیخ طه الفشنی به ویژه در اداء ابتهالات و تواشیح دینی بوده است چنانکه غالباً با او تماس می گرفت تا جهت استماع زیبایی های موسیقایی نهفته در صوتش ساعاتی را با وی بگذراند. تمامی این شرایط زمینه ای را برای شیخ محمد فراهم ساخت تا از سبک لحنی متنوع و بدیعی برخوردار گردد.

این اسلوب در برگیرنده ساختار جامعی از مقامات است و در خلال ارائه نغمات اساسی، طیفی از نغمه های فرعی را نیز به نمایش می گذارد. علاوه بر این، ترکیبات لحنی نوینی را می توان در این سبک نظاره نمود که در آثار قاریان پیشین کمتر دیده می شوند. گفتنی است وی در زمینه اداء مقام نهاوند شهرت دارد زیرا اداء او در اجرای این مقام تجلی ویژه ای برخوردار است. استاد منشاوی در تلاوت خود از سیر لحنی مشخص و کم نوسان پیروی می کند. استفاده از تمامی مقامات اصلی عربی و نیز برخی از مقامات فرعی نظیر حجازکار و عراق در تلاوت وی زیاد دیده می شود. همچنین عدم استفاده از پرده های اوج یا جواب الجواب اصطلاحی که در اجرای مقامات مختلف مورد استفاده اغلب قراء قرار گرفته است از دیگر مؤلفات فنی وی محسوب می شود.

استفاده نادر از شیوه ترکیب مقامات در تلاوت که از جمله آن می توان به ترکیب راست و سگاه و … اشاره نمود. صعودها و نزول ها معمولاً در ردیف های لحنی مجزا همانند استاد شیخ عبدالباسط انجام می شود اما در پاره ای موارد از این امر عدول کرده است. معمولاً قفلات تلاوت شیخ محمد صدیق منشاوی در ردیف هایی که پس از مقدمه تلاوت مورد استفاده قرار می گیرد همراه با تحریر و در همان پرده توسط یا اوج بدون بازگشت به درجه اصلی صوت است.

شیخ محمد صدیق علاقه بسیار زیادی به شیخ رفعت داشت و از تلاوت وی بسیار متأثر میشد. او همچنین علاقمند به شنیدن تلاوت تمامی قاریان زمان خود بود و در اوقات فراغت، امواج رادیویی مختلف را برای شنیدن تلاوت قاریان مختلف جستجو می کرد. وی دوستدار ابتهالات و تواشیح دینی بود و وقت های بسیاری را به همراه شیخ طه الفشنی منشد معروف مصری می گذراند. او به هیچ مرکز موسیقی نرفته بود اما نغمه های بسیار زیبایی را در تلاوت خود اجرا می کرد.

از جمله معروف ترین آثار ماندگار این استاد بزرگ می توان به تلاوت سور مبارکه روم، ضحی، انشراح، حجر، بقره، توبه، یوسف، قاف، انفطار، فجر، بلد، شعراء، لقمان، زخرف و دخان اشاره نمود.

التزام شیخ منشاوی به احکام تلاوت

بخشی از لطافت موجود در تلاوت شیخ محمد صدیق منشاوی را می توان مربوط به اداء صحیح و شایسته اش در حروف و کلمات دانست. وی در این زمینه چنان حروف را از مخارج متعدد همراه صفات جرس گونه و اعجاب آمیزشان خارج می کند که آنچه را دانشمندان صوت و لغت در باب شروط و قواعد اداء بر آن اتفاق نظر دارند استیفا می کند و بدین ترتیب خویشتن را بر ویژگی های قاری مثالی یا نمونه، لایق و منطبق می نماید.

کمال النجمی در همین باب می گوید او به شکل ویژه ای به ظاهر ساختن حروف و تمییز آنها از یکدیگر، آشکارکردن تشدیدها، تکمیل غنه ها، اتمام الحرکات، تفخیم آنچه که باید تفخیم گردد، ترقیق آنچه که باید ترقیق گردد، کوتاه نمودن هرآنچه که لایق است، کشیدن حرفی که شایسته است و توقف بر مواضعی که وقف بر آنها صحیح است، توجه و عنایت کافی دارد. با این توصیف می توان شیخ را در زمره مشاهیر ملتزم به احکام تلاوت و بلکه یکی از سرآمدترین آنها به شمار آورد.

ویژگی های تعبیرگرایانه در تلاوت شیخ محمدصدیق

تصویرگری معانی آیات و تعبیر مفاهیم عالیه کلام خداوند از بارزترین خصیصه های فنی در آثار محمد صدیق منشاوی به شمار می رود. وی در این زمینه برخی از راهکارهای تعبیری رایج در میان مشاهیر تلاوت را مورد استفاده قرار داده است. برخی از تحلیل گران معتقدند که شیوه اداء موسیقایی شیخ در مقاماتی که واجد ربع پرده اند فی نفسه منتهی به تصویرگری معانی آیات می گردد. زیرا مقامات بیاتی، راست، حجاز و صبا نغماتی تأثیرگذارند که تعبیر عواطف از طریق آنها به آسانی صورت می پذیرد. برای مثال هنگامی که آیات وعید و عذاب را تلاوت می کند مقام صبا را محوری شایسته برای تعبیر حزن یا ترس قرار می دهد. به همین علت وی در جای جای آثار خود مفاهیم حزن آلود را با این مقام آراسته است.

همچنین گاهی عبارتهای ویژه ای از آیات را تقطیع می نماید و بارها به تکرار آنها می پردازد تا تأکید خویش بر معنای ویژه ای را جلوه گر سازد. شیخ علاوه بر جولان فنی و تعویض قرائات در چنین مواضعی، مقاصد تعبیری خود از این فعالیت را نیز برآورده می سازد. هماهنگی پرده های صوتی با مشاهدی که وی به قرائت آنها نیز آثار تعبیری عمیقی بر مستمع برجای می گذارد و دریچه هایی از معانی را پیش روی او می گشاید، یکی دیگر از ویژگی های وی می باشد.

ویژگی های معنوی در تلاوت شیخ منشاوی

معنویت مشهود در آثار شیخ محمد صدیق که در صدا و اداء این قاری چیره دست موج می زند ویژگی مهمی است که در مقایسه با سایر ویژگی های موجود در تلاوت او از اهمیت بیشتری برخوردار است. این خصیصه، دیدگان قاطبه پژوهشگران و نویسندگان را به سوی خود جلب کرده و موجب شده تا در باب آن مطالب فراوانی را به رشته تحریر درآوردند. عده ای با تکیه بر همین عامل، صدای او را صوت باکی نامیده اند. زیر این صدا گرچه از جلوه های مذمومی مانند نوح و تحزین مبراست لکن درد خود حالتی گریان و ندبه وار دارد. عامل پیدایش این ویژگی نیز چیزی جز خشوع جاری در تلاوت این اسطوره فن تلاوت نیست. برای بررسی چگونگی ایجاد این خصوصیت در اداء شیخ باید به دیدگاه ابراهیم خلیل ابراهیم استناد نمود. وی معتقد است که شیخ محمد، انفعال و تأثیرپذیری عمیقی از معانی و الفاظ قرآن کریم داشته است. بدون تردید آثاری که از این حالت عاید قاری می گردد نتیجه ای جز سوز آمیخته با حزن در صدا و اداء او نخواهد داشت.

برخی دیگر از نویسندگان ویژگی اشاره شده توسط ابراهیم خلیل ابراهیم را با واژه احساس توصیف می کنند. آنها معتقدند که حس و حال شیخ نسبت به آنچه که او می خواند ارزشمندترین ویژگی در میان سایر استعدادهای او تلقی می شود. این خصوصیت چیزی جز تعایش با معانی آیات و قرارگرفتن در فضای مفاهیم قرآنی نیست. زیرا نخستین قدم در توفیق قاری بر تعبیر معانی آیات و تصویرگری آنچه که در داستانهای قرآن کریم بیان شده است زندگی کردن با معانی است. بدین ترتیب وی در سایه دریافت آثار روحی نهفته در مفهوم می تواند حس مناسب و مطلوب از معنا را در خود پدید آورد و پس از آن حال و هوای درونی خود را در صدا و اداء لحنی اش منعکس نماید. این روش اساسی ترین شیوه حصول توانایی های تعبیری در تلاوت است که البته تأکید بر آن در آثار برخی از بزرگان این فن نیز مشاهده می شود. چنان که شیخ شعیشع برای بیان مصداقی از این حالت گفته است من در تلاوت سوره قصص با داستان و مشاهد پیش روی خودم زندگی کردم و بدین ترتیب توانستم حس و حال مناسبی از معنا را برای شنوندگان فراهم سازم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *